به شهر مدینه که وارد می شوی مسجد النبی (ص) همچون نگینی بر تارک این شهر بی اختیار جذبت می کند. در حیات مسجد ایستاده ام، زیر سایبانهای غول پیکری که وقتی آفتاب تیغ می کشد بالهایشان بر سر زائران گسترده می شوند، اینجا خیلی ها ایستاده فکر می کنند .

 قدمها را به سمت شبستان مسجد تند می کنم، به عمق تاریخ اسلام می روم . زمانی که مسلمانان مکه و نواحی اطراف به دستور رسول خدا (ص)  به مدینه هجرت کردند، شهر امکان پذیرایی از تمامی آنان را نداشت و انصار با مهربانی و ایثار گروه بسیاری از مهاجران را به خانه های خود بردند و حتی دارایی خود را نیز با آنان تقسیم کردند اما برخی از مهاجران، همچنان بدون سرپناه باقی ماندند . این مهاجران بی سرپناه در گوشه ای از مسجد النبی سکنی گزیدند . گوشه ای به نام صفه.

تمامی دارایی این صفه نشینان که معروفترین آنان ابوذر غفاری، سلمان فارسی، عبدالله بن مسعود، مقداد بن اسود، حذیفة بن یمان، صُهَیب رومی و بلال بودند سقفی بود و اندک خوراکی که گاه خود رسول الله برایشان می فرستاد . اما چه سرمایه ای بالاتر از آن که هر روز رسول اله  به آنها سلام می کرد و خود برایشان غذا می برد. تو هم اگر اینجا بودی دلت می خواست امروز پس از هزار و اندی سال گوشه نشین این صفه شوی. در گوشه  صفه کز کنی، با خودت زمزمه کنی، گوش کنی، شاید صدایی تو را بخواند.  

نمی شود به مدینه بیایی و فکر آن روزهای آغازین اسلام رهایت نکند.

ستونهایی که شمردن تعدادش محال است

هر تازه واردی که به مسجد النبی می آید دغدغه شمارش ستونهای این مسجد گریبانش را می گیرد اما آنها که مسجد النبی را دیده اند می دانند که این کار تقریبا غیر ممکن است.

وظیفه اصلی این ستونها که تعداد آنها 2104 ستون عنوان شده نگاه داشتن سقف مسجد است اما تعدادی از آنها که جنبه تبرک و تقدس دارند و نامهایی خاص بر آنها نهاده شده هریک خاطه ای و روایتی به پیوست خود دارند . 

هربار که مسجد بازسازی شده نیز محل این ستونها تغییری نکرده، جز اینکه ستونهای قدیمی جای خود را به ستونهای جدید داده اند  و هر بار در توسعه مسجد ستونهای جدیدی اضافه شده است.

ستون حَرَس

یکی از ستونهای متبرّک مسجد ستون حرس یا محرّس است. نامگذاری آن به حرس از آن روست که امام علی(ع) در کنار این ستون می نشستند و از پیامبر(ص) نگاهبانی می کردند. همچنین نوشته اند که این ستون محل اقامه نماز توسط امام علی(ع) بوده است.

ستون توبه

ستون توبه یادآور خاطره ای است از یکی از اصحاب رسول خدا (ص) به نام بشیر بن عبدالمنذر انصاری مشهور به ابولبابه. زمانی که در سال پنجم هجرت احزاب مشرک به مدینه یورش آوردند و در شمال مدینه با خندق روبرو شدند به فکر اتحاد با یهودیان بنی قریضه افتادند که در قسمت جنوبی مدینه ساکن بودند و می توانستند با گشودن دروازه هایشان احزاب را به مدینه راه دهند. یهود بنی قریضه با رسول خدا(ص) پیمان داشتند و به رغم این پیمان با مشرکان همراهی کردند. پس از خاتمه حمله احزاب، رسول خدا (ص) به سراغ بنی قریضه رفت و آنان را در حصار گرفت.

ابولبابه از طرف رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نزد بنی قریظه رفت تا با آنان سخن بگوید. وی از روی بی توجهی به اشاره به آنان گفت: چون نقض عهد کرده اند مرگ در انتظار آنهاست. این سخن می توانست بنی قریضه را به دفاعی سخت در برابر مسلمانان وادار کند. ابولبابه که خود متوجه خطای خویش شده بود از قلعه بنی قریظه خارج شد و مستقیم به سوی مسجد رفت و خود را به یکی از ستونها بست و شروع به گریه و زاری کرد و نماز خواند.

ستون وفود

یکی از کارهای جاری رسول خدا(ص) ملاقات با سران قبایل برای آشنا ساختن آنان با اسلام و یا مذاکرات سیاسی بود. آن حضرت محلی را در مسجد به این امر اختصاص داده بود وهمیشه در همان مکان، هیئت ها را به حضور می پذیرفت. محل این ملاقاتها در کنار ستونی از ستونهای مسجد بود که بعدها به نام  ستون وفود معروف شد و اکنون نیز همین نام را دارد. وفد به معنای هیئت نمایندگی و وفود جمع آن است.

ستون سریر

یکی دیگر از ستونهای مسجد، محلی بود که رسول خدا (ص) ایام اعتکاف را در آنجا بسر می برد. اصحاب در آنجا برگهایی از درخت خرما پهن می کردند تا رسول خدا (ص) روی آن استراحت کند. این محل که در کنار همین اسطوانة السریر قرار داشته به عنوان جایی که تختخواب رسول خدا (ص) بوده شناخته شده است. سریر به معنای تخت است.

ستون قرعه، عایشه، مهاجرین

برای این ستون سه نام گفته اند. نام قرعه از آن روست که عایشه نقل کرد که پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود در کنار این ستون زمینی است که اگر مردم اهمیت آن را می شناختند برای نماز خواندن در آنجا میان خود قرعه می انداختند. همچنین نامگذاری آن به عایشه از آن روست که وی این حدیث را روایت کرده و فضیلت آن را گوشزد کرد. پس از آن به دلیل اجتماع مهاجران در کنار آن، آن را استوانه مهاجرین نامیدند.

ستون حنانه

رسول خدا (ص) در آغاز و زمانی که هنوز منبر ساخته نشده بود، بر تنه درخت خرمایی تکیه می کرد و خطبه می خواند. نوشته اند، زمانی که برای آن حضرت منبر ساخته شد و برای ایراد سخن روی منبر قرار گرفت، از این درخت ناله ای شبیه ناله شتر ماده ای که از بچّه خود جدا شود، برخاست که به همین دلیل به ستونی که در محل آن بنا شد، حنانه می گویند. پیامبر (ص) دستور داد تا آن درخت را در همانجا دفن کردند. محل این ستون در غرب محراب قرار دارد.

ستون مربعة القبر یا مقام جبرئیل

این محل بدان جهت به عنوان مقام جبرئیل شناخته شده که ملک مقرّب از آنجا بر رسول خدا(ص) وارد می شد و خدمت آن حضرت می رسید. اینجا درِ ورودی خانه حضرت فاطمه زهرا (ع) نیز بوده است.

نام دیگر این محل ستون مربعة القبر است که اکنون در داخل حجره شریف نبوی واقع است و قرنهاست که قابل دسترسی نیست. این نقطه در محل تلاقی دیوار غربی حجره به سمت دیوار شمالی حجره است. هنگامی که دسترسی بدین محل امکان داشت، به عنوان یکی از نقاط بسیار متبرّک محل عبادت بوده و کسانی که در جستجوی اماکن متبرکه بودند، سخت به اینجا عشق می ورزیدند. بر اساس برخی روایات قبر حضرت فاطمه (ع) در این قسمت است.

ستون تهجد

مسلمانان در گذر زمان سخت به ساخت ستونی در محل  محراب تهجد علاقه مند بوده اند البته نباید آن را از ستونهای خود مسجد به حساب آورد.

ستون مُخَلَّقه

خَلوق به معنای عطر است و مُخَلّقه به معنای معطّر. پس ستون مخلّقه ستونی است که بر آن عود می نهادند و آن فضای مسجد را معطّر می کرد. این رسم از زمان مهدی عباسی و توسط همسر او خیزران باب شد و از آن پس ادامه یافت و در حال حاضر نامش روی این ستون نوشته شده است. همچنین نوشته اند که وقتی قبله تغییر کرد این ستون تا چندین روز در مقابل پیامبر خدا (ص)قرار داشت و در واقع عَلَم قبله به حساب می آمد. گویا قسمتی از این ستون که در نزدیکی محراب قرار دارد در داخل محراب واقع شده است.

در کنار این ستون صندوقی نیز قرار داشته که یک مصحف در آن نگهداری می شده است.