دکتر علی اکبر عبدل آبادی درگفتگو با خبرنگارمهر در پاسخ به این سؤال که فلسفه چه نقشی در زدودن تعصبات و چشم اندازهای محدود افراد میتواند داشته باشد ؟ گفت: اگرمرادمان از فلسفه [ سیر استدلالی آزادانه درباره هرچیز به روش عقلی با استفاده از مفاهیم کیفی به شیوه توصیفی ] باشد و نیز اگر مرادمان از تعصب [ پافشاری بیدلیل بر باوری نادرست و / یا ناموجه ونیز پافشاری بی دلیل بر نپذیرفتن باوری درست و/ یاموجه ] باشد، میتوانم گفت که فلسفه به مقتضای استدلالورزی و استدلالخواهی مدام که از اجزاء جدایی ناپذیر آنند، میتواند شرط لازم زدودن تعصبات فکری و نیز مبتلا نشدن به چنین تعصباتی را در انسانها فراهم آورد و از این رهگذر ، به تعبیر برتراند راسل، جهان فکری و درونی انسانها را گسترش دهد.
این استاد فلسفه دانشگاه تربیت معلم تبریز در پاسخ به این سؤال که اگر اساس فلسفه بر پرسش است آیا این پرسشمحوری میتواند زندگی فردی و اجتماعی فلسفه پژوه را مختل کند؟ گفت: به نظر من ، اساس فلسفه - بدان معنا که در پاسخ به پرسش اولتان بیان کردم - استدلال ورزی و استدلال خواهی است و لازمه جدایی ناپذیر استدلال ورزی و استدلال خواهی نیز پرسش کردن است. از همین رو ، فلسفه ورزان در فرایند استدلال ورزی و استدلال خواهی مدامشان با طرح پرسشهای بنیادین و کوشش حق طلبانه و صادقانه برای پاسخ دادن بدانها درصدد بر می آیند زندگی فکری و عملی فردی و اجتماعی خویش را هرچه بیشتر و هرچه بهتر عقلانی سازند .
وی افزود : بدین ترتیب ، فلسفه نه فقط زندگی فردی و اجتماعی فلسفه ورزان را مختل نمی سازد ،بلکه با سوق دادن آن به سوی عقلانیت نظری و عملی به آن اعتلا و ارتقاء میبخشد.
عبدل آبادی در پاسخ به این سؤال که چرا جهان ما هم اکنون به فلسفه نیاز دارد؟ گفت: اگر واژه [چرا ] در پرسش سومتان صرفاً ناظر به [هدف] باشد ، می توانم گفت که با توجه به معنایی از فلسفه که در پاسخ پرسش اولتان بیان کردم و نیز با توجه به آنچه در پاسخ به پرسش دومتان گفتم ، جهان ما برای سوق یافتن به سوی عقلانیت نظری و عملی که امروزه سخت بدان محتاجیم ، بیش از هر روز دیگری به فلسفه نیاز مبرم دارد.
این محقق و پژوهشگرتصریح کرد : اما اگر واژه [چرا ]در پرسشتان ناظر به علت یا علل فاعلی نیاز جهان ما به فلسفه و / یا ناظر به دلایل معرفت شناختی نیاز جهان ما به فلسفه باشد ، صرفنظر از اینکه پژوهش مستوفایی در این باره نکردهام ، حاصل تأملاتم در این باره در این مجال کوتاه بیان نمیتوانم کرد.