به گزارش خبرنگار مهر، درویشی با شرکت درمراسم گرامیداشت پرویز مشکاتیان در دانشگاه تهران که دیروزدر سالن شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار می شد گفت : با کسب اجازه از خانواده مشکاتیان و شجریان که اینجا حضور دارند مختصری در مورد پرویز مشکاتیان سخن خواهم گفت چرا که من از حدود 35 سال قبل تا کنون به عنوان همکلاسی، هم دانشگاهی، هم خانه، همسایه، رفیق و همدل با او ارتباط داشتم و با فراز و فرودهای زندگی هنری و شخصی او به خوبی آشنا هستم.
وی در ادامه این برنامه که به همت انجمن اسلامی پردیس هنرهای زیبای دانشکده فنی دانشگاه تهران ترتیب داده شده بود افزود: روزگاری ما پرویز را تنها گذاشتیم و حالا بعد از مرگش به سراغ او رفته ایم و فهمیده ایم که می بایست بیش از اینها برایش هورا می کشیدیم. البته همین واکنش های عاشقانه نیز نسبت به پرویز جای تقدیر دارد.
درویشی که در حضور دانشجویان و همچنین چهره هایی چون سعید فرجپوری، همایون شجریان، مجید درخشانی، حمیدرضا نوربخش، حسام الدین سراج، خانواده مشکاتیان و زهرا رهنورد سخن می گفت تصریح کرد: پرویز مشکاتیان موسیقیدان مهم و بزرگی بود. احتمالا این سئوال مطرح خواهد بود که چرا چنین می گویم؟ یا اینکه سیر او چگونه بوده که در پایان عمر خود توانست به چنین جایگاهی دست یابد؟ من این را به جرات می گویم که سیرزندگی هنری او به هیچ هنرمند دیگری شبیه نبود. به خاطر دارم تیر و مرداد سال 1353 بود که پرویز از نیشابور و من از شیراز به تهران آمدیم تا در کنکور شرکت کنیم؛ اتفاقا هر دو نیز قبول شدیم و از سال 54 نیز همخانه شدیم.
این موسیقیدان همچنین تاکید کرد: من در آن سال ها همواره شاهد ممارست پرویز بودم که روزی بین 10 تا 12 ساعت و حتی بیشتر به طور مداوم تمرین می کرد. ساز زدنش ادراکی بود و در همین دوره 2-3 ساله بود که اولین ویژگی های هنری اش ظهور کرد. در آن زمان بهترین دانشجویان سال سوم و چهارم موسیقی جذب مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به سرپرستی دکتر داریوش صفوت می شدند. پرویز ازجمله استثنائاتی بود که در نیم سال دوم تحصیلی خود به این مرکز دعوت شد.
محمدرضا درویشی با اشاره به روند تحولات هنری مشکاتیان افزود: به دلیل پشتکاری که داشت توانست تا سال 56 ردیف دستگاهی را به طور کامل درک کند و از آن به بعد با درکی که از موسیقی ایرانی و ردیف پیدا کرده بود راه خود را پیدا کرد. سال 56 در واقع آغاز مرحله دوم زندگی پرویز محسوب می شد. من به خوبی به یاد دارم سنتوری که پرویز در سال 85 می نواخت تفاوت چندانی با سنتور نوازی او در سال 58 نداشت. نه اینکه در طی این سال ها رشد نکرده باشد بلکه این موضوع نشان می داد پرویز بسیار زود به پایان و سطح عالی موضوعی رسیده بود که خیلی ها تمام عمرشان را صرف آن می کنند.
وی گفت: در نیشابور پرویز امکان رشد نداشت و با ورودش به تهران توانست در همان 2- 3 سال اول مسئله ردیف را هضم کند. هضم عمیق ردیف و تسلطش بر شیوه ها و تکنیک های سنتور نوازی، او را بسیار زود وارد عرصه خلاقیت کرد به طوری که به جرات می توان گفت شیوه سنتور نوازی اش شبیه به هیچ استاد دیگری نبود.
این محقق و پژوهشگر موسیقی افزود: اگر امروز آثار پرویز جزو فرهنگ ایران شده و احتمالا در آینده جزو سنت موسیقایی ما خواهد شد علاوه بر ویژگی هایی که قبلا به آن اشاره کردم به تسلط او بر ادبیات و شعر نیز باز می گردد. من هیچ موسیقیدانی را سراغ ندارم که به اندازه پرویز اهل مطالعه بوده باشد. حافظه عجیب او در زمینه به خاطر داشتن اشعار دیوان های مختلف مثال زدنی است که من نزد هیچ آهنگسازی ندیده ام.
درویشی با آثار مشکاتیان گفت: اگر سال های اول حیات پرویز و همچنین سال های آخر را که دیگر فعالیتی به آن شکل نداشت حذف کنیم او حدود 20 سال به طور مستمر فعالیت هنری کرد و اگر حجم و موفقیت آثار او را در نظر بگیریم به طور قطع چنین حجمی بی نظیر است. این مقدار آثار ماندگار به طور طبیعی باید حاصل 50 سال کار یک موسیقیدان سطح عالی باشد اما پرویز در مدتی حدود 20 سال چنین کاری را انجام داد.
این آهنگساز همچنین تصریح کرد: تقلید از پرویز ممکن نیست و اگر کسی روی به تقلید از او بیاورد به طور قطع آینده هنری خود را به باد داده است چرا که آثار پرویز حاصل اندیشه اوست و اگر کسی بتواند به اندیشه او برسد شاید بتواند قرائت دیگری از پرویز مشکاتیان را اجرا کند.
وی در پایان گفت: پرویز به سهم خود دینش را به ایران و هنر این مملکت ادا کرد و مردم نیز هم در زمان حیات او و هم بعد از مرگش او را دوست داشتند و دوست می دارند اما متاسفانه مشکل ما نهادهای دست اندرکاری است که هیچ حمایتی از موسیقی نکردند و نمی کنند. این نهادها هیچ گاه نه از پرویز مشکاتیان و نه از موسیقی حمایت نکرده اند.