سنت در ذات خود تعارضی با اندیشههای نو ندارد
دکتر محمد بقایی (ماکان ) در پاسخ به این سؤال که چرا ما برای زندگی در جهان جدید به سنت نیاز داریم؟ گفت : سنت در واقع مبنا و ریشه حرکتها و نحوه تفکری است که نسلهای بعدی از آن ارتزاق میکند. هرچه که سنتها قویتر و پرمایهتر باشند تحولات و پیشرفتهای نسلهای بعدی تحت تأثیر آن سنتها مطلوبتر و سازندهترخواهند بود. بنابراین توجه به سنتها یعنی تکیه کردن بر پیشینههای سازنده و مؤثر که میتواند موتور محرک نسلهای بعدی باشد که بر بنیاد هویت جمعی شکل میگیرد.
این محقق و پژوهشگر درپاسخ به این سؤال که در هنگام تعارض میان سنت و جهان جدید چه نکات معرفتی را برای کاهش این تعارضها باید به کار گرفت؟ گفت: سنت را اگر بهدرستی معنا کنیم هیچ تعارضی با نواندیشی و نوگرایی ندارد. سنت عبارت است از مجموعه آداب و رسوم و فرهنگ و خلقیات و به طور کلی دستاوردهای فکری یک جامعه که به دلیل پویایی از نقطهای از تاریخ که به روشنی معلوم نیست حرکت خود را آغاز کرده و همچنان به آن ادامه میدهد.
وی افزود: بنابراین سنت از آنجا که پایدار میماند و مهر تأیید یک جامعه بر آن میخورد ذاتاً عاملی پویا است و چون پویا است تعارضی با اندیشههای نوندارد بلکه آنها را در سیر زمان جزیی از خود میسازد و چون از این مرحله می گذرد اندیشههای کنونی در آینده بدل به سنت میشوند.
بهروز کردن سنت به معنای سنتگرایی نیست
دکتر سید یحیی یثربی نیز گفت: چیزهایی که از غرب وارد جامعه ما میشوند گاهی ما با آنها نسبتاً برخورد درست میکنیم یا مجبوریم برخورد درست بکنیم. مثلاً هواپیما که از غرب آوردهایم و این احتیاج به سوخت دارد و ما مجبوریم با سوخت از آن استفاده بکنیم یا ماشین که از غرب آمده ما ترمز را میشناسیم و فرمان را هم جدی میگیریم. اینها چیزهای ملموس و محسوسند اما در علوم انسانی مسائلی که از غرب وارد جامعه ما میشوند معمولاً گرفتار یک جوی میشوند که نتیجه این جو چیزی جز سفسطه نیست. ما در نقد غرب و فهم تجدد دچار سفسطهایم. ما در همین مسئله سنت هم دچار نوعی ابهام و سفسطهایم.
این استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی خاطرنشان کرد: باید ببینیم کجا نیاز به سنت داریم و کجا به طب سنتی، جامعهشناسی سنتی، سیاست سنتی و تربیت سنتی نیاز داریم. اینها را بیاییم ارزیابی و بررسی کنیم.
یثربی در پاسخ به این سؤال که در هنگام تعارض میان سنت و جهان جدید چه نکات معرفتی را برای کاهش این تعارضها باید به کار گرفت؟ گفت: جایی هست که نباید تعارض را کاهش داد. الان درک و عقل بشر رشد یافته، انسان امروزی میفهمد که بتپرستی باطل است و حتماً باید بین بتپرستی و فهم امروزی سازش برقرار کنیم؟ این چه تکلیفی است؟ عقل امروز بشر میداند که طب جدید بر طب قدیم برتری دارد. اگر از گذشته چیزی را هم بپذیریم به خاطر امروزی بودنش است. اسلام هم خودش میگوید بروید تحقیق کنید.
نگاه به سنت باید بر پایه بنیادهای فکری جوامع استوار باشد
دکتر قاسم پورحسن یادآور شد : تقریباً نزدیک به نیم سده است که در ایران مسئله سنت جزو دغدغه های مهم متفکران است، گاهی وقتها ما از تقابل سنت و دوره جدید یا مدرنیته سخن می گوییم به گونه ای که امکان جمع بین آنها وجود ندارد .
وی افزود : در هیچ یک از تمدنها و فرهنگها ،آینده بدون توجه بر بستر گذشته یا مواریث آنها و سنت آنها شکل نگرفته است . برخی بر این باور هستند که سنت امری جداست و مدرنیته و دوره جدید هم امری جدا. اینها تقابلی باهم ندارند اما دو راه متفاوت هستند ما حداکثر می توانیم پندی از گذشته بگیریم . تلقی دیگر این است که دوره جدید زایده و زایشی از سنت است سنت همواره حضور دارد بدون سنت شما از چیزی نمی توانید سؤال کنید، آینده یک خلأ نیست دوران جدید و مدرن بدون سنت امکان تولد پیدا نمی کردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به این سؤال که در هنگام تعارض میان سنت و جهان جدید چه نکات معرفتی را برای کاهش این تعارضها باید بکار گرفت ؟ گفت: اصطلاح تعارض به نظر من بر یک رویکرد خاصی از مناسبت میان سنت و دوره جدید استوار است، همه دیدگاهها قائل به تعارض نیستند . باید بازسازی کنیم در بازسازی و پرسش از سنت طبیعی است که اگر تعارضی وجود داشته باشد در صورت آن است و نه در بنیادها.
سنت عنصر بنیادین فرهنگ ایران است
دکتر سید محمد ثقفی نیز در این مورد گفت : اساساً زندگی مجموعه ای از زیست اجتماعی و فرهنگی است بنابراین ما اگر امروز می خواهیم بگوییم در زندگی فرهنگ اجتماعی دخالت دارد باید بدانیم فرهنگ تولید یک روزه نیست، فرهنگ نهادی است که سابقه تاریخی دارد.
وی تصریح کرد: جهان جدید را به دو بخش تقسیم می کنند: جهان جدید از نظر علم و صنعت و جهان جدید از نظر فرهنگ مدرنیته. گاهی فرهنگ استعماری می شود.
سنت قابلیت بازآفرینی در دنیای مدرن را دارد
دکتر سعید معدنی اظهار داشت: یک دیدگاه در قدیم این بود که برای پیشرفت باید از سنت عبور کرد و به مرحله نوین و مدرن وارد شد . اما دیدگاه جدید میگوید برای بهره مندی از زندگی مدرن و تجربه آن، از سنت هم می توانیم سود ببریم .
این استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد تصریح کرد : به نوعی در دنیای مدرن سنت بازآفرینی می شود معمولاً سنتها در جامعه باعث آرامش و سکون جامعه می شوند و راهکارهایی که چگونه در قبال دیگران رفتار بکنند یا زندگیشان را پیش ببرند به هرحال رها .
وی افزود: سنت به دو معنی است یکی معنی دینی آن و دیگری معنی مردمشناسی آن که مفهوم دینی این است که عمل به توصیه و رفتار امامان بکنیم و معنی مردمشناسی از سنت به این مفهوم است که رفتاری که مردم از قدیم الایام انجام می دهند و در جامعه جاری است و باید به عنوان یک هنجار با آن برخورد کرد.
سنت انگیزهای برای پیشرفت و تعالی است
دکتر محمد علی آذرشب گفت: برخی سنتها مثل احترام به علم و علما، تقدیس اولیاءالله ، مهمان نوازی و مثل احترام به پدر و مادر این سنتهایی است که ریشه در فطرت و طبیعت انسانها دارد و نه فقط از پیشرفت انسان جلوگیری نمی کنند بلکه زمینه برای پیشرفت انسانها ایجاد می کنند . بنابراین هیچگاه انسانها از برخی سنتهایی که ریشه در فطرت و طبیعت انسان دارد بی نیاز نخواهند بود و اگر چنانچه از این سنتهای حسنه دست برداشتند در واقع انگیزه های پیشرفتشان و انسان بودنشان از دست خواهد رفت.
رئیس مرکز مطالعات فرهنگی ایران و عرب مجمع تقریب مذاهب اسلامی در پاسخ به این سؤال که در هنگام تعارض میان سنت و جهان جدید چه نکات معرفتی برای کاهش این تعارضها باید به کار گرفت ؟ گفت: سنت اگر از فطرت و طبیعت انسان سرچشمه گرفته باشد با پیشرفت علمی بی هیچ وجه تعارض نخواهد داشت ولی چنانچه این ریشه در عادات و رسوم تاریخی دارد خواه ناخواه این سنتها تغییر پیدا خواهد کرد تغییرشان هم به تدریج صورت خواهد گرفت . این عادات و رسوم که از تاریخ به ما ارث رسیده دو رقم است یک رقم ضد پیشرفت انسانهاست مثل اعتقاد به سحر و جادو مثل پرستش خدایان دروغین مثل اعتقاد به مسائل غیر علمی .
انسان امروز به هر دو فرهنگ سنتی و مدرن نیازمند است
دکتر محمدرضا ابویی مهرریزی اعلام کرد: در دنیایی زندگی می کنیم که با مایه های مختلف از تفکر و اندیشه مواجه است به هرحال انسان در زندگی با دو مقوله کلی مواجه است .
وی در تعریف این دو مقوله گفت: یکی آنکه هویت امروزی را تشکیل می دهد و دیگری هویت دیروزی و گذشته بشر است که ما از آن تحت عنوام سنت یاد می کنیم، یعنی مجموع دستاوردهای معنوی و فرهنگی بشر که در طول زندگی بشر شکل گرفته و در مجموع هم عنصری به نام سنت را تشکیل می دهند .
ابویی افزود : ما در زندگی هم با این هویت گذشته به عنوان یک اصل و واقعیت مواجه هستیم و هم با هویت امروزی. به هرحال ناچار هستیم با هر دوی آنها زندگی کنیم. بشر امروز برای ساختن هویت جدید به هردوی این دو مقوله یعنی هم به فرهنگ سنتی و هم به فرهنگ مدرن و جدید نیازمند است وهردوی اینها را باید درکنار یکدیگر داشته باشد.
این محقق و پژوهشگر در پاسخ به این سؤال که در هنگام تعارض میان سنت و جهان جدید چه نکات معرفتی را برای کاهش این تعارضها باید بکار گرفت؟ گفت : تاحد زیادی می توانیم در فرهنگ خود از بعضی مایه ها استفاده کنیم که از عناصر اصلی و چشمگیر فرهنگ ما هستند و یکی از شاخص ترین آنها عرفان اسلامی است. در واقع مایه اصلی معرفت ایرانی که ما آنرا در قالبهای مختلف حکمت و ادبیات و اشکال مختلف حیات اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی داشتیم همین عرفان اسلامی است .