"چارلز دوران" از اندیشمندان برجسته روابط بین الملل و استاد روابط بین الملل دانشگاه جان هاپکینز و مدیر مرکز مطالعات کانادا و مدیر برنامه جهانی "تاریخ و نظریه" است.
از "دوران" کتابها و مقالات بیشماری در زمینه سیاست بین الملل و اقتصاد سیاسی و روابط بینالملل به چاپ رسیده است.
کتابهای "سیاست همانند سازی:هژمونی و نتایج آن"، "بحران در سیستم"، "مشارکت فراموش شده"، "معضل نفتا" از جمله کتابهای او هستند.
از "دوران" مقالات زیادی نیز در نشریات اوربیس، مطالعات بینالمللی، فصلنامه مطالعات بینالمللی و نشریه علوم سیاسی بین المللی به چاپ رسیده است.
مناظرات رخ داده در نظریهپردازی برای درک نظریه بوده است
دوران در گفتگو با خبرنگار مهر و در پاسخ به این سؤال که در حال حاضر کدام مناظره در نظریهپردازی روابط بین الملل در جریان است، گفت: مناظراتی که در روابط بین الملل میان رئالیستها و لیبرالها، رفتارگرایان در مقابل سنتگرایان، نئورئالیستها مقابل نئولیبرالها و خردگرایان مقابل سازهانگاران رخ داده به نظر من برای درک و فهم خود نظریه بوده است. باید توجه داشت رهیافتها و نگرشهای نظری را نمیتوان رد کرد چون فرضهای این نظریهها پیشینی و مقدم بر تجربه هستند.
وی افزود: نظریههای میان برد و نظریههای مربوط به سطح میانی مانند نظریه ثبات هژمونیک، نظریه انتقالی، نظریههای سطح کلان و چرخه قدرت میتوانند عملیاتی و امتحان شوند و به آزمون گذاشته شوند. برخی نظریهها را با این شیوه میتوان به آزمون گذارد. باید توجه داشت برخی دیگر از نظریهها از جمله چرخه قدرت را حتی با این شیوه و به آزمون گذاری آن در بستر تجربی، نبایستی رد کرد.
بحران اقتصادی در قلمرو مطالعاتی روابط بین الملل نیست
استاد دانشگاه جان هاپکینز در مورد اینکه چرا نظریههای روابط بین الملل نتوانستند بحران اقتصادی جاری را پیش بینی کنند، گفت: این حوزه اقتصاد و قلمرو ارزیابی رکود و بحران اقتصادی است و نه نظریه روابط بین الملل. به عبارت دیگر تبیین و پیش بینی بحران اقتصادی کنونی از طریق نظریه روابط بین الملل ممکن نیست.
چرخه قدرت توان تبیین مسائل را در آینده خواهد داشت
وی در مورد اعتقاد برخی مبنی بر اینکه مناظره کلان در روابط بین الملل در آینده نخواهیم داشت گفت: البته مناظرات در روابط بینالملل تداوم خواهد داشت و شاید این مناظرات سالهای مدیدی به طول بینجامد. به نظر من چرخه قدرت، توان قابل توجهی برای درک روابط بینالملل در آینده خواهد داشت.
سازهانگاری "هویت" و "ایده" را فرضهای اصلی خود میداند
وی مزیتهای سازه انگاری را چنین برشمرد: سازهانگاری رهیافتی متفاوت در نظریهپردازی است و خود فی نفسه نظریه نیست. سازهانگاری مبتنی بر دو فرض و مقدمه اصلی است. اول اینکه "هویت" بیشتر از "منافع" بر روابط بینالملل سیطره و حاکمیت دارد و دوم این که "ایده" بیشتر از "قدرت" نقش تعیین کنندگی در روابط بینالملل دارد و ایده بیش از قدرت به عنوان شالوده و اساس روابط بین الملل مطرح است.
کشورهای زیادی در نظریهپردازی نقش داشتهاند
استاد دانشگاه جان هاپکینز در پاسخ به این سوال که برخی معتقدند که رشته روابط بین الملل علمی آمریکایی و انگلیسی است و با توجه به این موضوع جایگاه کشورهای در حال توسعه در این رشته کجاست، گفت: نظریه روابط بین الملل ریشه در کشورهای مختلف دارد. اما ریشه اصلی این رشته به اروپای پیش از 1945 بر میگردد. بعد از اتمام جنگ جهانی دوم در سال 1945 میلادی، آمریکاییها سهم زیادی در نظریهپردازی و توسعه این رشته داشتهاند.