در سال گذشته اخباری مبنی بر آمادهسازی جلد اول دانشنامه فرهنگ مردم توسط محققان و پژوهشگران این حوزه در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی منتشر شد. سپس خبر دیگری مبنی بر برکناری معصومه ابراهیمی، طراح و ویراستار ارشد این دانشنامه در خبرگزاری مهر درج شد و پس از آن خبر انتصاب اصغر کریمی و محمد جعفری قنواتی به این سمت انتشار یافت.
ابراهیمی در واکنش به اخبار منتشر شده و در موضعگیری نسبت به اتفاقات رخ داده، گفتگویی با خبرگزاری مهر انجام داد که شهریورماه 91 با عنوان انتقاد شدید یک مدیر سابق از «پختهخواری» در مرکز دایره المعارف اسلامی در خروجی خبرگزاری مهر قرار گرفت. اکنون که نخستین مجلد این دانشنامه چاپ شده، ابراهیمی که خود را طراح و مجری واقعی این پروژه میداند از نادیده گرفته شدن حقوق معنویاش شکایت دارد. به این ترتیب ابراهیمی یادداشتی را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است که آن را در مسیر ایفای نقش حرفهای خود منتشر کند. با توجه به انتشار یادداشت زیر، خبرگزاری مهر آمادگی دارد نظرات دیگری را هم که در موافقت یا مخالفت با نظر خانم ابراهیمی بیان میشود، منتشر کند.
بخشی از این یادداشت بدین شرح است:
چه گنجها که نهادند و دیگری برداشت
چه رنجها که کشیدند و دیگری آسود
برای حذف نقش من به عنوان طراح اصلی پروژه دانشنامه فرهنگ مردم و ویراستار اصلی آن، به جای ارائه اطلاعات حقیقی به مخاطب در مورد چگونگی شکلگیری و تکوین و تکمیل این اثر که مفصلاً به قلم خودم توضیح داده شده است، عبارت نامفهوم زیر را آوردهاند: «طرح این اثر طی یک فرآیند تهیه شده»، اما طرح اولیه این اثر توسط من به این مرکز ارائه شد. چطور میشود که طرح یک اثر علمی حاصل فرآیند باشد، مگر این طرح علمی، حاصل بینگبنگ بوده که به خودی خود متولد شود!
از 6 ماه کار شبانهروزی در پاییز و زمستان 1386 میگویم که با مطالعه مداوم و کنکاش در لابهلای کتابها گذشت تا آنکه بتوانم طرح اولیه ایده خود را پیاده کنم و بر اساس پژوهشهای میدانی و کتابخانهایم در چهارچوبهای پذیرفته شده آکادمیک، ساختار این طرح را بنا کنم و دشوارتر از همه بر اساس یک تقسیمبندی منطقی وظیفه دشوار و ظریف مدخلگزینی را برای چنین دانشنامهای تدوین و شرایط اجرای آن را در یک بازده منطقی زمانی مهیا کنم.
بیشتر اطلاعاتی که در مقدمه مثله شده این اثر (که اساس آن را نیز من نوشته بودم) آمدهاست، کذب است؛ از شکلگیری اثر گرفته تا میزان نقش دیگران و مسیر گردش کار و به نظرم در مجموع هدف دستاندرکاران آن مرکز، نوعی مصادره به مطلوب در هیئتی موجه بوده است.
برای اثبات گفتههایم ادله و اسناد متقن دارم؛ از نامهها و صورتجلسات گرفته تا صورت واقعی تکتک مقالات و تلاشی که برای اصلاح علمی و ساختاری آنها انجام دادهام. این اثر نخستین دانشنامه کاملاً تخصصی است که مرکز مذکور به تولید آن دست زد و برای همین کلیه امور علمی آن را به من، به عنوان متخصص این رشته سپردند.
تشکیل شورای علمی به عنوان نقش مشورتی و حتی ترکیب آنها، همگی از پیشنهادهای خودم بوده که البته همه این اتفاقات ماهها پس از شروع پروژه صورت گرفت. تمام مراحل تولید این دانشنامه را چه از بعد مردمشناسی و چه از بعد دانشنامهنگاری بر اساس چهارچوبهای حسابشده، تعریفشده و شناسنامهدار تبیین کردم و با تسلط کامل بر روند تألیف، ساختار و تولید هزار و 200 مقاله از حرف الف گرفته تا ی نظارت مستقیم و بیواسطه داشتهام، همچنین بالغ بر 600 مقاله آن را مستقیماً ویرایش کردم. حاضرم در هر مناظرهای که اصحاب رسانه ترتیب دهند شرکت کنم تا همگان مطلع شوند آن آقایانی که نام خود را به عنوان سر ویراستار و ویراستار علمی روی این اثر گذاردهاند تا چه میزان نقش داشتهاند. آیا جز این بوده که برای بیرنگ کردن نقش من کاملاً ناشیانه از سر و ته برخی مقالات بزنند و با ابتر کردن آنها نقشی برای خود قائل شوند؟ چهطور میشود که آقای فلان، ویراستار علمی این اثر باشد در حالیکه مقالات خودش آنچنان مشوش بوده که بارها مورداصلاح و ویرایش قرار میگرفت؟ اینها ادعا نیست، چرا که تمام دستنوشتهها و مراحل کاری صورت گرفته بر آنها در آن مرکز باید بایگانی شوند.
در جلد اول هر جا که اسم من آمده، در پرانتز نوشته و اشاره کردهاند: 31/5/91 (زمان برکناریام از مدیریت دانشنامه) در حالیکه من کار را تا انتها پیش بردهام و کلیه مقالات را مدیریت کردهام و این تنها نام من است که میبایست طی حکم ابلاغی به عنوان ویراستار علمی درج شود.
از اصول اولیه هر کار دانشنامهای،رعایت گفتار و نوشتار مستند است و از سه نفری که نام خود را در کنار نام من بر پیشانی این اثر نهادهاند، میخواهم همچون یکدانشمند در حضور مخاطبان علاقهمند و رسانهها به مناظره بنشینند.