به گزارش خبرنگار مهر، بیست و ششمین نمایشگاه کتاب با تمام اما و اگرهایش رو به پایان است. امسال هم سالن کودک و نوجوان با حضور 250 ناشر، میزبان بچههای علاقهمندی بود که از راههای دور و نزدیک به نمایشگاه میآمدند تا کتاب بخرند و نویسندگان محبوب خود را از نزدیک ببینند. در این میان کم نبود تعداد کودکان و نوجوانانی که بیتفاوت از کنار سالن خود گذشتند تا تنها به غرفه کتابهای کمک آموزشی بروند.
امسال تعداد ناشرانی که به انتشار داستانهای پلیسی و ژانر وحشت روی آورده بودند، بیش از سالهای گذشته بود. از ناشران با سابقهای چون کیمیا (واحد کودک و نوجوان نشر هرمس)، ویدا و پیدایش و افق که بگذریم، بسیاری ناشران کوچک و بزرگ دیگر نیز به این سبک روی آورده بودند.
تاکنون انتشارات هرمس، مجموعه 46 داستان از آگاتاکریستی منتشر کرده و با استقبال مخاطبان روبرو شده است؛ نشر ویدا نیز داستانهایی را در ژانر وحشت منتشر کرده که مورد توجه علاقهمندان قرار گرفته است... جالب اینجاست که کتابهایی که یک زمان، انتشار آن ممنوع بود امروز مورد توجه ناشران و مخاطبان نوجوان قرار میگیرد.
رضا نیکنام که چند مجموعه داستانهای پلیسی برای نوجوانان منتشر کرده، معتقد است: نوجوانان به دنبال تخلیه هیجانات خود هستند و ژانر وحشت تا اندازهای این امکان را به آنها میدهد؛ از سوی دیگر کتابهای پلیسی، کنجکاوی نوجوانان را برمیانگیزد و آنها را به فکر کردن و حدس زدن وامیدارد و همه اینها، بچهها را به خواندن کتاب علاقهمند میکند. مگر نه اینکه یکی از اهداف متولیان فرهنگی ترویج و گسترش فرهنگ کتابخوانی در میان کودکان و نوجوانان است؟
او در پاسخ به اینکه چرا نشری چون ویدا که بیشتر به انتشار داستانهای پلیسی برای نوجوانان میپردازد، از داستانهای تالیفی حمایت نمیکند، میگوید: یک نمونه ایرانی نام ببرید که با داستانهای خارجی در این سبک برابری کند. اگر من ناشر، منتشرش نکردم، اعتراض کنید. مسئله اینجاست که نویسندگان ایرانی مهارت چندانی در این زمینه ندارند.
نشر ویدا داستانهای پلیسی و ژانر وحشت خود را بیشتر در قالب مجموعه منتشر میکند تا داستانهای تک جلدی؛ به گفته نیکنام، علت اصلی انتشار مجموعهها نیز استقبال مخاطبان است. اگر نوجوانی، یک عنوان از یک مجموعه را بخواند و خوشش بیاید، به خواندن باقی عناوین آن مجموعه تشویق میشود. هر چند با شرایط اقتصادی فعلی، چندان نمیتوان به انتشار مجموعهها امیدوار بود.
کسی هیچکاک یا کریستی نمیشود
فریده خلعتبری، مدیر نشر شباویز است. ناشری که تنها به انتشار کتابهای تالیفی میپردازد و ترجمه در میان کارهایش، جایی ندارد. او با اشاره به اینکه انتشار همه قالبهای ادبی برای نوجوانان ضروری است، میگوید: روزگاری ارشاد به داستانهای پلیسی مجوز نمیداد، اما چه اشکالی دارد همه سبکها و گونهها منتشر شود و نوجوان آگاهانه به انتخاب آن بپردازد؟
وی معتقد است: داستانهای پلیسی، نوجوانان را به تفکر وا میدارد؛ آن هم در شرایط امروز که کودکان و نوجوانان، ارتباط چندانی با کتاب ندارند و بیشتر وقت خود را به تماشای تلویزیون و بازیهای رایانهای اختصاص میدهند، این گونه کتابها میتواند آنان را به کتاب خواندن علاقهمند کند.
خلعتبری، هیچکاک و آگاتا کریستی را نمونههای تکرارنشدنی میداند و میگوید: بعضی در تاریخ داستانهای پلیسی یا ژانر وحشت تکرار نمیشوند. هنوز هم مخاطبان از تماشای فیلمهای هیچکاک لذت میبرند و ناشران، داستانهای آگاتا کریستی را منتشر میکنند. داستانهایی که همچنان پرفروش و تفکربرانگیز است.
او به اینکه برخورد وزارت ارشاد با ترجمه به نسبت تالیف سهلگیرانهتر است، اشاره و بیان میکند: این کتابهای تالیفی هستند که باید از هفت خان رستم بگذرند؛ ارشاد با ترجمهها راحتتر برخورد میکند. بیشتر کتابهای وحشتناک و پلیسی هم ترجمهاند و نه تالیف.
پروین علیپور، یکی از مترجمان نوجوان نیز پیش از این در گفتگو با خبرنگار مهر گفته بود: داستانهای پلیسی و ژانر وحشت بیشتر ترجمه هستند، نه تالیف؛ زیرا دست مترجمان بازتر از نویسندههاست.
او ترجمه را ترجمان روح مترجم میداند و معتقد است: ترجمه، نگرش مترجم را به جهان نشان میدهد؛ نمیدانم در درون و ذهن مترجمی که ژانر وحشت را میپسندد و برای نوجوانان ترجمه میکند، چه میگذرد؟ آیا نوجوان امروز فقط در پی تخلیه کردن هیجانات خود است که این همه کتاب در ژانر وحشت منتشر میشود؟