محمدمیرکیانی، نویسنده کودکان و نوجوانان در گفتگو با خبرنگار مهر، ضربالمثلها را شناسنامه و هویت زبان فارسی دانست و افزود: وقتی واژههای بیگانه، زبان گفتاری ما را تهدید میکنند و زبان فارسی به وسیلهای برای انتقال پیام و نه عاطفه و احساس تبدیل شده، دانستن ضربالمثلها و استفاده از آن، روح تازهای به کالبد بیجان زبان میبخشد و انتشار مجموعه «قصه ما مثل شد» به همین خاطر بوده است.
میرکیانی که پیش از این مجموعه پنج جلدى «قصه ما مثل شد» را توسط انتشارات بهنشر به چاپ رسانده بود، حالا نگارش جلد ششم تا دهم آن را به پایان برده و این مجموعه را پیام آزادی منتشر کرده است؛ در این کتاب، سرگذشت بعضی از ضربالمثلها بیان شده است.
به گفته سردبیر پیشین «قصه ظهر جمعه» بعد از انتشار مجموعه «قصه ما مثل شد» ناشران و نویسندگان بسیاری به رازگشایی از مثلها علاقه نشان دادند و پویانماییهای بسیار در زمینه مثلها ساخته و به تصویر کشیده شد.
محمد میرکیانی، قصه، حکایت، افسانه، رویداد، واقعه، داستان و ... را مترادف یکدیگر و به معنی مجموعه حوادثی دانست که از پی هم میآیند. او گفت: به همین خاطر وقتی میخواستند سرگذشت کسی را بپرسند به او میگفتند: « قصه آنچه بر تو گذشته را بگو».
نویسنده کتاب «راز مثلهای ما» بر این باور است که پس از مشروطه، بعضی صاحب نظران به تقسیم بندی غلطی دست زدند و گفتند هر آنچه پیش از مشروطه بوده، قصه و آن چیزی که پس از این تاریخ شکل گرفته داستان نام دارد و این مرزبندی به باور من از پایه و اساس اشتباه است. چون ملا احمد نراقی در بیتی گفته: «بشنوید ای دوستان این داستان/ تا بگویم داستان راستان» پس در آن روزگار هم داستان وجود داشته و نظامی گنجوی از بزرگترین شاعران داستانپرداز بوده است.
میرکیانی بر این باور است که قصههای شیرین اسرارنامه، الهی نامه، مثنوی، شاهنامه و... وجود دارد که باید برای کودکان و نوجوانان، بازنویسی یا بازآفرینی شود. میرکیانی در آثار خود زبان قصهها را به زبان گفتاری نزدیک کرده تا نوجوانان به درک بهتری از آن دست پیدا کنند و بتوانند به روایت آن برای دیگران بپردازند.