بهاءالدین خرمشاهی در نشست نقد کتاب «شرح شوق» که شرح سعید حمیدیان بر غزلیات حافظ است، گفت: من این شرح را تا امروز، بهترین شرح از غزل‌های حافظ می‌دانم.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی مجموعه 5 جلدی «شرح شوق» شامل شرح غزلیات حافظ با تالیف سعید حمیدیان، عصر روز سه‌شنبه 31 اردیبهشت با حضور بهاءالدین خرمشاهی، نصرالله پورجوادی، سیدعلی موسوی گرمارودی، کامران فانی، علی‌اصغر محمدخانی و مولف اثر در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

خرمشاهی در این برنامه گفت: من در جریان کارهای این کتاب از اول الاولین بودم. وقتی که حمیدیان مشغول بود و تلفنی با او صحبت می‌کردم، از این کتاب به عنوان «شرح کبیر» و به تعبیری «کلان‌ شرح» یاد می‌کردم. ما طی این سال‌ها همیشه با هم در تماس بودیم. یک بار که ایشان در لهستان بود، هفته‌ای یک نامه به هم می‌دادیم. یادم نیست که یک هفته چه اتفاقی برایم افتاده بود که نامه‌ای نفرستادم. هفته بعد حمیدیان یک نامه برایم فرستاده بود که یک کاغذ سفید در پاکت آن بود. بعد از آن هم با هم به طنز شروع به مکاتبه کردیم.

وی افزود: نظر من بینی و بین‌الله درباره این شرح، مثبت و حتی بیش از حد مثبت است. من این شرح را تا امروز، بهترین شرح می‌دانم و هر جا که در آن یک شخصیت عرفانی مانند حلاج حضور دارد، تطبیق خوبی به چشم می‌خورد. گفته شده است که شرح شوق، لغوی - زبانی نیست اما عرض می‌کنم که با قاطعیت هست و تازه خوب است که هست.

این حافظ پژوه در بخشی از سخنانش گفت: جایی که حافظ از پیر ما می‌گوید، دارد طنازی می‌کند. حافظ که اعتقادنامه ننوشته است. شخصیت حافظ را جز با چندبارخوانی اشعارش نمی‌توانیم بشناسیم. یکی از صاحبنظران گفته بود چرا استناد رئالیستی به شعر حافظ می‌کنید؟ من گفتم چرا این کار را نکنیم؟ پس چطور حافظ را بشناسیم؟ حافظ پر از مضمون،‌ متنوع‌المعانی و متکثرالمعانی است. اگر کسی بخواهد مضامین غزلی را نیارد، معلوم است که غزل تَرَک می‌خورد.

خرمشاهی ادامه داد: یکی از کارهای خوبی که حمیدیان کرده است، این است که همه چیز را درباره حافظ خوانده و همه را در کتابش آورده و آنها را هم نقل و هم نقد کرده است. من و آقای فانی، حیران مانده بودیم که حمیدیان این همه منبع را از کجا آورده است؟ در ضمن این هم گناه نیست که نویسنده یا محقق، چیزی را از منابع دسته دوم معرفی کند. یک بار یکی از دوستان به من گفت چرا فلان شخصیت شاهنامه را از «شرح صفا» معرفی کرده‌ای، چرا از خود شاهنامه و خود سرچشمه معرفی نکرده‌ای؟ من گفتم نمی‌توانم و چنین چیزی نمی‌شود.

مترجم کتاب «هابیل و چند داستان دیگر» گفت: با حفظ اختلاف و استقلال نظری که من و آقای حمیدیان داریم، باید بگویم که این شرح، شرح عظیمی است و بس مشکل‌گشا.

وی ادامه داد: یک نکته بگویم که نباید جا بخوریم و آن اینکه‌ این شرح، تعلیق است. ببینید ما علاوه بر قوانین مدون، یک سری قانون نامدون هم داریم. ما اخلاق روزمره را از کتاب‌ها نگرفته‌ایم از جامعه گرفته‌ایم و جامعه هم از پیشتر. ما به قوانین نامدون مانند قوانین مدون عمل می‌کنیم. حالا من این سوال را مطرح می‌کنم که اگر بخواهیم شرح حافظ بنویسیم، آیا به پیش از او رجوع می‌کنیم یا شاعران بعد از او؟ ما هیچ وقت برای شرح سنایی به حافظ رجوع نمی‌کنیم اما برای شرح حافظ، به سنایی رجوع می‌کنیم چون سنایی پیش از حافظ بوده است.

خرمشاهی در پایان سخنانش گفت: با خواندن این شرح، حالم خوب شد. شرح شوق یک ارزش افزوده بر فرهنگ و حافظ شناسی ماست.