دکتر محمد بقایی ماکان در مورد اینکه پیشینه فلسفه های مضاف در ایران به چه زمانی بر می گردد به خبرنگارمهر گفت: تقسیم فلسفه در اندازه های معین مانند فلسفه اخلاق، فلسفه هنر، فلسفه دین، فلسفه علم، و فلسفه سیاست و مانند اینها مربوط به دوره اخیر می شود. ولی در روزگاران گذشته فلسفه معنایی بسیط داشت که به طور کلی شامل بسیاری از علوم می شد و فیلسوف به کسی گفته می شد که دوستدار دانش بوده است و از علوم زمان خود اطلاع داشته که برابر نهاد آن به فارسی واژه«حکیم» است.
وی افزود: چنانکه این عنوان بر چهره هایی مانند خیام، داده شده که هم در علوم دینی تبحر داشته چنانکه قرآن را بنا به گفته نزهة الارواح شهرزوری به هفت روایت از برداشته و همچنین بر واژگان تازی تسلط تمام داشته است.
این محقق و پژوهشگر مسائل فرهنگی ادامه داد: وی نه تنها فلسفه ارسطو و پورسینا را به خوبی می دانسته، بلکه به تمامی دستگاه فلسفی یونان آشنایی داشته و در شعر چندان مهارت به خرج داده که امروز بیش از هر اندیشمند ایرانی در جهان معروف است. بنابراین چهره هایی از این دست دارای دستگاه فکری منسجم بوده اند که آنچه امروزه فلسفه های مضاف خوانده می شود اجزای تشکیل دهنده این کل منسجم را تشکیل می داده اند.
این نویسنده و مترجم در مورد ضرورت پرداختن به فلسفه های مضاف در ایران گفت: پس از آنکه علوم جنبه تخصصی یافت و فلسفه نیز تحت تأثیر این تخصص گرایی از زمان دکارت به بعد به ذهن و عین تقسیم شد. انشعابات تازه ای در این رشته پدید آمد که برای هریک نامی ابداع شد. مانند فلسفه دین، فلسفه هنر، فلسفه سیاست و مانند اینها که در واقع پرداختن به موضوعات متنوع و بیرون از شمار دنیای ذهن و عین را برای تجزیه و تحلیل اهل اندیشه آسانتر می گرداند. از اینرو فیلسوفان امروزه دیگر جامعیت همتایان پیشین خود را ندارند و در هر یک از این حوزه ها به تحقیق و تتبع می پردازند.
این نویسنده کتاب های فلسفی و ادبی در مورد اینکه از میان فلسفه های مضاف کدام یک برای مطالعه در ایران اولویت دارد هم تصریح کرد: هر جامعه ای بر اساس نیازهای اولیه خود طالب فلسفه خاصی است که با فرهنگ آن جامعه همخوانی داشته باشد برای مثال در دنیای غرب امروزه فلسفه ای پنهان جریان دارد که می توان آن را «ایده گرایی ماتریالیست» نامید به این معنا که دنیای غرب امروزه دو عنصر متضاد یعنی ایده و ماده را در فعالیت های روز مره خود جمع آورده است.
بقایی ماکان در پایان یادآورشد: این فلسفه(ایده گرایی ماتریالیست) اکنون به صورتی آگاهانه و نا آگاهانه در جهان از طریق رسانه های ارتباطی فراگیر به تدریج جای خود را باز می کند. اما در جوامع شرقی به خصوص دنیای اسلام و از آن خاصتر در جامعه ایرانی فلسفه ای که نیاز به آن بسیار احساس می شود «عمل گرایی» است که با فرهنگ و معنویت شرق همخوانی داشته باشد. یعنی پراگماتیسم همراه با ابداع و خلاقیت. این فلسفه ای است که شرق می تواند با الگو قرار دادن آن خود را از بند بسیاری از مشکلات و عقب ماندگی ها برهاند.