برزو سریزدی، ناشر و نویسنده در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه در ایران تعاریف مختلفی از انجمنهای صنفی وجود دارد و گاه کارکرد این انجمنها با سازمانهای مردمنهاد یکی میشود، گفت: در کشورهای پیشرفته دنیا، صنوف بسیار قدرتمند هستند و انجمنهای صنفی وظیفه دارند تا به لحاظ حقوقی از صنف خود حمایت کنند. اعضا هم، همانطور رفتار میکنند که انجمن از آنها میخواهد؛ برای مثال خود من شاهد این بودم که کامیونی در کشور آلمان، وسط میدان پارک کرد و پیاده شد، چون انجمن صنفی کامیوندارها اعتصاب کرده و از اعضای خود خواسته بود هرجا هستند دست از کار بکشند اما ایران اینطور نیست.
نویسنده کتاب «داو آخر» معتقد است، در ایران نه انجمنهای صنفی و نه سازمانهای مردمنهاد هیچکدام، کار خود را به درستی انجام نمیدهند. برای مثال انجمن قلم و انجمن نویسندگان کودک تنها باید کار فرهنگی انجام دهند، چون موسسه فرهنگی هستند و مجوز فعالیت خود را از وزارت ارشاد دریافت کردهاند، نه وزارت کار؛ اما کار صنفی هم انجام میدهند و چون نه کمکهای مردمی و نه دولتی شامل حالشان نمیشود، ناچارند درآمدزایی هم داشته باشند.
سریزدی با اشاره به اینکه دولت حاضر نیست بخشی از کار و مسئولیت خود را به انجمنها واگذار کند، گفت: انجمنها نمیتوانند مستقل باشند چون قدرت لازم برای این کار را ندارند. از سوی دیگر همه چیز در دست دولت است و دولت و وزارت ارشاد حاضر نیستند بخشی از مسئولیت خود را به انجمنها واگذار کنند. برای مثال ارشاد میتواند ممیزی و انتخاب کتابهای کودک را به انجمن نویسندگان کودک و نوجوان واگذار کند اما چنین نمیکند.
مدیر انتشارات اشک در ادامه گفتههای خود درباره انجمنهای صنفی و عدم استقلالشان افزود: داشتن قدرت مالی و توان اجرایی برای انجمنها ضروری است، اما حتی با وجود بهرهمندی از این دو هم انجمنها نمیتوانند فعالیت سیاسی داشته باشند و هر دولتی که روی کار میآید براساس سلایق خود با انجمنها و اعضایشان برخورد میکند.