دکترحسن قنبری استاد گروه فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب قم در مورد ترجمه های متون علوم انسانی در کشور به خبرنگار مهر گفت: باید بگویم در ترجمه یک حالت یک طرفه ای با کشورهای غربی داریم یعنی بیشتر متون علوم انسانی غربی به فارسی ترجمه می شود و آثار فارسی به انگلیسی یا زبان های غربی دیگر ترجمه نمی شوند. البته همه آثار دست اول غربی ها هم در کشور ترجمه نمی شوند. یکسری کارهای قرآنی و دایرة المعارفی و دینی که توسط غربیان تولید می شود جسته و گریخته ترجمه می شوند ولی اینها هم خیلی محدود هستند. ترجمه کارهای کلاسیک و قوی در کشور خیلی کم اتفاق می افتد.
وی افزود: در کل ترجمه در کشور ما هدفمند و با برنامه نیست که از پیش برنامه ریزی شده باشد یا جایی یا سازمانی متولی اش باشد نیست. شخص مترجم بسته به علاقه و توانایی اش یک اثر را می گیرد و ترجمه می کند، حالا ترجمه اش چقدر قوی و فنی است به این کاری ندارند. به این شکل هیچ هدفمندی ای که سازمان یا نهادی برود کتاب را انتخاب کند و بیاید ترجمه شود نداریم. بلکه کار ترجمه کار کاملاً شخصی در ایران است. حالا ترجمه چه متون اسلامی به فارسی یا حتی همان ترجمه هایی که از غربی ها در کشور در حوزه علوم انسانی انجام می شود آنها هم به همین شکل سلیقگی و شخصی است تا دارای یک برنامه ریزی و هدفمند باشد.
این محقق و پژوهشگر حوزه فرهنگ و فلسفه در مورد اینکه ترجمه متون زبان های دیگر در غرب به چه صورت است هم یادآورشد: از آنجا که روی ترجمه آثار هانس کونگ در ایران کار می کنم با آثار ایشان آشنایی دارم ایشان برای مثال کتاب اسلامش که سال 2010 هم بیرون آمده و خیلی کتاب حجیم و قوی ای است از خیلی از منابع ما البته به زبان آلمانی بهره جسته است. معلوم می شود آثار و کتاب های چه اهل سنت و چه اهل تشیع در آنجا به زبان آلمانی ترجمه شده اند و ایشان در کتابخانه ها آنها را یافته و از این منابع استفاده کرده است. به هرحال ایشان که تاریخ اسلام نوشته اند نیاز به منابع اسلامی داشته اند. دیگر متفکران غربی هم همینطور اند. گاهی وقت ها جسته و گریخته رفرنس هایی می بینیم از الهی دانان و فیلسوفان غربی که استنادشان به متون ما است حالا به زبان آلمانی یا انگلیسی و یا دیگر زبانها به نظر می آید این هدفمندی ای که در ترجمه می گویید آنها خیلی بهتر انجام داده اند.
این استاد گروه فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب قم درمورد مشکلات موجود برای ترجمه متون علوم انسانی در کشور هم گفت: مشکل اصلی همان نبود برنامه ریزی و هدفمندی است اینکه یک جایی یا سازمانی مترجمان را حمایت بکند تا متون غربی و دیگر زبانها در کشور ترجمه بشوند که پشتوانه ای برای رونق علوم انسانی در کشور هستند نداریم. بعد در انتشارش هم خیلی مشکل وجود دارد مترجم اول باید بگردد تا ناشری پیدا کند بعد حق الزحمه ترجمه ها هم خیلی ناچیز است ، مترجمان خیلی در مضیقه هستند البته این مشکل از سالهای قبل وجود دارد. گاهی وقت ها چندین سال طول می کشد تا حق الزحمه مترجم پرداخت شود.
قنبری در پایان عنوان کرد: در راستای همان عدم برنامه و بی هدفی هر کسی یک اثری را برای ترجمه بر می دارد بدون اینکه آشنایی کامل با زبان مبدأ و یا زبان مقصد داشته باشد و سر سلیقه کتاب را ترجمه می کند و به بازار می آید گاهی وقتها مشاهده می شود چند ترجمه از یک اثر موجود است حالا کدامیک بهترین است خواننده نمی داند. همه این مشکلات و مشکلات جزیی دیگر به مشکل اصلی یعنی هدفمند نبودن کار ترجمه در ایران بر می گردد.