پلورالیسم چیست؟ آیا پلورالیسم مکتب است؟ آیا پلورالیسم ایدئولوژی است؟ تناسب پلورالیسم با دموکراسی چیست؟ تاریخ پلورالیسم به چه زمانی بر می گردد؟
پلورالیسم را به صورت موجز و بسیار فنی کثرت گرایی و ارائه کثرت گرایی تعریف می کنند، اما همین طور که اشاره شد این تعریف موجز است و بسیار فنی و این تعریف توانایی حمل مفهوم پلورالیسم را برای بخش حداکثری جامعه ندارد و فقط می تواند تا حدودی پاسخی به خواسته های روشنفکران باشد. باید توجه داشت نظامهای سیاسی توسط سیاستمداران رهبری و اداره می شوند اما توده های مردم هستند که نظامهای سیاسی را بر دوش حمل می کنند. پس روشنفکران باید آگاه باشند که بیشتر چه طبقات و گروه هایی از جامعه را مد نظر داشته باشند.
اکنون باید پرسشی دیگر در این راستا ارائه کرد که تکثیرگرایی چیست ؟ تکثیرگرایی به معنای ترویج و تکثیر احزاب و مطبوعات و نهادها و انجمنها و اتحادیه ها و تشکلهای سیاسی و غیرسیاسی با عقاید و سلایق متفاوت در جامعه است. اکنون این پرسش مطرح می شود تکثیر این گونه گونی در جامعه برای چیست؟ این تکثیر و گونه گونی معنا نمی یابد مگر که این تکثیر آزاد بوده و مستقل از دولت و حکومت باشد. آنگاه که تکثیر پلورالیستی در نهاد جامعه شکل گیرد احزاب مستقل با دولت و گروه صاحب قدرت به رقابت خواهند پرداخت و دولت و برنامه های دولت را به چالش خواهند گرفت و چون همیشه رقیب و یا رقیبان قدرتمندی در برابر دولت قرار دارند و در پی فرصتی هستند تا قدرت را از چنگ زمامدار و حزب و گروه صاحب قدرت بربایند پس دولت و رئیس دولت و حزب صاحب قدرت بسیار از رفتار و گفتار خود مراقبت خواهند کرد. بر همین اساس دولت همیشه در تلاش خواهد بود بهترین و بیشترین دستآوردهای چشمگیر و چشمنواز را به دست آورد و از حداقلی اندک بیلان منفی برخوردار باشد. اما اگر رقابت و نظارت پلورالیستی در میان نباشد نتایج سیاستها برای دولت چندان اهمیتی نخواهد داشت و بار بیلان منفی را همیشه به گردن این و آن خواهد گذاشت.
همچنین در قالب پلورالیسم مطبوعات و نهادهای مدنی مستقل از دولت و حکومت نقش نظارتی دوگانه خواهند داشت. این دست از مطبوعات و نهادهای مستقل از یک جانب بر کار و برنامه های دولت و تشکیلات قدرت نظارت خواهند داشت و ضعف و کاستی ها و حتی نقاط قوت دولت و تشکلات قدرت را به جامعه و به خصوص به روشنفکران منتقل خواهند کرد و از جانبی دیگر نیازها و کاستیهای جامعه و به خصوص نیازها و کاستی های لایه های زیرین اجتماع و به خصوص تر نیازها و خواسته های روشنفکران را به دولت و تشکیلات قدرت انتقال خواهند داد .
بر همین اساس کثرت گرایی پلورالیستی است که سندیکاها و اتحادیه های کارگری مستقل از دولت و حکومت به عنوان اهرمهای حمایتی و فشار جانب دار حقوق کارگران هستند و مانع استثمار کارگران توسط دولت و تشکیلات قدرت و کارفرمایان خواهند شد. پس اگر ما به همین سه رابطه ای که احزاب و مطبوعات و نهادهای مدنی و اتحادیه های کارگری با تشکیلات قدرت دارند نیک بنگریم قدرت دولت و حکومت تعدیل شده و جامعه باز ظهور خواهد کرد، چون که جامعه باز به دست نخواهد آمد مگر اینکه قدرت سیاسی در جامعه تعدیل شود. دولت محدود دولت جامعه باز است. پس پلورالیسم ماهیت جامعه باز است.
در اصل پلورالیسم ماهیت جوامع باز امروزی است که تشکیلات قدرت بسیار گونه گون و گسترده هستند. وضعیت نظامهای باز کنونی ایجاب می کند تا روشی تحت عنوان پلورالیسم در نهاد جوامع باز شکل گیرد که عامل مهار قدرت و زنده نگاه داشتن جامعه باز باشد. مطمئنا جوامع باز باستان که دارای وسعت و جمعیت و دولت محدود بودند نیازی به روشی با عنوان پلورالیسم نداشتند. اما جوامع بازی که از وسعت آنها بگذریم دارای چند میلیون یا چند ده میلیون یا چند صد میلیون جمعیت هستند برای زنده نگاه داشتن خود و برای مهار افراد و گروه های دیکتاتور صفت قطعاً نیازمند روش پلورالیسم هستند.
پلورالیسم هرچند در قالب ایسم طرح و ارائه می شود اما مکتب نیست بلکه ماهیت مکتبهای باز است. اگر پلورالیسم درون یک مکتب که ارائه کننده جامعه باز است لحاظ نشود آن مکتب قابلیت و توانایی حمل مفهوم جامعه باز را نخواهد داشت و جامعهای که ارائه می کند هرچند دارای نام و عنوان باز هم باشد اما در عمل و در وقت اجراء بسیار ولنگار خواهد بود و تکلیف احزاب و نهادها و تشکیلات بسیار نامشخص است و به طور قطع وقتی که تکلیف احزاب و نهادها و تشکیلات در یک جامعه نامشخص باشد جامعه دچار بحران و آشفتگی شدید اجتماعی و سیاسی خواهد شد و به طور قطع در پایان به باتلاق دیکتاتوری و حتی به باتلاق دیکتاتوری توتالیتر فرو خواهد غلتید.
پلورالیسم هرچند تکثیر و گونه گونی احزاب و مطبوعات و نهادهای مدنی را برای هدف و اهدافی در جامعه نهادینه می سازد اما ایدئولوژی نیست بلکه پلورالیسم ماهیت ایدئولوژی های باز است. یک روشنفکر و یک سیاستمدار و یک آوانگارد مردم را به جانب پلورالیسم فرا نمی خواند بلکه مردم را به جانب جامعه باز و دموکراسی فرا می خواند. از آنجایی که پلورالیسم نه مکتب است و نه ایدئولوژی به خودی خود عامل جلب و توجه مردم نخواهد بود. اما از آنجایی که پلورالیسم ماهیت مکتب و ایدئولوژیهای جامعه باز و دموکراسی است بسیار مهم خواهد بود. قابل ذکر است که هرچند دموکراسی دارای تاریخی کهن و به درازای تاریخ شهر است، اما پلورالیسم پدیده ای نوین در جهان سیاست است که شاید تاریخ آن از یک سده تجاوز نکند.
به صورت مشخص و تفکیک شده پلورالیسم چه چیزهایی به یک جامعه می دهد تا جامعه به عنوان جامعه باز نائل می آید و دموکراسی در آن جامعه متجلی می شود؟ موارد گونه گون و بسیار هستند که در قالب پلورالیسم به جامعه ارائه می شوند که مهم ترین آنها بدین شرح هستند: نخست احزاب سیاسی مستقل از دولت و حکومت. دوم احزاب و تشکیلات فمنیستی مستقل از دولت و حکومت. سوم مطبوعات آزاد و مستقل از دولت و حکومت. چهارم NGO و تشکیلات حقوق بشری مستقل از دولت و حکومت. پنجم احزاب و تشکیلات سبز حامی محیط زیست مستقل از دولت و حکومت. ششم اتحادیه ها و سندیکاهای کارگری مستقل از دولت و حکومت.
هر چند مواردی که در چارچوب پلورالیسم در جامعه اجرایی می شوند بسیار بیشتر از این شش مورد هستند اما همین شش مورد دارای توانایی و قابلیت شکلدهی جامعه باز هستند و خواهند توانست از زیرساختهای جامعه باز در برابر تهدیدهای سیاستمداران تمامیت خواه و دیکتاتورمآب نگه داری کنند.*
*نویسنده: قیصر کللی