به گزارش خبرگزاری مهر، برگزاری شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل با حاشیه هایی پررنگ تر از متن همراه بود. از جمله این حاشیه ها طرح مواضع دولت های ایران و آمریکا در خصوص اختلافات فیمابین بود که مهمترین آن چالش بر سر برنامه هسته ای ایران است. موضوع هسته ای ایران زوایای مختلفی دارد و نگاه غربیها به این موضوع با توجه به این زوایا نگاهی پیچیده است. در نگاه کلی می توان سیاست ایران را در واکنش به خواسته سلطه گرانه غرب و استانداردهای دوگانه در موضوع هسته ای به خوبی درک کرد. وقتی جدول زمانی تهیه و برای گفتگو طرفهایی معین می شود و با انجام مذاکرات تلاش برای درک متقابل آغاز شده و به دنبال آن توافقهایی به دست می آید، شاید این اقدام در وهله اول دستاورد عملی بزرگی نداشته باشد اما مهم است، زیرا اثرات روانشناختی در برقراری روابط و نگرش بنیادین به موضوع دارد از جمله این که به طرف مذاکره به چشم یک شریک و نه دشمن نگریسته می شود. به عنوان مثال در چند سال اخیر و پس از آنکه دوره ای طولانی به بدبینی گذشته، نمونه چنین گفتگوهایی را بین کشورهای اروپایی و روسیه داشته ایم. مذاکراتی که امیدها را در مورد برقراری روابط بین آنها افزایش داده است.
بنا بر این تغییر رویکردهای بین المللی واشنگتن در مسائلی مانند برنامه هسته ای ایران نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. در واقع آمریکایی ها در حال پی بردن به این واقعیت هستند که دیگر قدرت کنترل وقایع جهان را ندارند و باید در سیاستهای خود تجدید نظر کنند، بیداری اسلامی و وقایعی که در تونس و مصر رخ داد درسهایی به آنان داد که یکی از آنها لزوم تغییر در سیاستهایشان بود. با توجه به شرایط کنونی منطقه، آمریکا ناچار است که تن به این تغییر بدهد. برای این منظور آمریکا باید حق ایران در داشتن فناوری هسته ای را به رسمت شناخته و بدون تهدید و اقداماتی مانند تحریم به گفتگو پیرامون موارد اختلاف در برنامه هسته ای ایران بپردازد. آمریکا مدعی است که مواضعش در قبال ایران در چارچوب تلاش ها برای خلع سلاح هسته ای در جهان است، در این صورت واشنگتن باید با نگاهی به وجود زرادخانه هسته ای اسرائیل که منطقه را به مکانی ناامن تبدیل کرده، بیاندازد. اگر آمریکایی ها در مورد همپیمان منطقه ای خود نیز چنین رویکردی داشته باشند، آنگاه می توان ادعاهای آنها را پذیرفت، در غیر اینصورت واشنگتن باید در مورد استاندارد دوگانه اش در برابر ایران و رژیم صهیونیستی پاسخگو باشد.
بحث خلع سلاح هسته ای از مدتها پیش مطرح شده است. در این میان کشورهای دارنده سلاح های هسته ای از جمله آمریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه و دیگر کشورهایی که بطور رسمی و یا غیررسمی به عنوان دارنده این سلاح مرگبار شناخته می شوند، نقش اصلی را ایفا می کنند. این موضوع پیش از آن که یک شعار سیاسی و یا تبلیغاتی باشد، امری ناگزیر است. قدرتهای نظامی راه دیگری بجز حرکت به سوی خلع سلاح هسته ای ندارند و این روندی است که از سالها قبل آغاز شده است، اما در سالهای اخیر طرح موضوعاتی مانند برنامه هسته ای ایران این مسئله را در کانون توجه جامعه جهانی قرار داده و این روند را تسریع کرده است. به دلیل تبلیغات رسانه های وابسته به صهیونیسم، غرب به ایران به عنوان کشوری که بدنبال سلاح هسته ای است می نگرد و این در حالی است که این ادعا آخرین گزینه ای است که در این رابطه می تواند مطرح باشد. با این حال ایران با به چالش کشیدن موضوع هسته ای نقش مهمی در چرخه جهانی خلع سلاح هسته ای ایفا کرده است.
در حال حاضر دو موضوعی که بسیار مورد توجه غرب قرار دارد خلع سلاح و تروریسم است. به باور کارشناسان رویکردها در هر دو این زمینه ها در حال تغییر است، از این رو غرب برای عبور از این مرحله نیازمند انتخاب راه درست است. در زمینه هسته ای نیاز به ایجاد اهرمی برای کنترل سلاحهای هسته ای احساس می شود. اگر از زاویه دید آمریکاییها به این موضوع بنگریم، برای آنها هم جهانی بدون سلاح هسته ای، جهانی بهتر با آینده ای روشن تر است. اگر به موضوع هسته ای از زاویه دید کشورهایی مانند ایران، برزیل، چین و روسیه نگاه کنیم آنها به فناوری هسته ای با دید دیگری نگاه می کنند. مردم این کشورها نگاه متفاوت تری نسبت به مردم غرب به موضوع هسته ای دارند. در واقع دو طرف اختلاف نظرهایی دراین مورد دارند. با این حال امید می رود با برگزاری مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 نوع نگاه هر دو طرف به موضوع هسته ای به واقعیت نزدیک تر شود. به باور بسیاری از تحلیلگران این امر با ادامه گفتگو و مفاهمه بین دو طرف که به معنای به رسمیت شناختن طرف مقابل و خواسته های اوست، شدنی است.
نکته دیگری که نباید فراموش کرد این است که آمریکاییها به دنبال حفظ برتری نظامی خود در جهان هستند. طرح سپر دفاع موشکی در اروپا نیز که به تنشهای بین آمریکا و روسیه دامن زد، در همین راستا بود. آمریکا علاوه بر تمایل به تسلط نظامی در روی زمین در اندیشه سلطه بر فضا نیز هست اما حفظ این برتری نظامی برای آمریکا بسیار دشوار است. از سوی دیگر با توجه به پیشرفتهای نظامی و گسترش زمینه رقابتهای نظامی به فضا، امنیت فضا برای آمریکا به موضوعی حیاتی تبدیل شده است. ایجاد یک جو تهاجمی در فضا کار ساده ای است اما دفاع در فضا کار بسیار دشواری است. آمریکا هر چند دست بالا را در فضا دارد اما از سوی دیگر بیش از هر کشور دیگری در این زمینه آسیب پذیر است. به عنوان نمونه با کوچکترین تهدید فضایی و حمله به ماهواره ها زندگی در آمریکا و در بخش اعظم جهان مختل می شود. به همین دلیل توافق در مورد کنترل و کاهش تسلیحات فضایی در دستور کار آمریکا قرار دارد. بنا بر این حل مسئله هسته ای ایران علاوه بر این که روند خلع سلاح هسته ای را در جهان وارد فاز جدیدی می کند، به آمریکا این فرصت را می دهد که به نگرانی های دیگر خود پرداخته و فرصت حل و فصل این نگرانی ها را با رقبای خود بیابد.