حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا برنجکار، استاد پردیس قم دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد مفهوم اعتدال و نسبت آن با مفهوم فضیلت از دیدگاه ارسطو گفت: ارسطو موضوع حد وسط یا قاعده زرین را در بحث اخلاق و فضائل اخلاقی مطرح کرده است و معتقد است که ملکات نفسی یا حالتهای راسخی که در نفس انسان وجود دارد که از اینها تعبیر به ملکه می کنیم درباره هر فضیلتی سه حالت دارد که دو تا از آنها رذیلت و یکی از آنها فضیلت است.
وی افزود: حالت روحی انسان نسبت به دیگران(دشمن) سه حالت دارد: یکی حالت ترس است که جُبن نام دارد یا برعکس این حالت، خیلی بی گدار به آب می زند که تهور و بی باکی نامیده می شود یا حالتی بین این دو حالت است یعنی نه می ترسد و نه بی باک است. وسط این دو حالت شجاعت است. ارسطو در مورد همه فضائل سعی می کند که به گونه ای این بحث را مطرح کند و فضیلت را در حد وسط می داند.
برنجکار در ادامه سخنانش اظهار داشت: اما به نظر بحث اعتدال که در اسلام مطرح شده است می رسد بحث عامی باشد یعنی مختص به رذائل و فضائل، یعنی نسبت به ملکات نیست و شامل افعال و حتی مسائل غیراخلاقی، مسائل کاری و همه امور زندگی انسان می شود. منتها در بحث اعتدال باید به این نکته توجه داشت که اعتدال، همیشه این نیست که ما به حالت وسط و میانه اشاره داشته باشیم.
وی با طرح این سؤال که برای مثال در بحث عدالت، حد وسط عدالت چیست؟، بیان کرد: یک طرف عدالت این است که حق کسی را نبینیم، اما افراط در عدالت چیست؟ تفریط عدالت که به این معناست که حق کسی را ادا نکنیم که کار ناپسندی است هم وجود دارد اما افراط در عدالت به چه معناست؟ باید بگوئیم افراط در عدالت به این معناست که حق همه را پرداخت کنیم که امر پسندیده ای است و هر چه بیشتر و بهتر این حق را ادا کنیم و اصلا حد یقفی هم ندارد یا باید بگوئیم افراط در عدالت به این معناست که بیش از حق بدهیم که فضل و کرم نامیده می شود و این هم، امر پسندیده ای است.
وی افزود: چه به معنای زیاده روی در عدالت یعنی دادن حق همه افراد و چه به معنای اینکه بالاتر و بیشتر از حق را ادا کنیم فضل و بخشش و کرم است که این هم فضیلت است. پس در بعضی موارد مانند عدالت حد وسط با همان فرمولی که ارسطو بیان می کند سازگاری ندارد. مثلا در مورد عدالت باید بگوئیم هر چه بیشتر بهتر، حد وسط عدالت مورد نظر نیست.
برنجکار در ادامه سخنانش با اشاره به اینکه اعتدال یعنی عدالت را درست پیاده کردن، تصریح کرد: اعتدال یعنی از مسیر عدالت خارج نشویم، نه اینکه اعتدال حد وسطی از عدالت است. در این بحث حد وسط معنایی ندارد. اینها نشان می دهد انسان در خیلی از موارد مصداق اعتدال را نمی داند، یعنی دقیق مشخص نیست. عقل انسان محدود است، چیزهایی را می فهمد که آنها پایه های معرفت انسانی هستند که براساس همان چیزی که ما می فهمیم خداوند اثبات می شود. با همان عقلی که داریم خداوند اثبات می شود اما گاهی عقل برخی از مسائل را نمی فهمد در این مواقع شریعت به کمک او می آید.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه شریعت نشان می دهد که کار درست چیست، تصریح کرد: اعتدال یعنی همان را درست انجام دهیم نه اینکه حد وسط آنرا در نظر بگیریم که به معنای اعتدال است. مثلا اگر در مقابل دشمن باید بایستیم، چون دشمن قصد دارد ما را از بین ببرد. اعتدال به این معنا نیست که گاهی در مقابل او بایستیم و گاهی نایستیم. بلکه در مقابل آن باید صد در صد بایستیم. منتها از روشهای درست استفاده کنیم که تعدادی از این روشها را عقل می فهمد و تعدادی را هم شرع گفته است. وقتی به ما گفته می شود بحث تولی و تبری، پس منظور چیست؟! بحث اینکه دشمنان را دوست نداشته باشیم و به جای آن مؤمنان را دوست داشته باشیم برای چیست؟
وی تأکید کرد: اما در عین حال به ما سفارش شده که با آنها مدارا کنید. بر اساس مصالحه خودتان با آنها قرارداد ببیندید. اعتدال در این بحث به این معناست نه اینکه بگوئیم اعتدال یعنی اینکه حد وسطی از دوستان و دشمنان را دوست داشته باشیم. اعتدال یعنی کار درست. از کار درست خارج شدن یعنی افراط و تفریط. کار درست را بعضی مواقع عقل تشخیص می دهد و بعضی جاها شرع بیان کرده است.
برنجکار با بیان اینکه عقل و شرع بیانگر اعتدال هستند، گفت: اعتدال همیشه حد وسط نیست. بنابراین بحث اعتدال نیازمند تبیین و بحث و گفتگوست تا از آن سوء استفاده صورت نگیرد. در مقابل دشمن نباید اعتدال داشت، در مقابل دشمن باید درست موضع گیری کرد اما این بدان معنا نیست که آنها را دوست داشته باشد. پس تولی و تبری به چه معناست؟ بنابراین اعتدال نیاز به تفسیر است و همیشه به معنای حد وسط نیست. به طور کلی اعتدال همان امر درستی است که عقل یا شرع آنرا بیان می کند و اگر از کار درست منحرف شدید از اعتدال خارج شدید نه اینکه کار درست را نصفه و نیمه انجام دهیم.