نویسنده رمان «چشم عقاب» معتقد است: این تلقی وجود دارد که گردشگری ادبی و آشنایی با چهره‌های ادبی ایران، به نوعی سوگیری به سود هویت ملی است؛ بی‌خبر از اینکه با بی‌مهری به فردوسی، عطار، سعدی، حافظ و مولانا مرتبه دیانت نوجوانان و جوانان خود را بالا نمی‌بریم.

محسن هجری، نویسنده حوزه کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر، به ریشه‌یابی عدم رشد و گسترش گردشگری ادبی در ایران اشاره و بیان کرد: در ریشه‌یابی کاستی‌ها و نارسایی‌ها می‌توان دو گونه عمل کرد؛ روش نخست که راحت‌تر به نظر می‌آید، تحلیل شخصی و جریانی ماجراست، به این معنا که کاستی‌ها را به گردن یک فرد یا جریان بیندازیم و روش دوم کندوکاوی بنیادی در نگرش‌ها و معیارهایی است که صرف نظر از اشخاص و گروه‌های اجتماعی، مسیر عمل را تعیین و افراد و سازمان‌های مربوطه را تابع خود می‌کنند؛ رونق نداشتن گردشگری ادبی و کم‌توجهی به سرمایه های فرهنگی این مرز و بوم از این جمله است.

نویسنده رمان «چشم عقاب»، مقایسه میان هویت دینی و ملی را اشتباه دانست و افزود: سال‌هاست که قیاس مع الفارقی میان هویت ملی و هویت دینی صورت می‌گیرد که هر طرف، طرفداران خاص خود را دارد. برخی چنین می‌پندارند که به سبک ناسیونالیسم ناصری، هویت ملی را می‌توان همچون ایدئولوژی به کار گرفت و ایدئولوژی‌های رقیب را از میدان به در کرد و در طرف دیگر برخی اندیشه و فرهنگ دینی را در هیات و قامت یک ایدئولوژی خلاصه و آن را جایگزین هویت‌های قومی و ملی می‌کنند.

به گفته هجری، جدالی میان دین و هویت ملی وجود نداشته و ندارد و نزاع میان هویت دینی و ملی که در ریشه‌‍‌ای‌ترین تحلیل، متاثر از الگوهای سیاسی دوره جنگ سرد، میان شرق و غرب است، موجب شکل‌گیری دوقطبی مجازی و نادرستی در کشورهایی ازجمله ایران شده است که پیامدهای آن در برخی سیاستگذاری‌های فرهنگی نیز دیده می‌شود. هر از گاهی نیز جریانی به گمان خود در صدد برآمده تا با تقویت یکی از این دو قطب، گفتمان مقابل را به حاشیه ببرد.

وی با اشاره به تصور اشتباه برخی که گردشگری ادبی، نوعی جهت‌گیری به سود هویت ملی است گفت: متاسفانه این تلقی وجود داشته که گردشگری ادبی و آشنایی با چهره‌های ادبی و تاریخی ایران زمین، گونه‌ای سوگیری به سود هویت ملی است که در طول این سال‌ها با بی‌مهری مواجه شده ات؛ برای مثال کمتر در تورهای دانش‌آموزی و دانشجویی به ویژه در شهرهای مذهبی، نسبت به آشنایی نوجوانان و جوانان با چهره‌های ادبی و تاریخی ایران زمین توجه شده است.

این نویسنده حوزه نوجوان، به اینکه گردشگری ادبی هویت تاریخی ما را به ما می‌شناساند اشاره و بیان کرد: سال‌ها پیش استاد مطهری در کتاب ارزشمند «خدمات متقابل اسلام و ایران»، مسیری را گشود که خارج از گفتمان دوقطبی مجازی (هویت دینی و هویت ملی) در شناخت امکان و موقعیت‌های تاریخی و فرهنگی ما کمک شایانی می‌کرد. به نظر می رسد که سیاستگذاران فرهنگی ما یک بار دیگر باید به این کتاب رجوع کنند تا گردشگری ادبی را نه یک تفنن غیرضروری، بلکه بستری برای بازیابی هویت تاریخی ببینند، تا در عصر جهانی سازی فرهنگ و اقتصاد، بتوانیم جایگاه واقعی خود را تعریف کنیم.

به گفته هجری، خطاست اگر گمان کنیم که با بی‌مهری به فردوسی، عطار، سعدی، حافظ  و مولانا مرتبه دیانت نوجوانان و جوانان خود را بالا می‌بریم بلکه برعکس خود را از کسانی محروم می‌کنیم که با کمک فرهنگ و زبان این سرزمین، درصدد پیوند مخاطب فارسی زبان با آموزه‌‍‌های برگرفته از اندیشه‌های دینی، اخلاقی و  انسانی بوده‌اند.

برچسب‌ها