پروین علیپور، مترجم در گفتگو با خبرنگار مهر، به تاثیر کتاب بر رشد و پرورش بچهها اشاره و بیان کرد: کتابها، خاصیت درمانکنندگی دارند. منی که روانشناس هستم و با بچهها سر و کار دارم، میبینم یک کتاب چگونه میتواند بچه خجالتی را درمان کند یا به کسی که اعتماد به نفس ندارد، اعتماد به نفس دهد و بقبولاند که خودش را دوست داشته باشد و این خصوصیت کتاب، جدای از اثر اموزشی و تربیتی آن است.
مترجم داستان «اسب جنگی»، لذت را اصل مهمی در کتابهای کودک و نوجوان دانست و افزود: نه تنها بچهها که بزرگترها باید لذت خواندن را بچشند و در این میان نویسندگان و مترجمانی موفقترند که ذهن و زبان بچهها را میشناسند و با دنیای کودک و نوجوان آشنا هستند. نویسندهای که هنوز از مرغ و خروس و دیو و غول به آن روش کهنه و قدیمی مینویسد، چگونه میخواهد مخاطب خود را به خواندن تشویق و علاقهمند کند؟!
علیپور از برخی نویسندگان که ارتباط چندانی با دنیای کودک و نوجوان امروز ندارند، انتقاد و بیان کرد: منِ نویسنده نمیتوانم به اسم و رسم و اعتبار خود تکیه کنم و بگویم من دهها سال است که برای بچهها مینویسم و همه مرا میشناسند و مخاطبان خاص خود را دارم و نیازی به شناخت کودک و نوجوان امروز نمیبینم. واقعیت این است که بچهها با داستانهای تالیفی ارتباط چندانی برقرار نمیکنند زیرا خود و دنیای خود را در آن نمیبینند و نمیتوانند با شخصیتها همذاتپنداری کنند به همین خاطر به ترجمه رو میآورند.
مترجم مجموعه داستانهای «رامونا» با اشاره به اینکه نویسندگان خارجی، مطالعه میکنند و به روز هستند، گفت: وقتی نویسندهای و یا روانشناسی میداند و مخاطب خود را میشناسد و از خواستهها و نیازهایش باخبر است، بهتر میتواند برای او بنویسد و اثرش با مخاطب، بیشتر و بهتر ارتباط میگیرد.
علیپور معتقد است: پدر و مادرها میگویند کتاب، خوب است و خواندنش ضروری است اما هنوز به این باور نرسیدهاند که کتاب تا چه اندازه میتواند در رشد ذهن و روان فرزندانشان موثر باشد و مشکلات ارتباطی آنها با بچههاشان را برطرف کند. گویی زمان لازم است تا این فاصله برطرف شود و از کلام به باور قلبی برسند.
مترجم «ماتیلدا» کتاب را موثرتر از سیدی و بازیهای رایانهای دانست و افزود: چند سال پیش پژوهشگران دو میمون فلزی ساختند و برتن یکی پارچه پشمی کشاندند دیدند بچهها با این میمون پشمالو ارتباط بهتر و بیشتری برقرار میکنند. واقعیت این است که فیلم و سیدی نمیتواند جایگزین کتاب شود چرا که بچهها کتاب را در دست میگیرند و لمس میکنند از طرف دیگر مادر و پدرها مجالی مییابند تا کنار بچههاشان بنشینند و برایشان داستان بخوانند و این امکان بسیار خوبی است.