مژگان شیخی، نویسنده کودکان و نوجوانان در گفتگو با خبرنگار مهر، قصه را نوشتهای تخیلی و سرگرمکننده دانست که روان، آموزشدهنده، جذاب و هیجانانگیز است و گفت: قصهها در قالب تمثیل به بیان آرزوهای بچهها میپردازند و این امر، موجب میشود که کودکان در مورد پدیدهها و مسائل گوناگون فکر کنند و این اندیشیدن، تخیل آنان را برمیانگیزد و سازمانهای دولتی چون وزارت ارشاد، آموزش و پرورش و ... باید از قصهگویان و قصهنویسان حمایت کرده و به گردآوری و انتشار قصههایشان بپردازند.
نویسنده مجموعه «30 شب، 30 قصه» به اینکه امروزه قصهگویی یکی از بهترین و سادهترین شیوههای آموزش است، اشاره و بیان کرد: امروز، معلمان در همه جای دنیا از قصه برای انتقال دانستنیها به کودکان بهره میبرند، اما آموزش و پرورش ما همچنان از همان روشهای قدیمی استفاده میکند و قصهگویی و قصهخوانی برای کودکان را کاری بیهوده و بینتیجه میداند.
به گفته شیخی، نظام آموزشی ما با تحولات روز همگام نیست؛ وگرنه ساعتی را به قصهگویی و قصهخوانی دانشآموزان اختصاص میداد؛ معلمان باید دورههای قصهخوانی ببینند و با داستانها و افسانهها آشنا شوند؛ چرا که تا معلمان، قصه را نشناسند، نمیتوانند کودکان را از طریق قصه با گوهر وجودیشان آشنا کنند و به آنها آموزش دهند.
این نویسنده کودک و نوجوان، نحوه بیان و سرمایهگذاریهای کلان روی داستانهای هری پاتر را یکی از دلایل موفقیت این اثر دانست و افزود: وقتی داستانی به چند زبان ترجمه میشود، بچههای بیشتری آن را میخوانند و با آن آشنا میشوند؛ در صورتی که کتابهای ما، پخش خوبی ندارند و در شمارگان بسیار پایینی منتشر میشوند. از یک طرف، کتابهای شناخته شده، بیشتر به داستانهایی مربوط میشوند که به فیلم و کارتون تبدیل شدهاند، اما در کشور ما نهتنها در این زمینه سرمایهگذاری نمیکنند، بلکه به نویسندگی نیز بهعنوان یک کار مستقل توجه نکرده و از نویسندگان حمایت نمیکنند؛ وگرنه ما ایرانیها نیز درباره جادو و جادوگری بسیار گفتهایم.
به گفته شیخی، ناشران دولتی از جمله انتشارات کانون پرورش فکری باید به انتشار کتابهای قصه برای بچهها و آموزش قصهگویی و قصهخوانی به مربیان و بزرگترها بپردازند؛ چرا که این مملکت، جایگاه قصه و روایتپردازی بوده، اما متأسفانه قصه در این سرزمین در حال نابودی است و همه میپندارند که در دنیای امروز، دیگر مجال و فرصتی برای قصه و قصهگویان باقی نمانده است؛ در صورتی که بچهها در هر زمان و مکانی به قصه احتیاج دارند.
نویسنده «دفترچه خاطرات یک کلاغ» معتقد است: اگر قصهها خوب و پرکشش باشند، همیشه جایگاه خاص خود را حفظ میکنند. برای مثال هنوز هم داستانهای هری پاتر به چاپهای پیاپی میرسد و این بیانگر علاقه کودکان به قصه است. اگرچه در شرایط امروز و با وجود امکانات گسترده ارتباطی، قصه نوشتن برای کودکان مشکلتر شده و کسانی میتوانند موفق عمل کنند که طرحی نو داشته باشند و داستانهای جذاب و خواندنی بنویسند و به زمینههایی بپردازند که کمتر به آن پرداخته شده و مورد علاقه بچههاست.