حجت الاسلام محمدتقی سبحانی نیا عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث درباره پیامدهای اظهار نظرهای بدون علم در حوزه مباحث نظری و عقیدتی به خبرنگار مهر گفت: بر اساس آنچه که ما از متون قرآنی و حدیثی به دست می آوریم، فردی که مطلبی را به عنوان یک مطلب علمی بیان می کند، یکسری مخاطبانی دارد که ممکن است آن مخاطبان از اظهار نظر او استفاده کرده و به استناد حرف او بخواهند از آن بهره برداری کنند و حال اگر این فردی که این ایده و نظر را داده است، سخنش برخاسته از دانش لازم نباشد، در آن صورت حقوقهایی را حتی می تواند ضایع کند.
وی افزود: بر اساس روایات افراد غیرصاحب نظری که مسائلی را بیان می کنند، حقوق چند دسته را ضایع می کنند اول حق خودش را ضایع می کند، چون کسی که بدون علم اظهار نظر می کند در حقیقت خودش را ضایع می کند همانطور که در آیه 36 سوره اسراء قرآن می فرماید: « وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولـئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً». کسی که بدون علم اظهار نظر کند در حالیکه عالم ندارد در مرحله اول به خودش آسیب می رساند چون خداوند متعال در قیامت خود او را عذاب می کند و اعضا و جوارحش را به سخن در می آورد و در نهایت خودش متضرر می شود.
این پژوهشگر حوزه حدیث تصریح کرد: حتی در روایات متعدد نسبت به عواقب اظهار نظر بدون علم هشدار داده شده است چنانکه امام باقر(ع) فرمودند: مَنْ أفْتَى النّاسَ بِغَیْرِ عِلْم وَ لا هُدىً، من الله لَعَنَتْهُ مَلائِكَهُ الرَّحْمَهِ وَ مَلائِكَهُ الْعَذابِ،....هركس درباره مسائل دین فتوا و نظریه اى دهد كه بدون علم و اطّلاع باشد، ملائكه رحمت و عذاب او را لعن و نفرین مى كنند و در ادامه حدیث آسیب به دیگری را اینگونه بیان می فرماید: "... وَ لَحِقَهُ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِفَتْیاهُ". یعنی اگر کسی بدون علم اظهار نظر کند دیگرانی را به گناه و انحراف می اندازد و گناه آنها هم بر گردن او می افتد.
حجت الاسلام سبحانی نیا افزود: نکته بعدی آسیب به دیگران است که در روایت معصوم می فرماید: من افتي الناس بغير علم و هو لا يعلم الناسخ من المنسوخ و المحكم من المتشابه فقد هلك و اهلك» گرچه این روایت ناظر به فهم آیات قرآنی است اما از آن یک حکم کلی برداشت می شود و آن اینکه هر کسی اظهار نظر کند و حال آنکه اشراف و دانش لازم را ندارد موجب هلاکت خود و دیگران می شود.
وی درباره لزوم حفظ حریم فکری جامعه اسلامی نیز تصریح کرد: ما برای جامعه باید احترام قائل باشیم چراکه علاوه بر اینکه تک تک افراد جامعه را می سازند خود جامعه یک حقیقت خارجی دارد و بر همه افراد تأثیرگذار است. یعنی گاهی فرزندانمان به خاطر آداب و رسوم و ارزشهایی که در جامعه حاکم می شود، تربیت می شوند و از آن امور استفاده می کنند و یا به آن عادات و فرهنگ و خلق و خو متلبس می شوند، اگر ما بخواهیم ارزشهای جامعه را نادیده بگیریم و اخلاقیات را رعایت نکنیم، نه تنها حریم جامعه را نادیده گرفتیم بلکه به خود افراد نیز تعرض کرده ایم الان عادت کردیم که در یک مجلس چند نفره اگر کسی بگوید سرم درد می کند معمولا همه اظهار نظر می کنند در حالیکه هیچکدام تخصص در امر پزشکی نداریم. این اجازه دادن به خود و اینکه در هر امری وارد شویم و اظهار نظر کنیم در نهایت ضربه به شخصیت افراد می زند و جامعه را مورد آسیب قرار می دهد و آنهایی که سن کمتر و یا دانش کمتری دارند و به ما به عنوان الگو می نگرند و از سخن ما تأثیر می گیرند ناخودآگاه آنها را به انحراف می کشانیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث افزود: اینکه در مسائل کلامی و اعتقادی یک سامانی دیده نمی شود به نظرم سامان علمی وجود دارد یعنی ما از نظر آثار علمی کمبودی نداریم و از نظر وجود اندیشمندانی که بتوانند در عرصه های اعتقادی وارد شوند و به درستی اظهار نظر کنند و جامعه را اداره کنند، مشکلی نداریم. مشکل آنجاست که ما در فرهنگ جامعه خودمان و حتی در سطح دانشگاه ها، دانشجویان مان و بعضا اساتیدمان این فرهنگ را رایج کردند که به خودشان اجازه می دهند شخصا در همه امور اظهار نظر کنند. من استادی را سراغ دارم که خودش فتوا می دهد و عمل می کند در حالیکه استادی نیست که حتی در امور دینی مطالعه عمیق داشته باشد و حتی قرآن را نمی تواند درست بخواند و مثلا می گوید که به دلیل اینکه وسائل نقلیه پیشرفته شده است و مسافرتها کوتاه شده است بنابراین خسته نمی شوم لذا فرقی نمی کند که من در تهران در محل کارم نمازم را بخوانم یا در قم در یک سفر 2 ساعته نماز بخوانم یعنی به خودش اجازه می دهد فتوا صادر کند و نماز را در مسافرت تمام بخواند. وقتی استاد ما در جامعه به خودش اجازه می دهد در اموردینی در حالیکه متخصص نیست اظهار نظر نکند، این فرهنگ می شود که مثلا من نوعی در دانشی که تخصص ندارم اظهار نظر کنم این نتیجه اش این می شود که همه دانشجویان ما و کسانی که زیر دست ما تربیت می شوند این فرهنگ را فرابگیرند و به جای اینکه امور را به اهل تخصص و صاحب اندیشه و علم حواله دهند، خودشان اظهار نظر کنند در نتیجه جامعه فکری ما دچار نابسامانی و به هم ریختگی می شود.