به گزارش خبرنگار مهر، دربیهای پایتخت در چهار بازی گذشته نه تنها با نتیجه تساوی به پایان رسیده بلکه حتی یک گل هم نداشته است. در حال حاضر انگشت اتهام به سوی "امیر قلعه نویی" است و البته سرمربی حال حاضر آبیهای پایتخت که کارنامه قابل قبولی هم دارد پیش از دربی اعلام کرده بود که اول به دنبال کسب نتیجه است.
اکنون این سوال پیش میآید که آیا فوتبال به مربیانی نیاز دارد که فوتبال زیبا را به نمایش بگذارند و یا مربیانی که حفظ نتیجه برای آنها اوجب واجبات است؟ کسب نتیجه به هر حال از الزامات فوتبال است کما اینکه هرگز به بازی زیبا جام نمیدهند و فقط نتیجه پایانی بر روی اسکوربورد است که حرف اول را میزند. اما یک مساله مهم در این میان پیش میآید و آن اینکه به عنوان مثال تیم چلسی میتواند مقابل بهترین تیم قرن یعنی بارسلونا 90 دقیقه با یک یار کمتر دفاع کند اما در نهایت برنده از زمین خارج شود. اما آیا یک مربی ایرانی با این طرز تفکر مقابل فوتبال مدرن هم میتواند از پیش برنده باشد.
استقلال در بازی با اف سی سئول قصد داشت با انجام بازی بسته، شرایط صعود به مرحله نهایی لیگ قهرمانان آسیا را فراهم کند اما نماینده کره مدرنتر از آن بود که اسیر فوتبال سنتی تیم ایرانی شود. علی دایی در بازی با استقلال نشان داد توان تاکتیکی مناسبی ندارد و از پس بازی بسته استقلال برنیامد هرچند که پس از بازی از خلق موقعیتهای فراوان یاد کرد حال آنکه چنین نبود و تماشاگران غیر از ضربه محمد نوری، موقعیت چشم نواز دیگری را شاهد نبودند. در واقع این ضعف به فوتبال ایران بازمیگردد که از فوتبال روز دنیا فاصله دارد و دربی جمعه این موضوع را تصدیق کرد.
پرویز مظلومی هر گاه با پرسپولیس بازی میکرد صرفنظر از نتیجه گرایی، یک بازی تماشاگرپسند را ارائه میکرد. البته خود این مربی اسیر نگاه نتیجهگرای جامعه فوتبال شد. آنجا که بازی دو بر صفر برده را با نتیجه 3 بر 2 مقابل پرسپولیس شکست خورد و به نوعی از تیم استقلال کنار گذاشته شد. البته اگر در نیم فصل دوم فرهاد مجیدی از استقلال جدا نمیشد شاید استقلال با همان مظلومی جام میآورد. هرچند که در رقابتهای جام حذفی به عنوان قهرمانی رسید.
در نهایت باید به این نتیجه رسید برای یک بازی خوب، ابتدا تماشاگر باید ظرفیت پذیرش برد و باخت را داشته باشد تا به تبع آن مربیان هم بتوانند تیمهای خود را برای انجام بازی مهیج به میدان بفرستند.
پرویز مظلومی، مصطفی دنیزلی، یحیی گل محمدی، زلاتکو کرانچار و مربیانی از این دست، تیمهای خود را برای بازی به میدان میفرستند و محافظه کاری را از دستور کار خارج میکنند. فوتبال اگر قرار است زیبا شود باید مربی جسور در راس کار داشته باشد.