مترجم کتاب«ژانی‌گل» با انتقاد از شیوه ممیزی در وزارت ارشاد گفت: یک کتاب چند بار باید مجوز بگیرد؟چرا ترجمه فارسی«ژانی‌گل» برای چاپ چهارم ، پنج سال است که در انتظار مجوز به‌سر می‌برد؟ 

عرفان قانعی‌فرد، مترجم رمان«ژانی گل» در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: اسفند 1388 اثر را برای چاپ چهارم به وزارت ارشاد سپردم؛ از آن زمان تاکنون نزدیک به پنج سال می‌گذرد و هنوز هیچ خبری از انتشار این رمان نیست.  برای همه مدیران اداره کتاب، معاونین و وزرای پیشین و فعلی ارشاد هم نامه نوشته‌ و جواب های رنگین کمانی گرفته‌ام که این بوده : غیرقابل چاپ!؛ در دست بررسی!؛ کتاب به بخش  کارشناسی رفته و هنوز نیامده! و...؛ تاز گی‌ها هم می‌گویند: « متوهم شده‌اید، انشالله حل می‌شود!» ؛ من نمی‌دانم یک کتاب چند بار باید هفت‌خوان ارشاد را بگذارند و مجوز بگیرد.«ژانی‌گل» سه بار پیش از این منتشر شده و در اختیار جامعه است.

نویسنده کتاب«پس از 60 سال» - زندگی و خاطرات رسمی جلال طالبانی، رئیس جمهور عراق - با انتقاد از رویه ممیزی گفت:  وقتی  اعضای كميته علمی و اجرایی ارشاد، خودشان 10 برگ کتاب ترجمه نکرده‌اند چگونه می‌خواهند به ارزیابی آثار ترجمه بپردازند؟ آن هم رویه ای کسالت بار و انگیزه کُش! ؛ راستی چه کسی می‌خواهد ملاک و معیاری برای ترجمه ها و اندیشه های اهل قلم غیر ایرانی تعیین کند؟ دربین ارزیاب ها و کارشناس ها که اسامی داریوش آشوری و عبدالله کوثری و نجف دریابندری و ابوالحسن نجفی و لیلی گلستان، محمدرضا باطنی که و... وجود ندارد که انسان به شان و مقام و علم و دانش آنها تعظیم کند ؛ پس بهتر نیست وزارت ارشاد به اهل قلم حرمت گذارد و وقت خود و همه را بی سبب و علت تلف نکند؟ چرا به کتابی چون«ژانی‌گل» که بارها به زبان‌های مختلف کردی و عربی و فارسی منتشر شده و کودتایی و انقلابی و جنبشی هم صورت نگرفته مجوز نمی دهند؟ ، یا سر شب نامه یک گروه تجزیه طلب و ضد ایران و ایرانی، اجازه ترخیص یک کتاب را توقیف نکند و جلوی همه آثار یک نویسنده و مترجم دیوار و حصار نکشند. با انشالله چنین می کنیم و ماشالله چه کرده ایم که نمی شود رشدی به تفکر و اندیشه جامعه داد.

قانعی‌فرد، «ژانی‌گل» را را رمانی سیاسی- اجتماعی و از داستان‌های بنیادین ادبیات معاصر کردستان عراق دانست و افزود: «ژانی گل» داستان یک فرد عادی فارغ از هرگونه اندیشه و مرام سیاسی است که تقدیر و تصادف او را در میدان سیاست قرار می‌دهد و به زندان می‌اندازد. در آنجا بر اثر ستم‌ها و شکنجه‌هایی که ماموران بی‌رحم رژیم حاکم عراق در حق او روا می‌دارند خواه ناخواه به طور کامل به سیاست کشانده می‌شود و روح عصیان در او سر می‌کشد. کسی که چند سال از بهترین سالهای عمرش را در زندان تلف می‌کنند، خانه‌اش را ویران می‌سازند و کسانش را در بمباران آبادی‌های ولایتش می‌کشند و دیگر علقه‌ای برایش باقی نمی‌گذارند که او را به زندگی عادی معمولی پای بند کند و لذا سر به کوه می‌گذارد و به نهضتی می‌پیوندد که. «ژان» در زبان کُردی به معنای «درد، درد زایمان» و «گل» به معنی «اجتماع، مردم و خلق» است از این رو «ژانی گل» یعنی «درد زایمان اجتماع» و مراد از آن هم این است که جامعه نیز چه بسا که به سان زن باردار، دچار درد زایمان شود و فرزندی قهرمان و یا ملتی آزاد و خوشبخت بزاید.

ابراهیم احمد، نویسنده رمان«ژانی گل» در سال ۱۹۱۴ در شهر سلیمانیه عراق متولد شد و تحصیلات خود را در رشته حقوق در دانشگاه بغداد به پایان رسانید. احمد فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی فراوانی را در کردستان عراق داشت و در ادبیات و تاریخ معاصر کردستان عراق، چهره‌ای مشهور به شمار می‌رود. وی در سال ۱۹۵۶ دو سال قبل از فروپاشی حکومت شاهنشاهی هاشمی در عراق این رمان را تحت تاثیر اصول رئالیسم اجتماعی به رشته تحریر در آورد. «خار و گل» آخرین اثر این نویسنده کرد است که در سال ۲۰۰۰ در لندن درگذشت. این نویسنده فقید کرد عراقی، پدر هیرو؛ همسر جلال طالبانی، رییس جمهور عراق است.
به گفته مترجم«ژانی‌گل» ترجمه این کتاب بر اساس نسخه ویرایش شده ۱۹۷۹ با مقدمه کمال فواد انجام گرفته است. کتابی که از سوی نشر علم منتشر شده و از پنج سال پیش تاکنون منتظر صدور مجوز برای چاپ چهارم خود است. قانعی‌فرد در پایان این گفته محمد قاضی را یادآور می‌شود که «هر کسی می خواهد در این مملکت ترجمه کند یا بنویسد، باید پوستش از کرگدن باشد.» 

از آثار قانعی فرد درباره کرد و کردستان می توان به سیاست کردها درخاورمیانه ( نادر انتصار)، نبرد من با ابلیس ( زرار سلیمان بیک)، تندباد حوادث ( گفتگو با عیسی پژمان)، گفتمان کردها( مجموعه گفتارها و نوشتارها) و «پس از 60 سال» ( زندگی و خاطرات رسمی جلال طالبانی) ، اشاره کرد.