به گزارش خبرنگار مهر، وقتی نمایشگاه کتاب تهران آغاز می شود، پای تعداد زیادی دستفروش و فروشنده های دوره گرد نیز به نمایشگاه باز می شود. دستفروش ها در محوطه های باز مصلی که چند سالی است محل برگزاری نمایشگاه شده، مستقر هستند اما علاوه بر آن ها، افراد دیگری هم هستند که سعی دارند در زمان برپایی نمایشگاه، کاری برای خود دست و پا کنند و زخمی از زخم های زندگی شان را درمان کنند.
یکی از این افراد، مردی است که خود را پیک دوپای نمایشگاه معرفی می کند و به همراه مرد دیگری به فروش غذا در میان راهروهای مصلی می پردازد. این مرد کیسه های ظرف غذا را به دست دارد و دوستش نیز به همراهش کیسه های حاوی نوشابه را با خود حمل می کند.
گپ و گفت کوتاه با پیک دوپا در ادامه میآید:
* مهر: موقع راه رفتن و غذا فروختن از عبارت «پیک دو پا» استفاده میکنید. دلیلش چیست؟
وقتی درباره نام «پیک دو پا» که آن را هنگام تبلیغ فروش غذاهایش به زبان می آورد می پرسیم، می گوید: خب، من پیک هستم. دو پا هم دارم.
* قبل از این کار، چه شغلی داشتید؟
در سال های جنگ، 18 ماه سرباز سپاه بودم و در جبهه جنگیده ام اما تا امروز یک ساعت هم کار دولتی در زندگی ام نداشته ام. یک کار دولتی حتی پاک کردن دستشویی یا جارو کشیدن برای من نبود و جالب است که بسیاری از متصدیان نظافت مصلی در زمان نمایشگاه، از افغانی ها هستند در حالی که من بیکارم و باید با شغل آزاد، شکم زن و بچه ام را سیر کنم.
* وقتی نمایشگاه نباشد، چه کار میکنید؟
دختری دارم که در حال تحصیل در مقطع لیسانس برق و مخابرات است و باید مخارج اش را تامین کنم. در بقیه ایام سال، شغلم آزاد است و سعی می کنم در پخشی غذا کار کنم. در ایام نمایشگاه کتاب، هم در نمایشگاه غذا پخش می کنم. پول غذاها را از جیب خودم می دهم و سر هر پرس غذایی هم که این جا می فرشم، 500 تومان سود می کنم. اما باید احتیاط کنم چون اگر نیروهای حراست نمایشگاه ما را ببینند، خودمان را متوقف می کنند، به غذاها لگد می زنند و از ما هم تعهد می گیرند.
* عجب شغلی! یعنی شما مرتب با ترس و وحشت کار میکنید!
نه فقط حراستی ها که من این جا از همه می ترسم. حتی شمایی که داری با من گفتگو می کنی، ممکن است خطرناک باشی! این جا هر کسی ممکن است ما را بگیرد.