خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: حمایت دولت از ناشران خصوصی و مالیات فعالان این حوزه، دو موضوعی هستند که سالهاست در این عرصه مطرح بوده و هنوز به نقطه مشخصی نرسیدهاند. موسسه فرهنگی شهر کتاب، به عنوان یک نهاد فعال خصوصی میتواند نمونه مناسبی برای بررسی و گفتگو در این زمینه باشد. برپایی بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نیز موجب همافزایی دغدغهها و سوالات مطروحه در این زمینه شد تا با مهدی فیروزان مدیرعامل این موسسه به گفتگو بنشینیم.
مشروح این گفتگو در ادامه میآید:
*مهر: شما در سمت مدیرعامل نهادی خصوصی که در حوزه کتاب فعالیت دارد، قرار دارید. بحثی که از مدتها قبل در این حوزه مطرح بوده، حمایت دولت از ناشران و فعالان خصوصی عرضه نشر بوده است. شما به حمایت دولتی در این زمینه اعتقاد دارید یا خیر؟
این که صنفهای مختلف و دستاندرکاران حوزههای مختلف اقتصادی اعتقاد به حمایت دولت دارند، باید دقیق مورد توجه و بررسی قرار بگیرد. حمایت با دخالت تفاوت دارد. اقتصاد با دخالت رشد نمیکند بلکه با حمایت است که رشد میکند. میگوییم که چرا سرمایهگذاران ایرانی در خارج از ایران سرمایهگذاری نمیکنند ولی هندیها همهجای دنیا را گرفتهاند؟ یا چینیها با وجود نظام سوسیالیسیتی، توانستند لیبرال عمل کنند و همهجا ریشه بدوانند؟ من در این زمینه تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم که دولتها، حمایت میکنند.
کشورهایی مانند هند، چین و کشورهایی که عزم توسعه دارند، به کشورهای دیگر میروند و زمینهها و ظرفیتهای اقتصادی آن کشورها را مشاهده میکنند، بعد به کشور خودشان بر میگردند و مطالعات اقتصادی میکنند و اصطلاحا بیزنس پلن طرح میکنند. بعد هم نتایج این مطالعات را در اختیار بخش خصوصیشان قرار میدهند و میگویند شما که بودجه نداری بروی مطالعات امکان سنجی بنویسی، یا تو که بودجه نداری مطالعات اقتصادی کنی، از این مطالعات استفاده کن. به این ترتیب، راه باز میشود و شما به عنوان بخش خصوصی با کمک و حمایت دولت وارد میدان سرمایهگذاری شده و در توسعه سهیم میشوید. عموم سرمایهگذاران جهان ما، یعنی جهان رو به توسعه و نه جهان توسعهیافته، خصوصی هستند و اگر صحبت از حمایت دولتی میکنند به معنی باز کردن راه و فعالیت در زمینههایی است که بخش خصوصی نمیتواند در آنها کاری کند.
حالا در حوزه کتاب، این قدر به دولت میگوییم شما اگر سوبسیدی را میدهید، به تولید کتاب اختصاص ندهید. وظیفه دولت تولید کتابخوان است نه ناشر. وظیفه دولت ترویج کتابخوانی است تا هر روز بر ظرفیت کتابخوانی کشور افزوده شود که میزان تقاضا بالا برود. اگر تقاضا بالا برود، عرضه هم بالا خواهد رفت و بخش خصوصی میداند که در چنین شرایطی باید چه کند. یکی از موضوعاتی در این زمینه وجود دارد، مالیات است. وقتی از حمایت دولت صحبت میشود، چطور گفته میشود که هتلداران در 5 سال اول فعالیتشان از مالیات معاف هستند، میتوان چنین کاری را هم در حوزه کتاب پیاده کرد. اگر دوباره نگاهی به حوزه هتلسازی و هتلداری داشته باشیم، قانون هتلسازی ایران 3 بخش مهم دارد: 1- بخش خصوصی میتواند هتل بسازد. 2- تا 5 سال مالیات ندهد و 3- با نرخ پایین، وام بگیرد تا بتواند برای برگرداندنش تنفس کند و قیمتگذاریاش هم به عهده خودش باشد. اینگونه بخش خصوصی مشتاق میشود و وارد میدان میشود. دولت هم به او کمک میکند و با دادن مشاوره میگوید مثلا فلان نقطه برای ساختن هتل خوب نیست. این را میتوان حمایت نامگذاری کرد. اما دولت به هتلساز نمیگوید اتاقت را چند در چند بساز یا شکل لابیات را با فلان الگو بساز. یا درباره معماری هتل دخالت کند و بگوید با معماری اسلامی یا غربی بساز.
در حوزه نشر، دولت چه حمایتی میتواند داشته باشد؟
من معتقدم دولت باید تمام سوبسیدها از باب ایجاد عرضه قطع کند. دولت نباید برای عرضه کمکی کند و باید در گام اول به تقاضا بپردازد. منابر، مساجد و مدارس در اختیار دولت است اما کدام بخش آموزش و پرورش توانسته دانشآموزان مدارس را کتابخوان بار بیاورد؟ چه برنامهای در حد ملی و کلان درباره کتابخوانی دانشآموزان وجود دارد؟ پیشنهاد من درباره حمایت دولتی در حوزه نشر این است: حذف مالیات به طور قطع تا سالهایی که نشر جان بگیرد؛ چطور است که مالیات هتلسازی حذف میشود ولی مالیات نشر حذف نمیشود؟ تا به حال قانون حذف مالیات ناشران به دولت تصویبشده، به وزارت اقتصاد و دارایی رفته و متوقف شده است. هر ممیزی هم به نام خود کار میکند. در 3 دولت بابت لغو مالیات ناشران تبلیغات شد و همه هم خوشحال شدند، اما آیا این اتفاق افتاد؟
* خب این اتفاق نیافتاد. به نظرتان رخ ندادن این اتفاق چه دلیلی دارد؟
علتش این است که این موضوع یک تیتر و یک متن دارد. تیترش «حذف مالیات» است اما متن این است که ممیز مالیاتی میگوید به ما ابلاغی نشده است. بعد که شما کارها را انجام میدهی و میگویند ابلاغ شده، گفته میشود که باید از وزارت ارشاد اجازه بگیری. شما میپرسید مولف برود از ارشاد کارت بگیرد که شما معافاش کنید؟ و جواب میشنوید: «بله. برود کارت بگیرد، من مالیات را میگیرم بعد به حسابش پس میریزم.» آیا کتابی که مجوز گرفته، اجازه ارشاد را ندارد؟ چرا این قدر بروکراسی ایجاد میکنیم؟ برای اینکه نمیخواهیم مالیات را حذف کنیم. برداشت من این است که وزارت اقتصاد و دارایی علیرغم میل وزرا، دولتها و نمایندگان مجلس تا امروز، هنوز متقاعد نشده که مالیات را حذف کند. چون احساس میکند، ممکن است در این زمینه دزدی صورت بگیرد. اصلا اگر در حوزه کتاب دزدی بشود بهتر است یا در گمرکات؟ مگر کل بازار کتاب چقدر است که مالیات 10 درصد آن را بگیری و یک درصدش دزدی و حیف و میل شود. از بالا و پایین کردن تعرفه یک کالای غیر از کتاب، میلیاردها تفاوت قیمت حاصل میشود، حالا چه شده که درباره کتاب این قدر حساسیت وجود دارد؟
* ریشه مشکل را از کجا میدانید؟
به نظر من صحبت این مسائل نیست. بلکه نکته مهم آن ارادهای است که لازم است. دولت، وزیر ارشاد آقای جنتی و تیمشان باید پای این قضیه بایستند که اجازه ارشاد به کتاب، به معنای اجازه ارشاد به نمونهخوان، به مولف، به حروفچین و به چاپخانه است چون همه این موارد باید در صفحه حقوقیاش بیاید. امروز میتوان به تمام ناشران گفت تمام دستاندرکاران چاپ کتابتان را فهرست کنید. وقتی ارشاد به این کتاب اجازه داده یعنی به تمام آنها مجوز داده که از مالیات معاف باشند. این که نمیشود که 15 سال شب خوشحال بخوابیم که مالیات لغو شد. بعد فردایش ممیز مالیاتی بیاید، مالیات بخواهد. پس حمایت دولت، در زمینههایی معنی دارد که بخش خصوصی نمیتواند فعالیت داشته باشد. دولت میتواند مبلغی را در نظر بگیرد و بعدا هم آن را از ناشران پس بگیرد. بنابراین اتفاقی امروز به عنوان معافیت مالیاتی در کشور رخ میدهد، تصویبشده نیست.
* موسسه شهر کتاب با مالیات چگونه روبرو میشود؟
شهر کتاب در حال حاضر مالیات خود را پرداخت میکند و دفاتر و حسابهای مشخصی برای این کار دارد. اما به این نکته اشاره کنم که این کار کلا شغلی نیست که درآمدی هنگفتی داشته باشد و مالیاتش رقم قابل توجهی باشد. نشری که تا اینحد متزلزل است و درختش تا این حد در معرض طوفانهای مختلف قرار دارد، چقدر میتواند مالیات بدهد؟ چند قطره مالیات از این حوزه در میآید که در نتیجهاش ناشرهای کوچک هم از کار بیکار شوند.
شهر کتاب هم از اول، 70 فروشگاه نبود. ما هم روزی 4 فروشگاه بودیم. بخشی از کار در اقتصاد ایران، به این اختصاص دارد که تو باید خود را ثابت کنی. این حرفی است که من با فعالان کوچک در بخش خصوصی دارم. یعنی باید مقداری زجر بکشی و خودت را با سرمایههایی که از فروش به دست میآوری، قوی کنی تا بعد از سالها بتوانی با خودت را ثابت کنی و اصطلاحا زبانت دراز شده باشد.
* آیا فروشگاههای شهر کتاب در حال حاضر به حالت تعادل رسیدهاند؟
بله. در شرایط فعلی، شهر کتاب ضرر نمیدهد. شکر خدا هیچ کدام از شهر کتابها امروزه، ضرر نمیدهند. چون ما از کتابفروشی صرف، با یک سلوشن، وارد سوپرمارکت فرهنگی شدیم. مشکلات اقتصادی به دلیل عدم خلاقیت است. وقتی که رکود اقتصادی رخ داد و قیمتها بالا رفت، اگر میخواستیم فقط کتاب بفروشیم، قطعا ورشکست میشدیم. کما اینکه بزرگتر از ما در سطح بینالملل ورشکست شدند و فروشگاههای زنجیرهای بزرگی که فقط کتاب میفروختند، ورشکست شدند. به همین دلیل راه حل ما، «کتاب و کالاهای فرهنگی دیگر» بود. تا هم کتاب رشد کند و هم آن کالاها. 60 درصد فروش، فروشگاههای شهر کتاب، از کتاب است. در حالی که اگر کالاهای دیگر نبودند، همین فروش کتاب هم از بین میرفت. به همین دلیل اسم کارکنان فروشگاههای شهر کتاب را فروشنده نگذاشتهایم بلکه آنها را کارشناس میدانیم. آنها کارشناس کتاب هستند و باید کتاب را معرفی کنند.
* و سخن یا جمعبندی آخر؟
در مجموع، حمایت دولت از ناشران و اهالی کتاب به معنی خرج پولهای هنگفت در جهت تولید نیست بلکه این حمایت باید در حوزه بالا بردن تقاضا باشد. به نظر من دولت میتواند اما ضعف برنامهریزی دارد. دولتی که این همه امکانات و رسانه دارد، چرا نمیتواند کتابخوان تربیت کند. عدهای میخواهند همین نمایشگاه کتابی را که دولت با نقاط قوت و ضعف خودش برگزار میکند، تعطیل کنند.
* البته درباره فروشگاه یا نمایشگاه بودن این نمایشگاه هم حرف و حدیث زیاد است که برای خودش موضوع مستقل و قابل بررسی و پیگیری است.
اصلا بیایید فروشگاه بودن این نمایشگاه را به عنوان نقطه ضعف در نظر بگیریم. آیا طی این 10 روز مردم برای تفریح به نمایشگاه کتاب نمیآیند؟ مگر مردم ما چقدر شادی دارند؟ اصلا نامش را فروشگاه کتاب، ساندویچفروشی یا ... بگذاریم. چه عیبی دارد که تفریح مردم به خاطر محیطی درباره کتاب باشد؟
-----------------------------------------------
گفتگو: صادق وفایی