خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: شخصیتهایی در طول تاریخ وجود دارند که افکار و اندیشههایشان همیشه زنده است، این شخصیتها حتی وقتی در قید حیات نباشند، باز هم دنیایی را تحت تأثیر قرار میدهند و موجها میآفرینند و این به دلیل عمق اثرگذاری وجود آنهاست.
ساخت فیلم و سریال درباره این شخصیتهای تاریخی جسارت زیادی میطلبد و باز مهمتر از ساخت و تولید آثار مرتبط با زندگی اندیشمندان و بزرگان، بازی و ایفای نقش در جایگاه این افراد است.
شکرخداگودرزی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون که البته بیشتر او را در صحنه تئاتر و در مقام کارگردان دیدهایم، حدود 2 سال است نقشی را ایفا میکند که به گفته خودش برای بازی در این نقش بیشتر از اینکه به تکنیکهای بازیگری نیاز داشته باشد، سعی کرده که به روح نقش و عمق آن نزدیک شود.
تاکنون جمشید هاشمپور، ولیالله مومنی، محمد آزادی و عبدالرضا اکبری نیز به ایفای نقش امام خمینی (ره) در فیلم و سریال پرداختهاند و حالا شکرخدا گودرزی در مجوعه تلویزیونی «معمای شاه» که به کارگردانی محمدرضا ورزی درحال تصویربرداری است، این نقش را ایفا میکند.
گودرزی در این گفتگو به جایگاه امام خمینی (ره) در عرصه های ملی و جهانی اشاره کرد و اینکه بازی نقش شخصیتی که میلیونها نفر از مردم با ایشان خاطره دارند و ایشان را میشناسند بسیار سخت است. وی این سختی را احساسی میداند که هر روزه به سراغش میآید و میگوید این به خاطر مسئولیتی است که بر عهدهام گذاشته شده است.
وی همچنین به تاثیری که از ایفای نقش امام (ره) گرفته است اشاره و این تاثیر را در آرامتر شدنش عنوان کرد و معتقد است که ایفای این نقش دلسپردن و عاشقشدن میخواهد.
*فکر می کنم بازی در نقش امام خمینی (ره) جسارت زیادی می خواهد، نظر شما چیست؟ چه چیز باعث شد که این نقش را بر عهده بگیرید؟
- طبیعی است که هر بازیگری علاقمند است نقشهایی را کار کند که در دوره خود شخصیتهای تاثیرگذاری بوده اند و حتی در دوره بعد از خودشان این تاثیر را باقی گذاشته اند و ما میبینیم که پس از مرگ هم نفوذ این شخصیتها در جهان ادامه دارد. اینها شخصیتهای تاثیرگذار در طول یک قرن و یک سده نه تنها در جغرافیای ملی ما هستند که به یک جغرافیای جهانی تعلق دارند و جغرافیای جهان را تغییر میدهند. در تاریخ هم همیشه به این شکل بوده است که افراد بزرگ جغرافیای فرهنگی و سیاسی جهان را تغییر دادهاند، چون جغرافیا را نمیتوان تنها به معنای خاک در نظر گرفت.
حضرت امام (ره) هم جغرافیای سیاسی و هم جغرافیای فرهنگی را تغییر دادند و باعث نوعی موج و خیزش در مردم در چارچوب ملی و جهانی شدند و این واقعه بسیار غریبی بود. روال طبیعی و عادی این است که وقتی در تحولات کسی به قدرت میرسد از طریق حزب و کودتاست اما امام (ره) کسی است که از طریق انقلاب، به رهبری یک جنبش و یک نهضت میرسد و بعد این ملت را از سطح یک کشور فراتر برد. اهمیت کار امام (ره) در این است که جغرافیای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور را تغییر داد، بنابراین برای هر بازیگری این توفیق است که بتواند چنین شخصیتی را بازی کند.
*از ریسک بازی در این نقش و اینکه شاید پذیرفته نشوید نترسیدید؟
- طبیعی است اگر لطف خداوند و حمایت معنوی خود حضرت امام (ره) و همچنین اعتماد محمدرضا ورزی کارگردان مجموعه «معمای شاه» و فضای مناسبی که برای من در این کار فراهم کرد، نبود این اتفاق خوب برای من رخ نمی داد . البته من معتقدم این یک اتفاق جمعی است یعنی در این مجموعه هر کسی حتی با کوچکترین کارش موثر است و به نظرم اینکه من بتوانم در نقش چنین شخصیتی دیده شوم. برآیند حاصل کاری جمع زیادی است که همه آنها در رسیدن به این توفیق تلاش کرده اند.
*چه نگرانی هایی برای ایفا کردن این نقش داشتید؟
- به هرحال وقتی شما می خواهید امتحانی بدهید، دلهره هایی دارید که این دلهره بخشی از کار است. شما در فکر مسئولیتی هستید که نمی دانید آیا موفق از انجام آن بیرون خواهید آمد یا خیر؟ من فکر می کنم آنچه را که طلب کردم بخشی از استرس هایم را کاهش داد. اینجا می توانم برای خودم از واژه جنون و دیوانگی استفاده کنم. بر اساس شعری که حافظ در آن میگوید «آسمان بار امانت نتوانست کشید/ قرعه فال به نام من دیوانه زدند»، فکر می کنم این اتفاق قرعه ای بود که به نام من خورد. کار روزهای پر از هول و هراس و ترسی دارد، چون شما با باور میلیون ها آدمی سر و کار دارید که با ایشان خاطره دارند و آدم هایی که با شخصیت حضرت امام (ره) زندگی کردند. ایشان شخصیتی دارند که جایگاهش زمینی نیست بلکه جایگاهی فرازمینی دارد. بگذارید برای توضیح آن به نحوه انتخابم برای این نقش اشاره کنم اگر ورزی تئاتر «ساقی» به کارگردانی امیر دژاکام را نمیدید، شاید هیچ گاه این شرایط فراهم نمیشد. ورزی 3 بار به دیدن این تئاتر آمده و بعد از آن گفته بود که من امام (ره) را پیدا کردم. بعد از این من احساس کردم این اتفاقی است که من آن را نمی فهمم و باید برای این نقش به نوعی انتخاب شده باشم.
*در فرایند انتخاب و بازی این نقش چه تجربیاتی برایتان بدست آمد که بخواهید از آنها سخن بگویید؟
- انتخاب این نقش امکان نوعی کشف و شهود را برای من پدید آورد. این کشف و شهود در منطق نمیگنجد و با واژه های متعارف تعریف نمی شود. این یک اتفاق است و من آن را بخشی از مهر می دانم و حالا چون ذر مسیر مهر قرار گرفته ای باید جان بسپاری و خودت را رها کنی.
*چگونه در این مسیر خود را قرار دادید یعنی این نقش چه ملزوماتی نیاز داشت؟
- قرار گرفتن در این مسیر مراحلی داشت، به طور مثال فیلمهای سخنرانیها و زندگی حضرت امام (ره) را میدیدم چون باید وضعیتی را که به آن رسیده بودم حفظ میکردم. یعنی روح کلی ماجرا اتفاق افتاده بود و من برای حفظ این نقش باید جزییاتی را رعایت میکردم. من با ممارست پیش میروم و در مسیری که پیش میروم هر روز کشف جدیدی برای من است. هر روز با دیالوگ، سخنرانی و رفتاری تازه آشنا میشوم.
*همانطور که خودتان هم گفتید شخصیت حضرت امام (ره) از ابعاد پیچیده ای برخوردار است چگونه توانستید خود را به این نقش نزدیک کنید؟
- من تا جایی که امکان داشت سعی کردم به نوعی ادراک برای این نقش برسم تا ببینم جایگاه نظری ایشان چیست و اعتماد به نفس بالایی که دارند از کجاست. در یکی از همین منابع آرشیوی میدیدم که امام (ره) برای بازرگان و دولت موقت او از خاطرات یکی از سفرهایشان تعریف میکنند و میفرمایند که بسیاری از چیزها در ید قدرتشان نبوده یا اینکه امام (ره) به چیزی فکر میکردهاند و بعد اتفاق دیگری رخ میداده است. امام (ره) همه مسایل را از دید خداوند میدیدند. این نگاه شدیدا حکمتآمیز و عرفانی است و برای فهمیدن شخصیت امام (ره) باید روح ایشان در جایگاه رهبر انقلاب درک شود.
این عنصر اتکا به خداوند در همه روح و زندگی امام (ره) به شکل منسجمی جاریست و من فکر میکنم در ایفای این نقش نیز باید به خود خداوند توجه داشت و به او اتکا کرد و قطعا نظر خود خداوند است که این مجموعه را جلو خواهد برد. من فکر میکنم بازی در این نقش تنها دل سپردن و عاشق شدن می خواهد باید دلت را به خودش بسپاری و البته این غیر از کارهای متعارفی است که هر بازیگری انجام میدهد. تمرینات صدا، بدن و بیان، اتفاقاتی هستند که به طور طبیعی سپری میشوند اما در کنار آنها باید مطالعه و دیدن فیلم هم باشد.
*الگو یا نمونهای داشتید که بتوانید با نگاه به آن شخصیت کمک بگیرید؟
- شخصیت هموزن و همسنگ ایشان اصلا وجود ندارد حضرت امام (ره) شخصیتی دارند که منحصر به فرد است. شاید این سوال به وجود آید که پس چطور می توان این شخصیت را بازی کرد و در اینجا باید بگویم که من چی کارهام؟ نیروی دیگری باید بیاید و کمک کند. مهم این است که از چه دریچهای وارد شوید. وقتی خود امام (ره) همیشه یک نفر دیگر را در زندگیاش موثر میداند، من چطور میتوانم به خودم اطمینان کنم؟ بنابراین من هم از این دریچه وارد شدم که من کارهای نیستم و گفتم من انتخاب شدم. پس باید برای این نقش دل بسپارم و به ایمان لایزال و ایمان مذهبیام پناه ببرم.
*پس فکر میکنید از هر چیزی مهمتر در بازی این نقش حفظ روح آن بود تا ویژگیهای تکنیکی بازیگری؟
- بله. امام (ره) شعر معروفی دارند که در آنجا میفرمایند:
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم/ چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و كوس انا الحق بزدم/ همچو منصور خریدار سر دار شدم
این شعر به سخن حلاج اشاره میکند که میگوید انا الحق و می توان گفت همه این عارفان یک ریشه مشترک دارند و سرمنشا خود را همه از او میدانند. چنین کسی را نمیتوان به راحتی نمایش داد و به تصویر کشید و اصلا برای همین است که فکر میکنم برای به تصویر کشدن امام (ره) انتخاب شدهام. بنابراین در این مسیر سعی میکنم آرامش و تزکیهام را نگه دارم و ممارستم را قطع نکنم. درجه آخر این راه توکل است و دیگر کاری از دست من ساخته نیست. مردم امام (ره) را دیدهاند و با لحظه لحظه زندگی ایشان شادی کرده و یا اشک ریخته اند. خاطرم هست که زمانی در یکی از سخنرانیها امام (ره) حتی نقش بازی میکردند. در آنجا امام (ره) داشتند رابطه شاه و کارتر را به تصویر میکشیدند و بیان میکردند که کارتر چگونه عینکش را بالا گرفته بود و بعد شاه در جواب سخن او چه واکنشی انجام داده بود.
*چقدر برای درآوردن ویژگیها و خصوصیات امام خمینی (ره) از دیگران مشاوره گرفتید؟
- بیشتر خودم به تنهایی کار کردم. فکر میکنم الان بیش از یک سال و اندی است که من درگیر این نقش هستم و در این مدت بسیاری از کتاب، سیدی و نوارهای سخنرانیهای امام (ره) را از موسسه نشر و تنظیم آثار امام (ره) تهیه کردهام و بیشتر با استفاده از همان آثار سعی کردم خود را به نقش نزدیک کنم. البته این میان تنها کسی که از او کمک میگرفتم، محمدرضا ورزی کارگردان اثر بود.
*دیدارهایی هم با خانواده ایشان داشتید. در این دیدارها نکته یا توصیه خاصی به شما بیان شد؟
- بله، من نزد سیدصادق طباطبایی و همسر حاج احمدآقای خمینی رفتم. خیر نکته خاصی نبود، من بیشتر برای اینکه حال و هوایی دستم بیاید به این دیدارها رفتم و دوست داشتم حالی بگیرم و مرا راهنمایی کنند. فکر میکنم با دیدن خانواده ایشان روحی که باید از امام (ره) دریافت میکردم، نصیبم شد. مولانا یک بار شمس را میبیند و عاشقش میشود و این همان حالی است که از او دریافت میکند.
*چه بخشی از وجود امام (ره) برای خود شما جذابتر بود و میخواستید آنرا پررنگتر بسازید؟
- امام (ره) شخصیتی بسیار چند وجهی دارند و دریافتها از افراد بزرگ متفاوت است. برای من هم بخش ایمانی و عرفانی امام (ره) بسیار مهمتر بود. البته واقعا نمیتوان گفت کدام بخش مهمتر است چون امام (ره) به تمام ابعاد زندگی خود میپرداختند. به طور مثال زندگی امام (ره) در روز آنچنان نظمی دارد که کاملا تعریف شده است، غذا، استراحت، کلاس و حتی تفکرش در هنگام سکوت کاملا تنظیمشده و مشخص است. ایشان روزی 20 دقیقه روی صندلی مینشستند و فکر میکردند و با کسی حرفی نمیزدند.
*کدام بخش از وجود امام راحل بیشتر از همه روی خود شما تاثیر گذاشت؟
- بیشترین تاثیری که این نقش روی من گذاشت این بود که مرا آرام کرد. من آدم هیجانی بودم و ویژگیهای این نقش آرامش زیادی به زندگی من داد. حالا دیگر فکر می کنم خیلی چیزها در زندگی ارزش تقلا کردن ندارد. امام (ره) هیچ گاه در زندگی خود با هیجان ظاهر نمیشدند و حتی بیشترین خشم ایشان در سکوتشان بود.
البته این دریافت من از شخصیت ایشان است و در این بعد بیشترین تاثیر را گرفتم و سعی میکنم تا جایی که می توانم شخصیتشان را نشان دهم، چون من هرگز نمیتوانم ایشان باشم. من تنها میخواهم امام (ره) را بازی کنم.
*در مجموعه «معمای شاه» چه صحنههایی از زندگی ایشان را بازی کردید؟
- همانطور که این مجموعه از نامش برمیآید «معمای شاه» است و بنابراین به زندگی شاه میپردازد. در این مسیر بخشهایی از زندگی امام (ره) را که در عرصه سیاسی و اجتماعی با دولت پهلوی پیوند میخورد، پررنگ میکند و نشان میدهد. این صحنهها از امام خمینی (ره) از حوالی سالهای 1338 شروع میشود و تا سال 1359 چند دوره زمانی را نشان میدهد و مهمترین تحولات اجتماعی را بیان میکند. حضور امام (ره) در خانواده، مسایل سال 42، موضعگیری نسبت به آیت الله بروجردی، تبعید، نجف و نوفللوشاتو از مهمترین این مسایل هستند.
*سختترین این صحنهها کدام بوده است؟
- در این کار همه سکانس ها سخت هستند. هر روزی که میخواهید سر کار بروید و سکانس تازهای را شروع کنید، انگار آن روز، روز اول کار است و این به دلیل همان مسئولیتی است که روی دوش خود احساس میکنید. من همیشه در حالتی از خوف و رجا هستم و سعی کردم از خود ایشان کمک بگیرم.
*چرا خواستید این نقش دوبله شود؟
- چون طبعا هر چقدر هم تلاش میکردم، تنها میتوانستم تصویر، حرکات و حس و حال امام (ره) را بازی کنم اما تا دهنم را باز میکردم، مردم میفهمیدند که این شخصیت امام (ره) نیست. خودم میدانستم که تا چه حد می توانم به شخصیت ایشان نزدیک شوم و حالا سعی میکنم حداقل لحن امام (ره) را در کارم داشته باشم تا دوبله آن برای گویندهاش چندان سخت نباشد.
از طرف دیگر این کار 3 مرحله از زندگی امام (ره) در مقطع جوانی، میانسالی و سنین کهولت است. گریمهای این کار بسیار سخت بود و اگرچه گاهی روزها تا ساعتها گریم میشدم و میتوانستم این نقش را در حرکات دربیاورم اما صدا در این مقاطع مختلف تغییر میکند.
این نکته را هم باید اینجا اضافه کنم که بازی این نقش برای من تا حد زیادی مینیمالیستی بود. یعنی من به جزییات رفتاری امام (ره) توجه میکردم، اینکه دستشان را چطور بالا میبرند و یا چطور نگاه میکنند و حرکات رفتاری ایشان چگونه است.
*کدام صحنه ها از زندگی امام (ره) هنوز باقی مانده است؟
- صحنه های مربوط به نوفللوشاتو و تبعید و صحنههایی دیگر باقی مانده است که در مجموع فکر میکنم تصویربرداری کار تا پایان امسال به طول بینجامد.
*چقدر از کار خود راضی هستید؟
- من تمام تلاش خود را انجام دادم. بگذارید یک خاطرهای را بیان کنم، روز اولی که میخواستم جلوی دوربین بروم از ورزی اجازه گرفتم و خواستم تا با عوامل پروژه صحبت کنم و به آنها گفتم من سالهاست کار تئاتر میکنم. اگرچه که این میان چند فیلم و سریال هم داشتهام، اما به آنها گفتم که من اصلا تجربه ندارم و بازیگر حرفهای نیستم شما باید به من کمک کنید که خوب باشم و این گروه با انرِژی خوبش فضایی را برای من فراهم کرد که احساس راحتی کنم. کسیکه حامی و پشتیبان من در این پروژه بود و من از او بسیار سپاسگذارم، ورزی است که به من اعتماد کرد و در کلیه مراحل این مجموعه آمادگی و آرامش را برای من فراهم کرد.