خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: به بهانه ورود برنامه «زنده باد زندگی» به سومین سال پخش خود در شبکه دو در چهارم تیر 93، به عنوان جُنگ شبانگاهی که در تلاش است خانوادهداری را به جای خانهداری تقویت کند با محمدجعفر خسروی مجری و تهیهکننده این برنامه و مریم جلالی مدیر گروه خانواده شبکه دو میزگردی را در خبرگزاری مهر برگزار کردیم.
نخستین بخش این گفتگو با موضوع همکاری مستمر خسروی و جلالی از رادیو تا تلویزیون شروع شد، درباره دایره گسترده واژگان مجری حرف زدیم، به صراحت کلام او اشاره کردیم، از خطوط فرضی قرمز در تلویزیون نام بردیم، مبنای انتخاب مهمانان برنامه مورد سوال قرار گرفت و از تلاش «زنده باد زندگی» سخن به میان آمد که میکوشد خانوادههای راضی را پیدا کند و خانوادهداری را آموزش دهد.
در قسمت پایانی این گفتگو، بحث را کمی خانوادگی کردیم. از هوش رسانهای خاص مردم ایران گفتیم و تکلیف ادامه پخش «زنده باد زندگی» را جویا شدیم. این میزگرد به ستارهپروری تلویزیون کشور و عادت دادن مخاطبان به دیدن ستاره در برنامهها نقد و گفتگو با گلایه از دستتنها بودن رسانه در حوزه تولید علم در زمینه خانواده به پایان رسید.
*در بخش اول گفتگو اشاره کردید که برخی مهمانان برنامهها از خانوادگی ظاهر شدن جلوی دوربین پرهیز میکنند. حالا به مزاح میپرسم خود شما تلاش نکردید خانوادگی در رادیو و تلویزیون ظاهر شوید؟ تا آنجا که میدانم یکی از فرزندانتان در رادیو اقتصاد کار میکند.
خسروی: (با خنده) نه نه. او را از رادیو اقتصاد اخراج کردند.
*شما که برای او پارتی بازی نکرده بودید؟
خسروی: راستش، مجوز كار پاره وقت دستمزدی لطف هشت سال پیش دوستان به ازای سی سال كار من در رسانه بود.
*و بالاخره با خانواده به تلویزیون رفتید؟
خسروی: یادم هست در دوره «روز از نو» قرار بود در برنامه سال تحویل همراه خانواده حاضر شوم. آن موقع برای حضور شرطی گذاشتم که مورد قبول قرار نگرفت. گفتم اگر با همسرم بیایم دست او را میگیرم و هیچوقت اتفاق نیفتاد.
*لابد نیاز به گذشت زمان بود تا زوج مجری یعنی آزاده نامداری و فرزاد حسنی روی آنتن زنده دست هم را بگیرند.
جلالی: جامعه ما هوش رسانهای خاصی دارد. تلویزیون برخی وقتها با اقتضائات عرفی و شرعی ما مقابله میکند. ما میل به پوشیدگی، اختفا، آبروداری و مستوری داریم اما تلویزیون عریانگر، افشاگر و هویداکننده است. یکی از پرهیزها در خصوص مهمانان ما اینگونه است که بسیاری از افراد خودشان حاضر به حضور در برنامه هستند اما تأکید میکنند بدون خانواده به تلویزیون خواهند آمد.
خسروی: به ویژه روحانیون.
جلالی: ما در این موضوع چند طیف داریم که اولی علیرغم پیوندهای عمیق فرهنگی و خانوادگی حاضر نیستند با خانواده در تلویزیون ظاهر شوند، طیف دیگر نیز از خانواده به صورت ابزاری برای مطرح کردن فردیت خود استفاده میکنند. طیف دوم همسر و پدر و فرزند را پلهای برای ترقی خود میدانند. اینکه همگرایی بین اعضای خانواده وجود داشته باشد مهم است. یکی از نخبگانی که ما دعوت کردیم کاملا در حاشیه قرار گرفت و خانم خانهدارش در برنامه پررنگ شد، کسی که شاید هیچوقت توجهی به او نشود اما اتفاقا این خانم باعث موفقیت همسرش شده است.
برای همین وقتی با کسی تماس میگیریم و از او میخواهیم با خانوادهاش بیاید و او مخالفت میکند، رأی او برایمان محترم است و ما هم میگوییم نمیتوانیم شما را دعوت کنیم.
* تولد سومین سال فعالیت برنامه «زنده باد زندگی» را هم تبریک میگویم. سوالم این است که برنامه تا کی ادامه خواهد داشت؟
خسروی: از 22 خرداد مقارن با آغاز پخش جام جهانی و هجوم هیجان فوتبال، سومین دوره «زنده باد زندگی» با پخش قریب یكصد و سی برنامه دیگر تمام شد و اگرچه لطف بی پایان مردم ادامه دارد،ولی نیازمند بازیابی هستیم. به ویژه وقتی ساعتهای شبانگاهی در تصرف گلادیاتورهای فوتبال قرار میگیرد فرصت خوبی برای ما ایجاد میشود که به یک بازیابی برسیم. در این مقطع غایب هستیم و بعد از آن باید دید چه پیش میآید.
*یعنی قرارداد جدیدی بسته نشده است؟ بنا هست بعد از این شاهد ورود «زنده باد زندگی» به تولد چهار سالگی و پنج سالگی و... باشیم؟
جلالی: ما یک مثلث برنامهریزی داریم که سه ضلع آن کارشناس، مخاطب و سیاستگذار است. الزاما این سه متساوی الاضلاع نیست. برخی وقتها تصمیمهای سیاست گذارانه تعیین کننده است، برخی وقتها میل و نیاز و مصلحت مخاطب و برخی وقتها نگاه کارشناسانه. اکنون مبتنی بر یک نگاه کارشناسانه تیم این برنامه نیاز به یک تنفس دارند و بر اساس اقتصاد رسانه در هجمهای که تمام نگاهها معطوف مبه وضوع دیگری است، شاید خیلی به صرفه نباشد که ما موضوعاتمان را به موازات جام جهانی پیش بیاوریم.
سیاستگذار و مخاطب احتمالا بدشان نمیآید این برنامه را داشته باشند، به ویژه مخاطبی که فوتبالی نیست و میخواهد چیزی برای دیدن داشته باشد. اما نظر کارشناسی ایجاب میکند فعلا «زنده باد زندگی» را نداشته باشیم. کما اینکه سال گذشته این برنامه را در ایام ماه مبارک رمضان نداشتیم.
من در بهمن 90 حکم گرفتم و در چهارم تیر 91 اولین قسمت از «زنده باد زندگی» روی آنتن رفت؛ برنامهای که نمای کلی این گروه است. «عصر خانواده»، «خانواده عزیز» و... هم به تبع آن تولید شدند. این برنامه باعث شد که ما بفهمیم در ظرف تلویزیون در کنار شیک بودن، زیباییهای محتوا هم میتواند قانع کننده میشود. مثل یک غذای مادرپز که شکل و شمایل غذاهای رستوران را ندارد اما طعم خوشایندی دارد و این طعم است که در ذائقه مردم مانده است. من موسس گروه خانواده در رادیو ایران هم بودم. این پایبندی به خانواده اگر امر درونی نباشد نمیتواند امری بیرونی باشد و یکی از ویژگیهای اعضای گروه خانواده ما، الزامات خانوادگی آنها است. ما کار شگفت آوری نکردیم، صرفا آینهای گذاشتیم تا خانواده ایرانی را به دور از اعوجاج نشان دهیم. هیچ بزرگنمایی و تحقیری هم در کارمان نیست.
اکنون دیگر اغلب برنامهها این رگه طلا را پیدا کردند و حتی در برنامههای ورزشی هم میبینید که افراد را با خانواده دعوت میکنند و این موج ایجاد شده که خانواده هم میتواند به عنوان مزیت تلقی شود.
*این شاید از یک جهت خوب باشد اما تمرکز روی ستارهها در دیگر برنامه ها دقیقا نقطه عکس عملکرد شما در «زنده باد زندگی» است.
خسروی: آسیب هم همین جا است. از 300 خانوادهای که برای حضور در «زنده باد زندگی» انتخاب شدند هر کدام واجد بیش از یک امتیاز بودند و مزیت هایی داشتند اما ستاره یا الزاماً آدمهایی هایلایت شده نبودند و بیننده در نگاه اول مزیتی را در آنها محتمل نمیدانست.
از طرفی ما بسیاری از مزیتهای خانوادههایمان را بدیهی میانگاریم ولی وقتی نمونه ای از آن مقابل دوربین تلویزیون قرار گرفت متوجه می شویم كه حتی ما هم از این امتیاز برخوردار هستیم. «زنده باد زندگی» آینه وار امتیاز خانوادههای معمولی ایرانی را به شیوه معمولی به خودشان یادآوری میکند.
جلالی: امیدآفرینی همین جا است.
خسروی: ما به شدت از ستاره محور شدن اجتناب داشتیم البته ستارگاني به برنامه ما آمده اند. اما آنها کاملا فارغ از پوزیشن یک ستاره و فیگور و امتیازات حرفهایشان به برنامه آمدند و حرفهای خانوادگی و خانگي زدند. گرچه متاسفم که برخي از بينندگان عادت كرده اند در تلویزیون هم مثل نشریات زرد يا برخي برنامه هاي نوروزي ستاره ببينند، ولي ما قادر نیستیم مثل برنامههای نوروزی با تأمین هزینههای چشمگیر برنامه را به گذر آمد و شد ستاره ها تبديل كنيم آن هم در برنامه تلویزیونی که تا لب مرز جنوب و شرق و استانهاي يزد و کرمان و سیستان بلوچستان و هرمزگان به دنبال مردمي مي رود كه كمتر در تلويزيون ديده شده اند و هر يك قهرمانان زندگي خويشند.
زابل، چابهار، کنارک و سیريك، بشاگرد، بندر امام، لامرد، طبس و .... ستارگان «زنده باد زندگي» آنجا هستند. افرادی آنجا هستند که با زندگی در شرایط خاص يا دشوار، واجد بسیاری از امتیازاتند و تمثيل برجسته فرهنگ خانواده محوري كه در برخي ديگر از شهرها نيازمند يا در جستجوي آنيم.
اگر قرار باشد مهاجرت معکوس را تبلیغ کنیم، باید حركت كنیم و از تهران تكان بخوريم. نمیشود در تهران بنشینیم و حرفهای قشنگ بزنیم و بگوییم به تهران نیایید؛ تهران دود دارد و در آن خبری نیست بلکه باید شال و کلاه کنيم و به دور از پايتخت برويم. گرچه حالا مهاجرت معكوس فرهنگي مهمتر است از مهاجرت معكوس جغرافيايي و اگر به دنبال سبك زندگي اسلامي و ايراني هستيم آنجاها بيشتر يافت مي شود.
البته ما از برنامههای ارزان تلویزیونی هستیم که مي خواهيم حرف هاي گران بهايی بزنیم. ناگفته نماند كه ما در يكي از سخت ترين دوره هاي مالي سازمان بيش از دويست شماره اين برنامه را با مراقبت و حمايت و تشريك مساعي همه مديران و همكارانمان توليد و پخش كرديم و بسيار خرسند و شاكريم.
جلالی: همانطور که یک خانواده نمیتواند هر شب 365 روز سال خود را مثل شب عید نوروز بگذراند، «زنده باد زندگی» هم روزهای روزانه زندگی رسانه است و نمیتواند مثل سال تحویل متفاوت و متمایز ظاهر شود. ما زندگی عادی مردم هستیم نه روز عید و جشن و عروسی آنها. چون در این روزها افراد متفاوت ظاهر میشوند اما در روزهای عادی ممکن است سیب زمینی هم بخورند و لباس عادی هم بپوشند.
خسروی: «زنده باد زندگی» برای همه و همه روزهای زندگي است ولي باید با دست پرتری بازگردیم و وقت آن رسیده در فرم و محتواي برنامه تغيير كنيم اما آیا میزان خواستهها و آمال و آرزوهای ارائه شده با میزان استطاعت ما تطابق دارد؟ بايد در شكل و محتوا بهتر باشيم.
صد البته باید جمعیت طبق سیاست ابلاغی مقام معظم رهبری از میزان و مقدار جانشینی پیش برود اما این امر بدون تفاهم و تشخيص و تصميم و تأمین خانواده نمیشود. برای همین است که ما از خانواده کامل نام میبریم و تلاش مي كنيم به تمايل و تشخيص جامعه براي ازدواج، فرزندآوري و فرزندپروري كمك كنيم اما اصرار نمیورزیم چون شمایید که تشخیص میدهید و ما مي كوشيم به تشخيص و تصميم شما كمك كنيم.
*بخشنامهای که درباره ممنوعیت حضور همزمان افراد به عنوان تهیهکننده و مجری از سوی معاونت سیما ابلاغ شده بود، شامل حال شما نمیشد؟ من فکر میکنم اکثرا برنامههای موفق ما آنهایی بودهاند که مجری و تهیهکنندهشان یک نفر بوده است.
خسروی: دکتر دارابی معاون محترم سیما در مدیریتشان به محترم شمردن حریم حرفهای تاكید داشتند، بالاخره بازیگر بازیگر است، تهیهکننده تهیه کننده و مجری مجری! گاهی اگر مستثنیاتی وجود دارد به فراخور شرایط است. در دوره خدمات جناب آقای دكتر دارابی در معاونت سیما، رویکرد خانواده محوری قاطعانه مورد تأکید قرار گرفت. بی هیچ زبان آوری و لفاظی حقیقت این است كه رسانه ملی در تحقق این هدف مرهون ایشان است. این رویكرد در شکل و محتوا آنچنان فراگیر شده که حتی در رسانههای دیگر هم تاثیر گذاشته و همه ساختار خانوادگی را به عنوان قالبی غالب پذیرفته اند و این خیلی خوب است. این به مرور در ناخودآگاه افراد و جامعه تأثیر میگذارد.
*«زنده باد زندگی» بعد از ماه رمضان برمیگردد؟
خسروی: امیدوارم كمی دیرتر و بهتر. ما به زمان نیاز داریم این موضوع در آستانه یک تصمیم گیری است. مدیر محترم گروه و مدیر محترم شبکه باید بنشینند و تصمیم بگیرند.
جلالی: تغییر رویکرد شبکه دو به شبکه کودک و خانواده راهبرد جناب آقای دکتر دارابی و تأکید جناب آقای بخشیزاده بود. آن زمان نگران بودیم گروه خانواده با گروه اجتماعی تداخل وضعیت پیدا کند اما اینگونه نشد. برخی اهداف که در «زنده باد زندگی» محقق نشده شاید در سری جدید محقق شود و فرصت یک ماه و نیمهای که ایجاد شده میتواند به تلاش ما برای تازگی در برنامه پاسخ دهد.
خسروی: «زنده باد زندگی» تولد و رشد و پایداری خود را وامدار مدیریت و مراقبت جناب آقای دكتر دارابی، جناب آقای بخشی زاده و سركار خانم دكتر جلالی است و در آن تردیدی نیست.
*از برنامه های تازه گروه خانواده شبکه دو چه خبر؟
جلالی: درباره برنامههای تازه گروه خانواده هم باید بگویم مثلا با برنامهای چون «مجله بارداری» میخواهیم وجاهت مادر بودن و عاقلانه بودن عمل مادر شدن را مرور کرده و درباره دوره باروری از بلوغ تا یائسگی کار کنیم.
*سوالی که دوست داشتید از شما بپرسم و نپرسیدم؟
خسروی: اتفاقا من همیشه در برنامههایمان این را از مهمانها میپرسم.
جلالی: ما به ساختارهای جدید برنامه سازی احتیاج داریم با توجه به اینکه انحصار تکنولوژی از بین رفته باید به سمت ساختارهای نوین برنامه سازی برویم. از حیث محتوا هم به نگاه تازهای به مقوله خانواده نیاز داریم.
دوست داشتم در این باره سوال کنید که رسانه در تبیین و تولید علم در حوزه خانواده دست تنها است و باید به حوزههای دانشگاهی، اندیشه کدهها و... وصل شود تا شمای خانواده ایرانی را در دیروز، امروز و فردا ترسیم و واکاوی کرده و علمی تولید کند که دستمایه تولید برنامه در رسانه باشد.
به جهت الزام سرعت در تولیدات و اقتضائاتی که نمیگذارد ما برای کارهای پژوهشی و تحقیقی متوقف شویم، باید شکافی که بین حوزه رسانه و مراکز آکادمیک وجود دارد پر شود. اما اهالی رسانه مجبورند با سرعت این فاصله را پر کنند. ما واقعا در عرصه خانواده بین جامعه شناسها، روانشناسها، مردم شناسها مفاهمهای نداریم و تعریف یکسان و همه پذیری درباره خانواده در حوزه آکادمیک ما وجود ندارد و این بیشتر ترجمه است و تولید علم اتفاق نیفتاده و این موضوع صاحب رسانه را سردرگم میکند.
من دلم میخواهد «زنده باد زندگی» به محملی تبدیل شود که عقاید و نظرات مختلف به آن راه پیدا کرده و چند جانبه بودن مفهوم خانواده در آن منعکس شود. خانواده مزیت جمهوری اسلامی در برابر اومانیسم غرب و سوسیالیسم شرق است و هر وقت ما بتوانیم تئوریهای توسعهمان را مبتنی بر خانواده سامان بدهیم آن وقت میتوانیم بگوییم بردهایم. سنگ بنای مدل اسلامی پیشرفتی که همه جا از آن یاد میشود خانواده است.
خسروی: در ضمن خدا را شكر، خیلی شكر، به خاطر همه چیز! و از شما ممنون.
* من هم از شما ممنونم و امید دارم برنامه شما تا هر زمانی که روی آنتن میرود پرمحتوا و تاثیرگذار باشد.
گفتگو از مریم عرفانیان