به گزارش خبرگزاری مهر، دومین بازی تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 2014 به آنچه از تعریف «تراژدی» در ذهن داریم، نزدیک بود. آنچه اتفاق افتاد، شبیه یک فیلم سینمایی بود، قهرمانهایی که 90 دقیقه تلاش کردند، مقابل موانع ایستادند و در نهایت شکست را پذیرفتند.
شکستی که همراه با یاس و دلشکستگی فراوان بود. نه تنها برای بازیکنان تیم که نفس نفس زنان و با سرهای پایین زمین را ترک کردند، بلکه برای ملتی که 90 دقیقه شکوه و پیروزی را تجربه کرده بود و به واسطه بازیکنان تیم ملی، غرورشان احیا شده و از این که حریفی قدر را کلافه و عصبی کرده بودند به خود میبالیدند.
تیم ملی در پایان این نمایش خیره کننده، بر زمین افتاد و در مقابل تقدیر شوم تسلیم شد، تقدیری که به نفع آرژانتین رقم خورده بود، اگرچه شایستگی نداشت و ناجوانمردانه بر ما غلبه کرده بود.
بازی ایران مقابل آرژانتین فراتر از انتظار بود، مساوی مقابل نیجریه بیش از آنکه قهرمانانه و غرورآفرین باشد، نشان دهنده هوش مربی تیم برای شکست نخوردن در آغاز یک تورنمنت دشوار بود.
اما تماشای تکنیک بازیکنان ، تاکتیک تیمی و اعتماد به نفس جوانان ایرانی مقابل یک تیم درجه یک جهانی غیرقابل پیش بینی بود. برای خوشبینترین و سادهدل ترین تماشاگران فوتبال باور این نکته که تا دقیقه 90 خطای داور، آرژانتین بزرگ را از شکست مقابل تیم آسیایی و کمتر شناخته شده ایران نجات بدهد، سخت بود.
این بازی در یادها خواهد ماند، مانند بازی ایران مقابل استرالیا که به خاطره جمعی تبدیل شده با این تفاوت که این تراژدی نشان دهنده اهمیت و جایگاه فوتبال در جوامع نیز هست.
تیم ملی والیبال ایران این روزها بازیهایی در خور ستایش دارد، جهش خیره کنندهای که چند سال است در این حوزه تجربه میکنیم ما را در کنار تیم های بزرگی قرار داده که شاید روزگاری مبارزه با آنها رویایی خارج از تصور بود، بردهای شیرین و افتخارهای جهانی تیم والیبال، بسکتبال و حتی تکواندو و کشتی هرگز به اندازه فوتبال روی افکار عمومی تاثیر نداشته است.
فوتبال این قدرت و جادو را در خود دارد، تا مردمی را که از هم دورند در کنار هم قرار دهد، همراه با یک رویا و امید مشترک، حسی مشابه و انرژی خیره کننده برای قهرمان شدن و قهرمان ماندن.
قهرمانی عنصری است که همه ما برای ادامه زندگی نیازمند آنیم، بازیکنانی که در زمین حضور داشتند قهرمانهای ما بودند، قهرمانهای یک سرزمین با تاریخی کهن، اسطورههایی باارزش و درگیر مشکلات و ناکامیها.
جوانانی که تیم مدعی و نامدار آرژانتین را شوکه کرده و در موقعیتی دشوار قرار داده بودند تجسم رویاهای ما بودند. در قالب یک بازی فوتبال، شکوه و آرزوهای مان را در ویترینی بزرگ و جهانی به نمایش گذاشتند. قهرمانانه و جانانه مقابله کردند و مقهور نامها نشدند.
آنها پنجره جهانی تازه را رو به ما گشودند، ممکن است تجربه این غرور دیری نپاید اما درک طعم آن، دوست داشتنی است. این که چشمهای جهانیان عظمت تو را، عظمت ملت تو را و عظمت کشور تو را باور کنند، اتفاقی است که بیشتر از هر ورزشی با فوتبال میسر میشود و شنبه شب همه ما ایرانیها به یمن جوانانی که مقابل داور صرب، جو نابرابر ورزشگاه و ساقهای گرانقیمت ستارههای آرژانتین ایستاده بودند، این افتخار را تجربه کردیم و به دامان پرمهر امید و آرمان رسیدیم.
در این تراژدی شرقی، نام کارلوس کی روش را از یاد نخواهیم برد، او به اندازه 11 بازیکنی که برای پرچم ایران جنگیدند، در زنده شدن غرور ملی ما موثر است. مربی نامدار، باهوش و حاضر جوابی که در پایان بازی در مصاحبه کوتاهش، واقعیت آنچه بر رویاهای ما گذشت با اعتماد به نفس، رو به دوربینها بیان کرد. حمیدرضا صدر منتقد سرشناس سینما و کارشناس فوتبال برداشت درستی از این بازی داشت، او به دستاوردها اشاره کرد و گفت بهتر است دلبسته آمار و ارقام نشویم. و کدام دستاورد بالاتر از احیای غرور ملی یک سرزمین است، تراژدی اگرچه نمایش یک شوربختی تمام عیار است، اما میتوان از دل آن به روشنی رسید.
* محدثه واعظی پور