خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و ادب: «خونه مادر بزرگه هزار تا قصه داره / خونه مادربزرگه شادی و غصه داره / خونه مادربزرگه حرفای تازه داره / خونه مادربزرگه گیاه و سبزه داره...». سال 1366 بود که مرضیه برومند، مجموعه عروسکی «خونه مادر بزرگه» را ساخت. از آن زمان تاکنون، آهنگی در خاطر من و بسیاری از همنسلان من باقی مانده است که در تیتراژ سریال خوانده میشد. آهنگی خاطرهانگیز که امروز هم، مرا به سمت خود خواند.
ناخودآگاه به طرف غرفهای رفتم که «خونه مادربزرگه» از آن پخش میشد؛ ترانهای که با کودکی من گره خورده بود اما در آن غرفه، خبری از لوازمالتحریر و نوشتافزار نبود؛ آنچه ارائه میشد وسایل و لوازم مهندسی بود و به کسانی اختصاص داشت که گرچه کودکی خود را پشت سر گذاشته بودند اما این دوره را فراموش نکرده و همچنان از مرور خاطرات خود لذت میبردند. همانها که هنوز هم دوست دارند روزهایی را ورق بزنند که پای تلویزیون مینشستند و با «مخمل» همذاتپنداری میکردند.
اینجا نمایشگاه تخصصی لوازمالتحریر و نوشتافزار است. «آزاده، روشنا، شکرستان، آوای تحریر مهر، رُز تحریر یزد، صنحت تخیل آریا، پویا و....» تولیدکنندگان داخلی و «پیکاسو، میلان، لامی، یونیبال و..» برندهای خارجی شرکتکننده در این جشنواره هستند. هرچند محصولات «بهظاهر داخلی» هم چندان داخلی نیست. داخلی بودن محصولات، در خوشبینانهترین حالت به طرح جلد دفترها و لایه بیرونی لوازم تحریر برمیگردد.
شعار «نوشت افزار ایرانی» بر پیشانی بسیاری از غرفهها حک شده اما واقعیت این است که آنچه بر جامدادیها یا روی جلد دفاتر نقش بسته، تصویر بِن تِن و کیتی و باب اسفنجی است. چشم میگردانی و دیدن دفترها و کلاسورهایی با خط ایرانی تو را به وجد میآورد. سراغ مدیر غرفه را میگیری و با او به گفتگو مینشینی.
محمدهاشم الهی، مدیرعامل شرکت آوای تحریر مهر است. شرکتی که دفترها و کلاسورهایی با خط ایرانی و شعر فارسی برای دبیرستانیها و دانشجویان تولید کرده و میکوشد تا از محصولات ایرانی و فرهنگ ایرانی حمایت کند. اما مگر چند شخصیت شناخته شده ایرانی وجود دارد که نزد بچهها با بن تن و باب اسفنجی و میکیموس و باربی رقابت کند؟ اگر بچهها میکی ماوس را میشناسند به این خاطر است که شرکتی چون «والت دیسنی» از دهها سال پیش تاکنون روی شخصیتهایش سرمایهگذاری کرده است.
او میگوید: «بچههای ایرانی، شخصیتهای والت دیسنی را میشناسند اما با شخصیتهای ایرانی آشنا نیستند. چون فرهنگسازی در این زمینه انجام نشده مگر چند فیلم و پویانمایی خوب و جذاب براساس شخصیتها و داستانها و اسطورههای ایرانی ساخته شده است؟ چند درصد تولیدکنندهها میتوانند حق مالکیت معنوی چند شخصیت شناخته شده برای بچهها را پرداخت کنند و انحصار تولید نوشتافزار براساس آن شخصیتها را در اختیار بگیرند؟»
مدیرعامل شرکت آوای تحریر مهر حرفهایش را اینطور ادامه میدهد: «بنابراین برعهده صدا و سیما و آموزش و پرورش و نهادهای مرتبط است که فرهنگسازی کنند. ای کاش کسی چون بهرام عظیمی میآمد و انیمیشنهایی بر اساس شخصیتهای ایرانی خلق میکرد. ما به وجود این افراد نیاز داریم تا فرهنگ ما را در قالبی جذاب به بچهها معرفی کنند و چه چیز بهتر از لوازم تحریر که از ابتدا تا انتهای تحصیل با کودکان، نوجوانان و حتی جوانان است.»
الهی، شکلگیری نمایشگاه تخصصی نوشتافزار را مثبت ارزیابی میکند و میگوید: «ما باید فرهنگسازی را با کودکان آغاز کنیم و لوازمالتحریر یکی از مهمترین عوامل فرهنگساز است. وجود این نمایشگاهها به تولیدکنندگان انگیزه میدهد و چه خوب که این نمایشگاه، بازدیدکننده عام ندارد و مخاطبان آن، مخاطبان تخصصی هستند. اصلاً نمایشگاهی فروشگاه نیست بلکه مکانی برای ارائه محصولات تازه، تبادل اطلاعات و تجربهها و آشنای با شرکتها و تولیدات دیگر است.
نقش صدا و سیما در معرفی شخصیتهای ایرانی- اسلامی
تولیدکنندههایی چون «روشنا، ایام، بچههای آسمان، قاصدک، صهبا و رویش» مجمع لوازم التحریر اسلامی- ایرانی را تشکیل دادهاند و برای بچهها در گروههای سنی مختلف از پیش دبستان و دبستان تا دبیرستان و دانشگاه، دفتر و نوشتافزار ایرانی- اسلامی تولید میکنند. محمدصادق خزعلی و مرتضی ظفر، مسئولان غرفه این مجمع با اشاره به اینکه دو سال است از صفر تا صد محصولاتشان در داخل تولید میشود میگویند: هر آنچه مجمع لوازم تحریر اسلامی- ایرانی تولید میکند، داخلی است. ما دلمان میخواهد فرهنگسازی کنیم تا بچهها با شخصیتهای تاریخی، ادبی و مذهبی خود آشنا شوند.
آنها یادآور میشوند که «وقتی مجمع، کار خود را آغاز کرد کسی دغدغه این را نداشت که نوشتافزار ایرانی- اسلامی تولید کند اما امروز شرایط تغییر کرده و تولیدکنندهها راغب شدهاند تا روی جلد دفترهای خود به جای نقش بِن تن از نقش لچک و ترنج و نقوش اسلیمی بهره ببرند و این اتفاق خوشایندی است.»
خزعلی و ظفر ادامه میدهند: «بیگمان ما در این زمان اندک نمیتوانیم با شخصیتهای والت دیسنی رقابت کنیم. آنها 50 سال است که دارند در این زمینه فعالیت میکنند و کارشان هم، بسیار خوب و حرفهای است. وقتی ما دفتری تولید میکنیم با تصویر شهید احمدیروشن و پرفروش میشود یعنی این تقاضا وجود دارد. اصلاً هدف ما این است که به ذهن بچهها تلنگر بزنیم و آنها از پدر و مادر خود بپرسند این تصویر کدام شهید یا کدام شخصیت ایرانی است؟»
البته این تولیدکنندگان داخلی هم برخی نقدهایی را که به تولیدات داخلی وارد است، میپذیرند؛ «نقدهایی هم بر نوشتافزارهایی که مجمع لوازم تحریر اسلامی- ایرانی تولید میکند وجود دارد. برای مثال، رنگها اغراق شده است. مخاطب خاص و محدود خاص خود را دارد و مهمتر از همه اینکه باید از مستقیمگویی پرهیز کند. حتی اعضای مجمع پذیرفتهاند که بچهها با بعضی شخصیتها و رنگها ارتباط برقرار نمیکنند اما دو سال است که از فعالیت ما میگذرد و همین که توانستهایم این فرهنگ را بین تولیدکنندگان دیگر جا بیندازیم که میتوان از شخصیتهای ایرانی استفاده کرد خوب است. اما واقعیت اینکه ما فیلم و انیمیشن خوب تولید نکردهایم. کلاه قرمزی، شخصیت محبوبی است اما نه برای بچههای این نسل. بیشتر بزرگترها با این عروسک، خاطره دارند اما شکرستان برای بچههای امروز است و انحصار آن در اختیار یک شرکت.»
به گفته خزعلی و ظفر، «صدا و سیما، نقش مهمی در این زمینه دارد. برای مثال از زمانی که زندگی شهید بابایی به صورت مجموعه تلویزیونی درآمد و پخش شد، میزان فروش دفترهایی که تصویر این شهید بر آن نقش بسته بود، بالا رفت و خوب است که صدا و سیما بیشتر به این مقوله بپردازد.»
من یک حلقه این زنجیرم
علی حدیدی، مدیر «آزاده» تولیدکننده دفاتر و نوشتافزارهای ایرانی هم معتقد است: «در شرایط موجود تنها 20 درصد محصولات در ایران و 80 درصد، خارج از ایران تولید میشود. تولیدکنندگان باید بدانند چه کالایی را با چه سبک و سیاقی سفارش دهند. بله واقعیت این است که 90 درصد نوشتافزار ما را چین تولید میکند و محصولات ما هم چینی است که با نقوش و شخصیتهای ایرانی همراه شده است.»
«آزاده» تولیدکنندهای است که حق انتشار تصاویر مربوط به شخصیتهای معروفی چون سنجد و مجموعه عروسکهای کلاه قرمزی و شکرستان در انحصار اوست. این موضوع، گلایه برخی تولیدکنندگان نوشتافزار و لوازمالتحریر را به همراه داشته اما حدیدی میگوید: «حوزه هنری به چندین و چند تولیدکننده، سفارش داده هیچکدام نتوانستهاند کار را به خوبی ما انجام دهند. ما آبرو و اعتبار 22 ساله خود را برای این کار هزینه کرده و مهمتر از آن حاضر شدهایم ریسک کنیم و همه کارها و طرحها را کنار بگذاریم و تنها به انتشار شخصیتهای ایرانی بپردازیم. ما حق کپی رایت را هم به رسمیت شناختهایم و کار با کیفیتی تولید کردهایم. در حوزه نشر کتاب هم، چنین است. یک ناشر به طور انحصاری، کارهای استاد فرشچیان را منتشر میکند و ناشران دیگر نمیتوانند اعتراض کنند.»
مدیر شرکت «آزاده» خود را یک حلقه از زنجیر میداند و میگوید: «من به تنهایی نمیتوانم فرهنگسازی کنم. صدا و سیما، آموزش و پرورش و همه نهادهای مرتبط باید به کمک یکدیگر بیایند و حلقههای این زنجیر را کامل کنند. تا فیلم یا پویانمایی خوبی ساخته نشود و توزیع خوبی وجود نداشته باشد، کار من به نتیجه نمیرسد. مگر کلاه قرمزی یا شکرستان میتواند با باب اسنفنجی رقابت کند؟»
-----------------------------
گزارش از زهره نیلی