مسعود آبپرور کارگردان تلویزیون در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره نگاه نیروی انتظامی به حضور شخصیتهای پلیس در سریالهای تلویزیونی اظهار میکند: این روزها نسبت به 10، 12 سال پیش که من اولین کارهای پلیسیام را آغاز کردم، اوضاع خیلی بهتر شده است. آن زمان تجربه در این حوزه کمتر بود و دوستان در نیروی انتظامی محدودتر برخورد میکردند. آن زمان نگاه پلیس از زاویه تخصصی شغل خودشان بود و دیدگاهشان چندان مرتبط با عالم فیلم و فیلمسازی نبود و این ناآشنایی صدمههای بسیاری به درام و فیلم و سریالها وارد کرد.
لزوم استفاده نیروی انتظامی از هنرمندان در شوراهای تخصصی
کارگردان دوگانه موفق «هوش سیاه» تأکید میکند: اما اکنون با افزایش تجربیات دوستان در نیروی انتظامی، این عارضه کمتر شده است. البته برای نمایش تصویر درست از یک پلیس موفقِ ایرانی بدون اغراق یا ضعف شخصیتپردازی، جا دارد در حوزههای تخصصی و شوراهایی که در نیروی انتظامی درباره سریالسازی برگزار میشود، علاوه بر افراد متخصص در حوزه نیروی انتظامی، از متخصصان عرصه فیلم و سریال و هنر هم استفاده کنند. ضروری است برخی از اعضای این شوراها به عالم فیلم و سریال و ساختمان درام آشنایی داشته باشند تا از این طریق نگاه درستتری به موضوعات و اتفاقات پیرامون شخصیت یک پلیس وجود داشته باشد.
ما با آثار مطرح جهان فاصله زیادی داریم
این کارگردان در پاسخ به اینکه چرا ما موفق نمیشویم مثل آثار مطرح دنیا چون سریال «برکینگ بد» پلیسی نمایش دهیم که هم ویژگیهای معمول انسانی در او وجود دارد و هم دارای شخصیتی است که مخاطب به این پلیس افتخار میکند، تصریح میکند: ما هنوز قابل قیاس با چنین استانداردهایی نیستیم. شاید بشود از این آثار سرمشق گرفت اما قیاس آن با آثار خودی درست نیست. ما هنوز با شناخت درست از سینما و کار درام فاصله داریم.
انتقادی که آبپرور به دیدگاه پلیس دارد این است: متاسفانه هنوز این نگاه وجود دارد که یک پلیس در حوزه خانواده یا شخصیت خود نباید هیچ مشکلی داشته باشد. حتی به لحاظ مسائل و حوزه های شخصی باید انسانی بسیار درستکار، راستگو و فاقد هر ویژگی نمایشی باشد؛ بنابراین با این محدودیتها شخصیت دراماتیکی شکل نخواهد گرفت و ما استعداد و زمینه نمایشی را از این شخصیتها میگیریم و مخاطب نمیتواند با آنها همذات پنداری داشته باشد.
پلیسی نداریم که مخاطب با او همذاتپنداری کند
وی در پایان میگوید: در فیلم و سریالهای حرفهای دنیا حتی پلیس بدمن و ضدقهرمان هم هست اما در ایران چنین امکانی وجود ندارد و همواره پلیسها باید به قاعده پاستوریزه باشند و این آفتهایی را به درام وارد میکند. از جمله آنکه علاقه و اشتیاق مخاطب را به دنبال نخواهد داشت.
ما قهرمان نمیسازیم
عبدالرضا اکبری از جمله بازیگران پیشکسوتی است که بیشتر با ایفای نقش پلیس شناخته میشود و برای تکمیل این گزارش با نظرات یک بازیگر چه کسی بهتر از او. خودش میگوید: من جزو کسانی هستم که بیشتر با کار پلیسی شناخته شدم که در ابتدای دهه هفتاد با نقش سروان ناصر محمدی در سریال «مزد ترس» حمید تمجیدی و قسمت دوم این سریال با نام «بازی با مرگ» آغاز شد. این دو سریال در سالهایی ساخته شد که هنوز ما شبکههای مختلف نداشتیم، ماهواره وجود نداشت و فیلمهای مختلف دست به دست نمیچرخید و این سریال خیلی دیده شد.
وی در پاسخ به اینکه چرا پلیسهای سریالهای ایرانی به نقشهای ماندگار و به یادماندنی تبدیل نمیشوند و به ویژه اینکه قهرمان نمی شوند، اظهار میکند: پلیس ایرانی شرایط خاص خود را دارد و قهرمان نیست. پلیس سریال ایرانی در حیطه شغلی خودش درگیر مسائل مختلف میشود. از طرفی سینمای ما، سینمای قهرمانسازی نیست و ما حتی به ضدقهرمانها هم نمیپردازیم.
پلیسهای ایرانی خیلی پیچیده نیستند
این بازیگر یادآور میشود: در این سریالها به طور کلی همه شخصیتها خیلی عادی جلوه میکنند و به سمت قهرمان شدن نمیروند. من بعد از این دو کار در سالهای بعد نقشهای پلیسی دیگری از جمله سروان نصر در فیلم سینمایی «قانون» فرامرز قریبیان را بازی کردم. در «عملیات مانگرو» صباغزاده هم نقش پلیس داشتم. هر کدام هم وجه خاص خودشان را داشتند و آنقدر شخصیتهای پیچیدهای نبودند.
سریال پلیسی هم اندازه کار دفاع مقدسی سرمایه میخواهد
اکبری ادامه میدهد: شاید کارهای پلیسی مثل آثار خانوادگی در حال تجربه شدن هستند و هنوز جایگاه خودشان را پیدا نکردهاند. مثلا ما کارهای پلیسی اروپایی را با اکشن میشناسیم و هزینههای بسیاری برای آنها میشود تا سرشاز از هیجان باشند اما این موضوع آنقدر برای ما جدی نشده است و علاقهای نداریم در یک کار پلیسی 10 ماشین به دره بندازیم، منفجر کنیم یا حتی چپ کنیم. در حالی که آثار پلیسی، مثل فیلمهای جنگی به سرمایه خوبی نیاز دارد.
وی تأکید میکند: ما حتی از این سوی ماجرا را داشتهایم. پلیس ما در چارچوب خودمان تعریف شده و خود من نقش پلیسی را بازی کردهام که ممکن است کتک بخورد، زمین بخورد، اسلحه همراهش نباشد یا فشنگ در اسلحهاش نباشد، در تعاونی خرید کند و حتی با خانوادهاش درگیری داشته باشد و چنین نقشهایی را همکاران من هم بازی کردهاند.
کاش سینمای ما حرفهایتر از قبل باشد
این بازیگر در پایان میگوید: البته حالا بیشتر روی این تأکید میشود که پلیس باید جنبههای فرهنگی داشته باشد. در حالی که تعریف از پلیس فردی است که در تعقیب و گریز و درگیریها شرکت و با قاچاقچیان و سارقان و بزهکاران مبارزه میکند. مردم میخواهند وقتی کار پلیسی میبینند این هیجانات هم درسریال باشد. اما اینکه ما پلیسی ببینیم که کتابخوان یا اهل سینما باشد و با مجرم طوری رفتار کند انگار معلم او است غیرقابل باور از آب در میآید. باید پلیسها را در چارچوب شغلی خودشان معرفی کرد. من امیدوارم سینمای ما حرفهایتر از قبل شود.
آخرین کسی که در این گزارش سراغ او میرویم مسعود تکاور است که سابقه ساخت آثار مستند و تلهفیلم در حوزه پلیسی را داشته و این روزها تجربه نخستین سریال جدی خود را پشت سر میگذارد. از او هم درباره کارهای پلیسی میپرسیم و هم جویای وضعیت آخرین سریالش میرویم.
ارائه نگاه تصویری جدید به پلیس ایرانی
کارگردان سریال «رهایی» در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این سریال پلیسی اظهار میکند: ماجرا از جایی شروع شد که سردار منتظرالمهدی اعلام کرد فیلم مستندی به نام «پلیس ایران» ساخته شود و ما در خدمت ناجی هنر بودیم و این کار را کلید زدیم. فیلم 6 ماهه ساخته شد و نتیجه خوبی داشت. این اثر نگاه تصویری جدید به پلیس ایرانی ارائه کرد.
وی ادامه میدهد: نگاه فیلمساز و عوامل گروه در آن اثر، به دل مسئولان ناجا نشست و ما مستند دیگری را برای یگان ویژه ساختیم. پس از انجام آن کار تصمیم بر این گرفته شد که زحمات دوستان در یگان ویژه در یک قالب سراپا اکشن به تصویر کشیده شود. خوشبختانه تهیهکننده خوبی برای این کار انتخاب شد و او هم نویسنده خوبی برای سریال انتخاب کرد و در نهایت به یک فیلمنامه خوب رسیدیم که مورد پسند تماشاچی و ناجی هنر باشد. علی طالبآبادی به عنوان نویسنده در این سریال مثل یک ریاضیدان در کار ما حاضر شده و قصه را با یک فرمول جذاب نوشته است. انشالله امکانات مهیا باشد و ما بتوانیم متن را به خوبی به تصویر بکشیم.
تکاور در پاسخ به اینکه مشارکتی بودن سریال و اینکه تا چه میزان دیدگاه همسو و درستی درباره سریال پلیسی ساختن بین کارگردانها و نیروی انتظامی وجود دارد، تصریح میکند: این مشارکت وجود دارد اما هدف اصلی نزدیکی بیننده با فضای نیروی انتظامی است. یکی از آیتمهای این کار، نزدیک شدن به بیننده و همدم او شدن برای رسیدن به اهداف ناجا است. در کنار این تلاش میکنیم درام خوب و قصه زیبایی داشته باشیم و تا میتوانیم از ایجاد این تصور که سریال سفارشی است جلوگیری کنیم. این نکته برای ما اهمیت زیادی دارد و البته دشوار هم هست. این کار اصلا آسان نیست.
وی در پاسخ به اینکه آیا در این سریال ما صرفا شاهد موفقیتهای کاراکترهای پلیس هستیم یا ویژگیهای منفی و شکستهای آنها هم به نمایش گذاشته میشود یا خیر؟ تصریح میکند: چنین تلاشی مثل شکستن یک تابو میماند و ما سعی کردیم این اتفاق شکل بگیرد. خوشبختانه دوستان ناجا هم برای این مهم قدم پیش گذاشتهاند تا این اتفاق خوب رخ دهد. ما وجوه مختلف شخصیت پلیس را نمایش دادهایم. اینجا به شدت سارقان و خلافکاران قوی و قدر هستند و با آنها ساده برخورد نشده و افراد ضعیفی معرفی نشدهاند. آنها داستان را برای پلیس پیچیده میکنند و پلیسها در عین موفقیتهایشان در روبرویی با این خلافکاران شکست هم میخورند.
تکاور درباره حضور چهرههای مختلف در سریال هم میگوید: این سریال شخصیتهای متعددی داریم و ما در یک سریال 10 قسمتی 58 بازیگر داریم. هم از افراد شاخص در این سریال استفاده شده و هم بازیگران جدید حضور دارند. یکی از کارهای تهیهکننده پافشاری روی ویترین سریال بوده و به شکر خدا بهترین انتخابها را داشتهایم. با وجود تهیهکنندهای مثل شفیعی خیال من از این سریال راحت است.
گزارش از مریم عرفانیان