خبرگزاری مهرـ گروه هنر: عوامل برنامه تلویزیونی «سفید» شبکه آموزش از جمله سعید بشیری و داوود آجرلو تهیهکنندگان، شهرام زرگر مجری، محمدرضا شریفزاده کارشناس شب تجسمی و امیرمحمد دهستانی کارشناس شب انیمیشن و بازیهای رایانهای در یکی از روزهای پایانی سال ۹۳، مهمان ما در خبرگزاری مهر شدند و با آنها گپ و گفتی درباره این برنامه موفق داشتیم.
گفتگوی آن روز ما از عنوان برنامه «سفید» و دلیل انتخابش آغاز شد و با تلاش عوامل برای جذب مخاطب آن هم با تغییر ذائقهشان در اثر برنامههای سطحی تلویزیون ادامه پیدا کرد. در ادامه بحث به این موضوع پرداختیم که آیا هنرمندان رشتههای مختلف هنری، با وجود بی توجهیهای رسانه ملی به آنها و اینکه برخیشان با تلویزیون قهرند، به راحتی به برنامه میآمدند یا خیر. در این میان مباحث متعدد دیگری هم از جمله اینکه برای باخت تیمهای ورزشی هم برنامه تلویزیونی ساخته میشود اما موفقیت هنرمندان نادیده گرفته میشود و... مطرح شد.
در بخش دوم و پایانی گفتگو نیز درباره تفاوتهای «سفید» با «دو قدم مانده به صبح»، نحوه راضی نگه داشتن مخاطبان خاص و عام این برنامه، پیروی از خطوط قرمز و تبدیل «سفید» گپ زدیم. این بخش را در ادامه میخوانید:
*آقای بشیری هدف شما از ساخت این برنامه چه بود؟ تصمیم که نداشتید «دو قدم مانده به صبح» را تکرار کنید؟
سعید بشیری: یکی از نکات مهم این برنامه که میتواند تأثیرگذار باشد این است که ما میدانیم برای هر موضوعی در تهران امکانات وجود دارد اما مشتاقان و علاقمندان به هنر در شهرستانها، این امکان را ندارند که استانداردهای هنری افراد درجه یک حوزهشان را ببینند. قطعا در شهرستان نمیتوان در کلاس اساتیدی امثال زنده یاد سمندریان شرکت کرد یا تئاترهای درجه یک را دید و پای صحبتهای شادمهر راستین یا بهنام بهزادی نشست. من خودم اهل شهرستان هستم و دورهای بسیار به هنر علاقمند بودم اما تنها دسترسیام ماهنامه فیلم بود. «سفید» امکان برخورداری از برخی امکانات پایتخت را برای علاقمندان فراهم میکند.
به جز شباهتهای «سفید» و «دو قدم مانده به صبح»، این دو تفاوتهایی دارند. «سفید» به دلیل شبکه پخش کننده، رویکرد خود را از ابتدا آموزش قرار داده است اما آموزش نه به معنای تعلیم مستقیم بلکه ما در این برنامه قرار است از طریق انتقال تجربیات آدمهای حرفهای در پروسه خلاقهشان با مخاطب، آموزش را صورت بدهیم آن هم با استفاده از مصداقهای تصویری بحثها، نمایش آثار هنرمندانی که به برنامه میآیند و...
*به نظر من برنامه بین این رویکرد و رویکرد دیگری در رفت و آمد است. از یک سو برنامه پاتوقی ایجاد کرده که مخاطبان خاص و حرفهای خود را دارد و از طرف دیگر همین بحث آموزشی که برای مخاطب عام علاقمند به هنر است. شما چگونه بین این دو تعادل برقرار میکنید؟
بشیری: شما درست میگویید. ما همیشه وقتی برنامهای را طراحی میکنیم در چشمانداز اولمان جلب توجه هنرمندان رشتههای مخاطب را مدنظر قرار دادیم و بعد به واسطه حضور این آدمها است که دایره مخاطبان برنامه گستردهتر میشود. با این حال فکر میکنم در تمام برنامههای «سفید» رویکرد آموزشی وجود داشته است مثلا یکی از مهمانان ما بابک حمیدیان بود که استاد دانشگاه نیست و ادعایی هم ندارد. حتی با حضور او برنامه حال و هوای شخصی این هنرمند را به خود گرفت اما چند نکته وجود داشت؛ اینکه این آدم اهل کتاب و موسیقی بود، رفتار مهرآمیزی با گلها داشت، اهل خلوت و تأمل بود، این آن چیزهایی است که تمام کسانی که میخواهند در عرصه هنر کار کنند، باید با آن سر و کار داشته باشند و بدانند افراد با چه پس زمینهای به جایگاه فعلی خود رسیده است.
*راستی چرا او در شب سینما به برنامه نیامده بود؟
بشیری: ما به غیر از کارشناسان کاربلدی که داریم، یک کارشناس همکار رزرو هم داریم که آقای رضا موسوی است. او از قبل موضوعاتی را طراحی میکند و به آنها میپردازد.
داوود آجرلو: ما حتی در احساساتیترین برنامهها مثل حمیدیان که از تجربههای شخصیاش گفت، نکات آموزشی داشتهایم. در همین شبها که احمد نصرالهی مهمان برنامه بود، ۴۵ اسم از درجه یکهای تاریخ، فرهنگ و هنر روی آنتن برده شد. من نشستم و نوشتم. اینها کد و سرفصل برای مخاطبان و فرصت مغتنمی بود آن هم روزگاری که برخی اساتید دانشگاه اسم اساتیدی چون بهرام بیضایی یا عباس نعلبندی را نشنیدهاند!
۶ - ۷ ماه از پیش تولید ما فقط به فکر کردن گذشت، اینکه چه کسانی باشند و چه چیزهایی بگوییم. ما یک اتاق فکر منسجم داریم که از همه جا برای آن ایده میرسد.
*این موج تولیدی شدن برنامههای زنده هنوز به ساحل «سفید» نرسیده است؟
بشیری: هنوز چیزی به ما نگفتهاند اما در شبکه آموزش برخی از برنامهها، تولیدی شدهاند اما فعلا از طرف مدیریت شبکه چیزی به ما اعلام نشده است اما چون مهمانها و کارشناسهای برنامه ما از درجه یکهای هنرهای خود هستند و اگر برنامه تولیدی شود ما نمیتوانیم در ساعت پخشمان آن را تولید کنیم و باید آن را در طول روز ضبط کنیم، قطعا مشکل بزرگی سر راه برنامه ما خواهد بود و ۵۰ درصد مهمانانمان را از دست خواهیم داد. تایم فعلی ما خیلی مناسب است تا هنرمندان بتوانند در برنامه شرکت کنند.
آجرلو: اتفاقا ما بحثی با آقای زرگر داشتیم درباره ضرورت اینکه چرا این برنامه باید زنده باشد، فکر میکنم خودشان بگویند بهتر باشد.
شهرام زرگر: علت عمده جذابیتهای برنامه زنده بخاطر غیرقابل پیشبینی بودن هست، به نظرم حتی تپق برنامه زنده به فصاحت برنامه از پیش طراحی شده رحجان دارد. اما بخش عمده این موضوع این است که مهمانان اعتماد کامل به برنامه خواهند داشت و میدانند بدون جرح و تعدیل حرفهایشان زنده پخش میشود. همگی آنها هم از بزرگان هنر هستند و با محدودیتهای رسانه آشنا هستند. برنامه زنده تولید تازگی میکند و اعتماد مخاطب را بیشتر به رسانه جذب میکند.
*این موضوع به شکل گیری لحظات ناب هم کمک میکند. مثل اینکه شعری خوانده میشود و شما بغض میکنید. اما من قدری به حرکات دوربین انتقاد دارم. زومهای ناگهانی روی صورت یا دست مجری یا مهمان...
بشیری: خوشبختانه دو تن از با تجربهترین کارگردانان تلویزیونی با ما همکاری میکنند؛ آقایان عیوقی و مصطفوی. در برنامه ما هم گاهی به عنوان مخاطب برخوردهای حسی خودمان را منتقل میکنیم. مثل بهرام عظیمی که همیشه فضای مفرحی با خود به همراه میآورد. وقتی او به ساعتش اشاره کرد و من احساس کردم شاید مخاطب بخواهد ساعت او را ببیند. برای همین بسته تلویزیونی او را گرفتیم. یا در باره تحت تاثیر قرار گرفتن زرگر، من با خودم گفتم درست است ما برنامه آموزشی میسازیم اما «سفید» یک برنامه تلویزیونی است و باید جذابیت داشته باشیم و این واکنشهای عاطفی برای مخاطب جذاب است و میخواهد افراد تئوریک و دانشگاهی را در فضای حسی هم ببیند و این کار را جذاب میکند. اگر این رویکرد خوشایند نبوده ایراد از ما است.
*آقای دهستانی حوزه تخصصی شما انیمیشن است. بد نیست لابلای این گفتگو درباره تغییر مدیریت مرکز پویانمایی صبا و شبکه پویا از شما سوال کنم. این تغییرات را چطور ارزیابی میکنید؟
امیرمحمد دهستانی: مدیرانی که میآیند، قطعا میروند و حضورشان گذرا است. ما تولیدکنندگان انیمیشن مثل ریگ ته جوی هستیم و میمانیم. اگر مدیرانی کار خوبی انجام دهند دعاگویشان هستیم. تصور میکنم اگر مدیران عملکرد خوبی نداشته باشند، همه اعتراض خواهند کرد و زمانه عوض شده است.
*با مدیران جدید همکاری داشتهاید و باز هم برای صبا انیمیشن میسازید؟
دهستانی: کاری که من در دست تولید دارم، گوهری است که دست هر مدیر و سازمانی نمیدهم.
*آقای بشیری خطوط قرمز چقدر دست شما را در ساخت «سفید» بستند؟ اصلا شما با چنین خطوطی روبرو شدید؟ به ویژه که خیلی وقتها به نظر میرسد آنها فرضی و ساخته محافظه کاری برخی همکاران شما هستند.
بشیری: نوعی واکنش در فضای عمومی جامعه ما وجود دارد واکنشی که به غر زدن و مدام گلایه کردن در همه زمینهها مرتبط است و پیامد این ماجرا برای رسانه به این تبدیل شده که ما برای برنامهسازی به این سمت میرویم که همواره دو فرد از دو جناح مختلف را روبروی هم بنشانیم تا با هم بحث کنند و گاهی حتی به شکل واکنشهای آنی نامحترمانهای جلو بروند. حتی من گاهی در یک برنامه معروف ورزشی دیدهام که از یک ورزشکار درباره اخلاق همکاری میپرسند؛ موضوعی که هیچ ربطی به حرفه او ندارد و این پخش میشود.
بدون فروتنیهای مرسوم جامعه ما، برنامه «سفید» در عین اینکه تلویزیونی و جذاب است با رویکرد سالم سراغ آموزش غیرمستقیم فرهنگ و هنر رفته است، بدون اینکه بخواهد به این واکنشهای گله مند و غر و لندکنان همیشگی باج دهد، برنامهای است که از این رویکرد دفاع میکند و سر حرفش میماند. تعدادی هنرمند حرفهای به برنامه ما میآیند و ما تلاش میکنیم مسائل هنری را به شکل جذابی به مخاطبان سطح متوسط به بالا آموزش دهیم. برخی از مهمانان ما در حرفه خود میزان هستند و از طریق آنها برخی موارد را به همکاران آنها گوشزد کنیم. بنابراین نیازی به شکستن خطوط قرمز نداریم. ضمن اینکه من و آجرلو به عنوان تهیهکنندگان میدانیم برای صداوسیما برنامه میسازیم و رویکردی مطابق اعتقاداتمان داریم. اینکه گاهی در تلویزیون خط قرمزهایی هست که گاهی مشخص میشود اصلا نیازی به آنها وجود ندارد و بسیاری از مدیران هستند که با حرفهای گری تمام به این خطوط اهمیتی نمیدهند و این مدیران میانی و پایینتر هستند که آنها را مهم جلوه میدهند.
امیدوارم با حضور آقای پورمحمدی، مدیری که همه اذعان دارند در مدت زمان طولانی مدیریتش بر شبکه سه برنامههای جذابی تولید کرده که اعتماد مردم را جلب کرده و با حضور او تلویزیون میتواند اعتبار گذشته خود را به دست بیاورد و آقای سرافراز هم با همین دیدگاه، به برنامههایی امثال «سفید» توجه کنند که میتواند تاثیرگذاری فرهنگی بر مردم داشته باشد.
*فکر میکنید «سفید» به یک برند تبدیل شده است؟
بشیری: این را من نمیتوانم بگویم اما واقعیت این است که این برنامه بین دو قشر به خوبی دیده شده است؛ حرفهایهای هنرهای مختلف برنامه را تماشا میکنند و خیلی وقتها شده بعد از پایان برنامه یک کارگردان حرفهای سینما به من زنگ زده است یا سردبیر معتبرترین ماهنامه سینمایی کشور به من پیام داده است. اینکه برنامه برند شود به زمان نیاز دارد چون به جلب اعتماد مخاطب در دراز مدت احتیاج دارد. یاد دکتر قاسمی بخیر که حضور برادرانه و راهنمایی داشت و همیشه به من میگفت انتظار دارم برنامهات ۶،۷ ماهه جواب بدهد اما به شکر خدا زودتر از این زمان جواب داد.
شریفزاده: نکتهای که برای «سفید» مهم است سلامت آن است. واقعا اگر این برنامه مخاطب دارد، مخاطب واقعی است و ما برای برنامه به زور مخاطب نساختهایم. طنز وحشتناکی که در بعضی برنامهها وجود دارد این است که مجری سوالی مطرح میکند شبیه اینکه «به نظر بینندگان عزیز ۲+۲ چند میشود؟ ۳ میشود، ۴ یا ۵» در پایان هفته هم قرعهکشی میکنند و خودرو و لپ تاپ میدهند! یک میلیون پیام برای این برنامه میرسد چون میخواستند با پاسخ دادن به سوالی که جواب واضحی دارد شانس خودشان را امتحان کنند اما من به مخاطبان برنامه «سفید» احترام میگذارم که هیچ خواستهای ندارند، قرار نیست در هیچ قرعهکشی شرکت کنند و بنا نیست برنامه به صرف دست به یقه شدن مهمان و کارشناس جذاب شود.
ارزش دارد که دو نفر کارشناس با هم گفتگو کنند و این گفتگو حتی به سمت خاطره برود و آموزشی هم باشد. قرار نیست صرفا تاریخچه یک هنر بیان شود تا ما برنامه را آموزشی بدانیم. ما باید به مخاطب تلویزیون آموزش دهیم حتی اگر میخواهند بازیگر شوند هم باید کتاب بخوانند. متاسفانه اکنون دانشجوی ترم ۲ خودش را هنرمند شناخته شدهای میداند و جواب سلام نمیدهد. اما در برنامه میبیند کسی دارد ۱۰ سال تلاش میکند و فروتنانه جلو میرود. «سفید» تبلیغات خاصی ندارد، اسپانسرهای عجیب و غریب بالای سر برنامه نیستند و همه چیز نرمال و خوب پیش میرود. «سفید» را چه صد نفر ببینند چه صدهزار نفر، آنها مخاطبان واقعی هستند.
بشیری: چیزی در برنامههای گفتگومحور تلویزیون رایج شده و انگار ما که برنامهساز هستیم، منتی بر مخاطب داریم. به نظر من اصلا اینگونه نیست. این حرفه و کار ما است و بابت آن دستمزد میگیریم. ما افتخار میکنیم که در رسانه ملی به ما وقتی داده شده تا برنامه فرهنگی و هنری بسازیم که تاثیر خوبی بر روح و جسم و جان مخاطب دارد و شاید در درازمدت به مرور تاثیر آن را در جامعه ببینیم و به چشماندازهای نظام برسیم. ما همه امیدواریم آنهایی که باید صبر کنند و بدانند این برنامهها حتی اگر مخاطبان یک سریال ملودرام با بازیگر معروف را ندارد و این هم کاملا طبیعی است، بدانند در درازمدت این برنامهها تاثیر جدیتری برای این مملکت خواهد داشت.
گفتگو از مریم عرفانیان