به گزارش خبرنگار مهر، کتاب مذکور مجموعه داستانی متشکل از ۹ داستان کوتاه این نویسنده است که به عنوان پنجاهمین عنوان مجموعه «ادبیات امروز» نشر افق به چاپ رسیده است.
قیصری در این داستانها، به کاوش در درون انسانهای درگیر با جنگ پرداخته است، اما جنگی که این انسانها با آن رو در رو هستند، گویی صلح است. در ۹ داستان این کتاب، اخلاق و رفتار فردی شخصیتها برجسته شده است. نویسنده همچنین با به کارگیری اسطوره و اشارههای فلسفی در لایه های درونی داستان ها، به ناشنیده و نادیدههای جنگ معنی جدیدی داده است.
اسامی داستانهای این کتاب عبارت است از: آب، یکی خوابیده زیر درخت کُنار، آصف خروس نداره!، در را باز کن، کاتب، ساقه ی پلاتین، نگهبان تاریکی، کی اولین شوت رو میزنه؟، آتش.
در قسمتی از داستان «کاتب» از این کتاب می خوانیم:
صاحب صدا، هنوز نرسیده به سنگر، برگشت عقب. چند نفر دور او می چرخیدند، صدای خش خش بی سیم بلند شده بود. یک باره صدا افتاد. پیدا نبود. انگار کسی از پشت سر صداش زده بود یا تیری از غیب خورده بود بهش که صداش افتاد. ضامن را کشیدم و با پشت دست پتو را آهسته پس زدم. بوی زهم زد زیر دماغم، انگار ماهی دهان باز کرده بود و می خواست من را ببلعد. کمی پس کشیدم، دوباره که سر کشیدم توی سنگر، نور کم جانی ته سنگر دیدم که دلم را روشن کرد در آن ظلمت. نارنجک هنوز توی دستم بود که دیدم سربازی با دستهای بالاگرفته، به نشانه تسلیم، دوزانو افتاد توی درگاه سنگر. ترسیده، ناخواسته خودم را کشیدم عقب. نزدیک بود دستم باز شود، خدایی بود که نشد. سرباز انگار پشت گونی ها منتظر نشسته بود. زیرپیراهنی سفیدی تنش بود که در آن ظلمت می درخشید...
این کتاب با ۸۰ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۶ هزار تومان منتشر شده است.