۱۳ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۱۶

پای «سلحشوران پارله‌آن» به کتابفروشی‌ها باز شد

پای «سلحشوران پارله‌آن» به کتابفروشی‌ها باز شد

رمان «سلحشوران پارله‌آن» نوشته سید علی خواسته در قالب مجموعه رمان نوجوان نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب، صد و سی و یکمین عنوان مجموعه رمان نوجوان است. سید علی خواسته نویسنده جوان این رمان، متولد سال 69 است و دارای مدرک مهندسی صنایع است. او برای کتاب «سریر هوشیار» که پیش از «سلحشوران پارله‌آن» به چاپ رسیده، چند جایزه از جمله جایزه کتاب فصل، جایزه جشنواره کتاب سال دانشجویی و جایزه جشنواره جوان را به خود اختصاص داده است. «سریر هوشیار» تا به حال به چاپ سوم رسیده است.

داستان رمان «سلحشوران پارله‌آن» در سرزمینی شبیه به ایران باستان می‌گذرد. عده‌ای که به عنوان سلحشوران پارله‌آن معروفند با اهریمنانی می‌جنگند که در قالب انسان، گاه شعبده‌باز، گاهی جادوگر و بیشتر وقت‌ها مخوف و ترسناک‌ هستند.

خلاصه داستان این رمان به این ترتیب است که میراث خطرناکی از گذشتگان سرزمین پارله‌آن که می‏‌تواند هم برای نیکی و هم برای پلیدی به کار برود، به دست گروهی از خطرناکترین دشمنان این سرزمین افتاده است. پارله‌آن، سرزمینی است که در طول تاریخش محل زندگی انسان‏‌ها و موجوداتی گوناگون بوده است. با این‌که سال ها از بیرون راندن مهاجمان مانیک از پارله‌آن می‏‌گذرد، هنوز اهریمنان بسیاری از آن دوره باقی مانده‏‌اند. به همین خاطر فرمانروای پارله‌آن مدت‌هاست که گرز مشهورش به نام اخگر را بدست گرفته و همراه یاران وفادارش به مبارزه با اهریمن‌های مختلف می‌پردازد. فرمانروا اگر مجبور بشود، از یک نوجوان روستایی و بی‌تجربه کمک می‌خواهد و او را با خود همراه می‌کند؛ همراه در سفری خطرناک و اسرارآمیز...

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:

پارسامین که ظاهرا می‌خواست فضای به وجود آمده را عوض کند گفت: «فرتیاد، مدتی است از جای خواهرت بی‌خبریم. فکر می‌کنی بتوانی الان بفهمی کجا هستند؟» به سردی گفتم: «سعی‌ام را می‌کنم.» بعد کمی از حلقه آتش دور شدم و کنار توده وسایل نشستم. آن لحظه آروز می‌کردم، کاش همان‌طور که دیگران اول خیال کرده بودند، می‌توانستم ماجرای آتش تاریک را بفهمم. اما توانایی من برعکس بود و اگر از فکری خبر داشتم یا کسی را خوب می‌شناختم، می‌توانستم پیدایش کنم. البته اگر کسی در جای معینی یا موقع کار کردن با وسیله‌ی خاصی هم، مرتب به یک چیز فکر می‌کرد، می‌توانستم با لمس آن وسیله به آن فکر پی ببرم. اما شک داشتم با لمس تبرزین داراد، به چیزی که می‌خواستم برسم. در ضمن به تمام نیرویم، برای تعقیب آماکو احتیاج داشتم. پس نفس عمیقی کشیدم، ذهنم را آرام کردم و سعی کردم احساس بَدَم به خاطر رفتار دیگران را کنار بزنم. بعد کم‌کم، دوباره از بدنم جدا شدم و به جهان افکار رفتم...

این کتاب با 472 صفحه، شمارگان 2 هزار و 200 نسخه و قیمت 16 هزار تومان چاپ و منتشر شده است.

کد خبر 2414242

برچسب‌ها