خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ، روزگاری دور، در گذشتههای تاریخی و باستانی، وقتی كه یونان، دیگر حرفی و دانشمندی و نظریهپردازی برای ارائه نداشت، وقتی كه تمدن مصر به دست جهالت فراعنه نابود شد، هنگامی كه تمدن چین همراه با امپراتوری، میخواست تولدش را جشن بگیرد، در سراسر آسیای میانه و فلات ایران، امپراطوری پارس و در اروپای امروزی هم امپراطوری روم، تنها تمدنهای بزرگ دوران بودند. حالا با گذشت هزاران سال از آن ایام، جهان متمدن امروزی، پارسیها را به نام ایران و رومیان را به عنوان ایتالیاییها میشناسد. ایران و ایتالیا از این نظر دارای حس یكساناند كه هر دو دارای پیشینهای قوی، درخشان و افتخارآمیزند و مسیر رسیدن دنیا به مقصد امروزی را از ۲۵۰۰ سال پیش هموار كردهاند. حداقل در ایران هم بسیاری خود را مانند ایتالیاییها میدانند، در فرهنگ، رفتار، منش و البته در چهره. «قربانعلی پورمرجان»، رایزن فرهنگی ایران در ایتالیا در مصاحبهای تفصیلی از این شباهتهای فرهنگی ایران و ایتالیا گفته و اینكه آیا آنها هم نسبت به ایرانیها حس قرابت دارند؟
ایران و ایتالیا، بازمانده تمدنهای پارسی و رومی هستند كه قرنهای زیادی، تنها قدرتها و تمدنهای بزرگ جهان بودند. میدانیم كه ایرانیان تا حدودی از ایتالیا شناخت دارند، حالا میخواهیم بدانیم كه شناخت مردم ایتالیا از ایران و ایرانی تا چه حد است؟
برای پاسخ به این سؤال باید مردم ایتالیا را به دو بخش عام و خاص تقسیم كنیم. درباره نخبگان ایتالیایی باید بگویم كه شناخت خوبی از فرهنگ و تمدن ایران، به ویژه تمدن باستانی ایران دارند. اطلاعات باستانی و تاریخی ایران و در کتابهای تاریخی و کتابهای دبیرستان این كشور موجود است. حضور باستانشناسان ایتالیایی در ایران که سابقه شصت ساله دارد، در ارایه این اطلاعات مؤثر بوده است؛ اما در دوره بعد از انقلاب اسلامی، اطلاعات ایتالیاییها نسبت به ایران زیاد نیست و علت آن هم در سیاستهای تهاجمی غرب نسبت به ایران و فرهنگ ایران بوده است. پس چون رسانههای بزرگ غرب، اطلاعات غلط و گاهی مغرضانه از ایران را اشاعه میدادند و هنوز هم بر آن سیاستها پا میفشارند، متأسفانه گاهی شاهد این ناآگاهی در بین قشرهای مختلف ایتالیایی در خصوص ایران هستیم و هر چند نخبگان ایتالیایی، خود بر این تعمد و سوءنیت رسانههای غرب آگاه هستند و از آن رنج میبرند؛ ولی چارهای جز تن دادن به این روند نامطلوب ندارند.
علت دوم در عدم آگاهی کافی نسبت به ایران را باید در زبان نادر ایتالیایی جستوجو کرد. مردم ایتالیا، رغبتی به زبانهای غیرایتالیایی نشان نمیدهند و تعصب زیادی نسبت به زبان خود دارند؛ بنابراین تلاش میکنند تا اطلاعات خود را از رسانههای ایتالیایی اخذ کنند و متأسفانه رسانه ایرانیِ ایتالیاییزبان هم بسیار کم است و تعداد آنها از تعداد انگشتان دست هم فراتر نمیرود.
بنابراین یکی از سیاستهایی ایران در ایتالیا در قالب رایزنی فرهنگی، اطلاعرسانی و اشاعه فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی است که با ترجمه اخبار و گزارشها و چاپ و نشر صورت میگیرد. اندیشههای ادبی و دینی به ویژه شیعی در سالهای اخیر از سوی رایزنی فرهنگی و برخی از مؤسسات فرهنگی علمی ایتالیا ترویج شده و دهها کتاب در این خصوص چاپ شده است و این امر در شناخت ایتالیاییها از فرهنگ ایرانی اسلامی بسیار خوب و مؤثر بوده است.
رایزنیهای فرهنگی، محل حضور مردم علاقمند به فرهنگ و تعاملات فرهنگی است. بگوئید كه بیشترین رجوع به رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا، از طرف كدام طیف ایرانیان، مسلمانان یا ایتالیاییها صورت میگیرد؟
راستش را بخواهید، هر سه طیف با رایزنی فرهنگی کشورمان در رم مراوده دارند؛ ولی حضور ایتالیاییها، به ویژه طیف دانشگاهی و محققین ایتالیا، به همراه هنرمندان و اهل فرهنگ این کشور، بیشترین رجوع را به رایزنی فرهنگی ایران دارند. بعد از آن ایرانیان هستند و مسلمانان در رتبه بعدی قرار دارند. علت این امر در ویژگی خاص جامعه ایرانی در ایتالیاست که با کشورهای دیگر مثل آلمان تفاوت دارد. اگر چه تعداد ایرانیان در ایتالیا را بین بیست تا سی هزار نفر تخمین میزنند؛ ولی پراکندگی آنها در شهرهای ایتالیا بسیار بالاست و عمده ایرانیها در شمال ایتالیا زندگی میکنند و در رشتههای مختلف اقتصادی فعالیت دارند. بنابراین رفت و آمد آنها با شهر رم مشکل است. البته این مشکل به نوع دیگری توسط رایزنی فرهنگی حل شده است، بدین نحو که با توجه به گستره فعالیتهای مجازی توسط رایزنی فرهنگی و تشکیل بانک اطلاعاتی ایرانیان در محل نمایندگی فرهنگی، تلاش ما بر این است تا آنها را در جریان فعالیتهای خود گذاشته و برخی از بستههای فرهنگی را برای آنها ارسال كنیم.
این نقیصه را به چه شكل رفع میكنید؟
ابتدا بگویم كه حضور ایرانیان در برخی محفلهای فرهنگی ملی و یا دینی مثل جشن نوروز و مراسمهای تاسوعا و عاشورا، بسیار چشمگیر است و تعداد زیادی از آنها در مناسبتهای رایزنی فرهنگی حضور مییابند. البته حضور کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در میلان و فعالیتهای فرهنگی آنها در شمال ایتالیا توانسته است تا حدودی این نقیصه را جبران كند و ایرانیان مقیم میلان و اطراف این شهر بزرگ که تعدادشان به مراتب بیشتر از رم است، در مناسبتهای دینی و فرهنگی کنسولگری شرکت میكنند. در این برنامهها هم رایزنی فرهنگی تلاش میکند تا با دعوت از روحانی و یا شخصیتهای دینی از ایران، کمکی در این راستا ارایه دهد.
ایرانیان ایتالیایی را شناسایی كردهاید؟ چگونه میتوان از ظرفیتهای آنان استفاده كرد؟
بله. واقعیت این است که پتانسیل جامعه ایرانی در ایتالیا بسیار بالاست. حضور هنرمندان شهیر ایرانی در ایتالیا که در رشتههای مختلف فعالیت داشته و عمر خود را در این کشور سپری کردهاند و یا شخصیتهای متعدد دیگر در رشتههای گوناگون، فرصت بسیار خوبی است تا از این پتانسیل به نحو مطلوبی استفاده کنیم؛ ولی متأسفانه فعالیتهای خود را در برخی از موضوعات بسنده کردهایم و نتوانستهایم همه طیفهای مختلف ایرانی را در مناسبتهای فرهنگی و دینی خودمان جذب کنیم و این امر همت والایی را میطلبد که شورای عالی ایرانیان، ادارهکل امور اجتماعی ایرانیان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و ادارهکل ایرانیان وزارت امور خارجه، با تجمیع امکانات و بودجههای تخصیصی خود، برخی از فعالیتهای منسجم و پایداری را در خارج از کشور برای ایرانیان انجام دهند. در غیر این صورت، فعالیتهای پراکندهای را رایزنی فرهنگی به انجام میرساند که قطعاً کافی نیست. البته این وضعیت تنها نختص به ایتالیا نیست و در بیشتر کشورهای اروپایی صدق میکند.
دورنمای فعالیت فرهنگی ایران در ایتالیا چیست؟
با توجه به اقدامات ساختاری که انجام شده و روابط حسنهای که بین دو كشور ایران و ایتالیا وجود دارد و تفاهمنامههای متعددی که بین طرفین به امضا رسیده است، دورنمای بسیار خوب و مثبتی قابل پیشبینی است؛ به شرطی که بتوانیم از فرصتهای موجود استفاده کنیم. سفر وزیر فرهنگ ایتالیا به ایران در بهمن ماه سال گذشته و توافق طرفین بر امضای برنامه مبادلات فرهنگی، زمینه بسیار مناسبی برای گسترش مناسبات فرهنگی و علمی و هنری را آماده ساخته است. فرهنگ و ادب و هنر ایران در ایتالیا خواهان زیادی دارد و هر وقت برنامهای در معرفی فرهیختگان ادبی و فرهنگی ایران برپا میشود، مشتاقان زیادی در آن محافل حضور مییابند. به ویژه در سالهای اخیر، تمایل زیادی از سوی طرفین برای گسترش مناسبات صورت گرفته است که این امر دورنمای روشن و خوبی را به ما نوید میدهد. میتوان گفت كه با در نظر گرفتن جمیع جوانب، دورنمای مناسبی برای حضور فرهنگی ایران در ایتالیا ترسیم شده است.
از علاقمندان به فرهنگ ایران در ایتالیا گفتید. آنها چقدر محصولات و خدمات فرهنگ ایرانی را میشناسند؟
فرهنگ و ادبیات کلاسیک ایران در ایتالیا به خوبی شناخته شده است و بیش از پنجاه سال است که برخی از کرسیهای زبان و ادبیات فارسی در دانشگاههای این کشور به نشر آن میپردازند و بیش از دویست عنوان از کتابهای ادبی به ویژه در حوزه ادبیات کلاسیک فارسی به زبان ایتالیایی ترجمه شده است و هنوز هم اساتید ایتالیایی در این زمینه تحقیق میکنند تا جاییکه در سال گذشته، ترجمهی جدید «دیوان حافظ» توسط پروفسور «ساکونه» ارایه شد و در مراسم جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران هم جایزهای را به خود اختصاص داد. همچنین از سال ۱۳۹۲ رایزنی فرهنگی کشورمان در رم، سلسله نشستهای علمی عصری با مفاخر ادبی ایران را در محافل علمی ایتالیا برگزار میکند که مورد استقبال شدید قرار گرفته است. همه اینها نشان دهنده رغبت و تشنگی جامعه فرهنگی و علمی به فرهنگ و ادب فارسی است که بایستی به گونهای مناسب به این درخواستها پاسخ مناسب بدهیم.
تهدیدها و فرصتهای فعالیتهای فرهنگی ایران در ایتالیا چیست؟
فرصتهای فعالیتهای ایران در ایتالیا به صورت تیتروار شامل روابط حسنه و خوب سیاسی فرهنگی بین دولت ایران و ایتالیا و اعتماد بالای طرفین به همدیگر در مسایل مشترک، حضور بیش از بیست هزار نفر از ایرانیان همسو و غیرمعاند در ایتالیا، وجود اسناد همکاری در حوزههای فرهنگی، علمی و پژوهشی بین مؤسسات علمی و فرهنگی دو طرف، كرسیهای پنجگانه زبان فارسی در دانشگاههای رم، ویتربو، ونیز، بولونیا و ناپل، وجود ایرانشناسان ایتالیایی که تعداد آنها در سراسر ایتالیا به سیصد نفر میرسد، حضور مسلمانان معتدل که مراودات خوبی با رایزنی فرهنگی دارند و همچنین استقرار واتیکان و اندیشمندان مسیحی در ایتالیا که زمینه را برای گفتوگوهای دو جانبه و چندجانبه در حوزهی دینی باز کرده است، میشود.
همچنین معضل و مشکل اقتصادی ایتالیا تا حدی که مجموع بدهی این کشور به بالای دو هزار میلیارد رسیده و به شدت سیاست ریاضت اقتصادی را دنبال میکنند و این امر در تمام مؤسسات فرهنگی این کشور هم حاکم شده و فعالیتهای مشترک فرهنگی را با مشکل مواجه کرده است به همراه رسانههای معاند و غیرهمسویی که سیاستهای ضدایرانی را پیش گرفتهاند و همواره در مطبوعات و رسانههای ایتالیا مردم و مخاطبین خود را بمباران اخبار گزارشات ضدایرانی میکنند و همچنین لابی صهیونیستی در اتحادیه اروپا که گاهی از طریق عوامل خود در کشورهای اروپایی در مقام تقابل با جمهوری اسلامی ایران برمیآیند، تهدیدهای حضور فرهنگی ایران در ایتالیاست.
بیشترین تعاملات رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا با كدام نهاد فرهنگی یا علمی ایتالیاست؟
در پاسخ به شما باید بگویم كه رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا در تلاش است تا در کنار انجام برخی از برنامههای فرهنگی و دینی، مراودات رسمی فرهنگی هنری را با ایتالیا گسترش دهد و طبیعی است که با وزارت فرهنگ و فعالیتهای هنری ایتالیا، شهرداری رم، موزهها و مراکز هنری رم و دانشگاههای ایتالیا از جمله ساپینزا، تورورگاتا، روما، پالرمو، کالیاری و پاویا، بیشترین تعاملات را حداقل در دو سال گذشته داشته است. بر همین اساس است که در سال گذشته برخی از اتفاقات خوب فرهنگی در حوزه رسمی فرهنگی و علمی افتاد که برخی از آنها عبارتند از سفر وزیر فرهنگ ایتالیا به تهران، سفر رئیس سازمان ملی تحقیقات ایتالیا به ایران و امضای دو سند یادداشت تفاهم با پژوهشگاههای علمی در ایران، آمادهسازی برنامه اجرایی موافقتنامه فرهنگی علمی و آموزشی بین دو کشور که به زودی به امضای طرفین میرسد، امضای یادداشت تفاهم همکاری بین دانشگاه پالرمو و مؤسسه مطالعات علوم اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فنآوری، امضای یادداشت تفاهم بین مرکز تبادلات علمی و دانشگاهی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با دانشگاه کالاری، اعلام آمادگی اخیر شهرداری رم برای امضای یادداشت تفاهم با شهرداری تهران و ... كه هر کدام از این تفاهمات، زمینهساز اجرای فعالیتها و برنامههای فرهنگی بین دو کشور خواهد بود و موجب میشود که مراودات فرهنگی دو سویه با حسن نیت بیشتر به پیش روند.
نهادهای فرهنگی، اجتماعی و علمی ایتالیایی چه نظری دربارهی جمهوری اسلامی ایران، انقلاب اسلامی، فرهنگ ایرانی ـ اسلامی و رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا دارند؟
در ابتدا باید بگویم كه به لحاظ تاریخی، ایتالیاییها نسبت به ایران یک حسن ظن دیرینه دارند. البته در حوزه فرهنگی و هنری، روابط دو طرف به صدها سال پیش برمیگردد. از نگاه ایتالیاییها، ایران به عنوان یک کشور صاحب تمدن دیرینه و چندهزار ساله است و قرابتهای زیادی بین تمدن روم قدیم و تمدن ایرانی قائلند. این نگاه در وضعیت حاضر هم به نوعی موجود است. ایرانیان مقیم ایتالیا به عنوان مهاجرین درجه یک به لحاظ رفتاری و فرهنگی ارزیابی میشوند و دولت ایتالیا هم رضایت کامل خود را از این امر به کرات اعلام كرده است. حتی بعد از انقلاب اسلامی ایران، هیچوقت روابط سیاسی و فرهنگی دو طرف تنزل پیدا نکرد و همیشه در سطح عالی بوده است؛ ولی به هر حال ایتالیا جزو کشورهای تأثیرگزار و مهم اتحادیه اروپا است و مجبور است برخی از سیاستهای اعلامی این اتحادیه را در روابط خود با جمهوری اسلامی ایران اعمال كند؛ بنابراین در برخی از برههها به ویژه در حوزهی اقتصادی، موجب تنزل روابط دوجانبه شد؛ ولی در حوزهی فرهنگی، شاهد تنزلی در روابط نبودهایم. برای همین است که حتی دولتمردان این کشور و اساتید و مؤسسات فرهنگی ایتالیا همواره مترصد فرصت بودهاند تا مراودات خود را با ایران گسترش دهند. در ماههای اخیر شاهد بودیم که با روی کار آمدن دولت آقای دکتر روحانی، اولین وزیر خارجه اروپایی از ایتالیا به ایران سفر كرد و بعد از آن وزیر فرهنگ ایتالیا و مسئولین عالیرتبهی این کشور رهسپار ایران شدند. اینها نشانگر نوعی علاقه ذاتی ایتالیاییها به ایران و فرهنگ ایران است و هر کس از ایتالیا به ایران سفر میکند، چنان شیفته عظمت این فرهنگ میشود که حاضر به فراموشی آن نیست.
فعالیتهای رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا در قبال مسلمانان و ایرانیان مقیم این كشور چیست؟
برخی از فعالیتهای رایزنی فرهنگی، مخصوص ایرانیان مقیم در این كشور، است. مثل برنامه جشن نوروز ولی برخی از فعالیتهای ما در مناسبتهای اسلامی اختصاص به ایرانیان ندارد و همه مسلمانان از طیفها و ملیتهای مختلف میتوانند در آن شرکت کنند. مثل همه مناسبتهای دینی در طول سال.
سؤال آخر را بدون مقدمه میپرسم. اسلام را هم برای ایتالیاییها معرفی میكنید؟
با توجه به اینکه هنوز شناخت مردم ایتالیا از اسلام کافی نیست؛ الزاماً بایستی مقداری از انرژی خود را صرف همین قضیه بنیم که ترجمه برخی از کتب دینی و برنامههای دینی فرهنگی در همین راستاست و سالانه حدود سه تا پنج کتاب با موضوعات اسلامی چاپ میكنیم. مثلاً همین اواخر، کتابهای «مکاتبات پروفسور هانری کوربن با علامه طباطبائی» «قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران (برگرفته از فقه جعفری)»، کتاب «خداشناسی» آیتالله مصباح یزدی و معرفی استانهای کشورمان به زبان ایتالیایی ترجمه شدهاند که تمامی آنها تا آذرماه ماه چاپ خواهند شد.
باید تأكید كنم كه معرفی اسلام به عنوان یک دین کامل و صلحطلب که آموزههای آن، تأمین کننده آرامش برای زندگی فردی و اجتماعی است، یکی از اولویتهای ماست. متأسفانه زمان زیادی را برای زدودن برچسبهای افراطگرایانه به اسلام که از سوی گروههای افراطی اسلامی (وهابیها، تکفیریها، سلفیها، طالبانیها و...) و دنیای غرب به آن زده شده است، صرف كرد تا چهرهی نورانی و واقعی اسلام برای دنیا، مکشوف شود.
ممنون از وقتی كه برای ما اختصاص دادید. آماده شنیدن صحبتهای پایانی شما هستم.
میخواهم بگویم وضعیت كنونی جهان كه مملو از درگیری است، یك اقدام جهانی را میطلبد تا جهان رنگ صلح و آرامش را ببیند. به نظر من در این زمینه معرفی مکتب اهل بیت (ع) به عنوان اسلام راستین، یقیناً راهگشا و تنها راه ممکن خواهد بود؛ چنانچه در گفتوگوهای اسلام و مسیحیت و دیالوگهای متفاوت علمی، این واقعیت خود را نشان داده است.