تأثیر کتب آسمانی بر جریان‌های ادبی یک واقعیت است و در میان شاعران کهن ایران زمین، انعکاس آیات قرآن در اشعار حافظ نمونه‌ای قابل تأمل است.

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ: قرآن به عنوان معجزه مکتوب پیامبر خاتم(ص) همواره حضوری پررنگ در فرهنگ، هنر و ادبیات ایران زمین داشته است و امروز با مراجعه به ادبیات کهن ایران زمین به خوبی می‌توان انعکاس این کتاب آسمانی در متون به یادگارمانده از بزرگان فرهنگ و ادب ایران را رصد کرد.

هست قرآن حال‌های انبیا
ماهیانِ پاکِ بحر کبریا

چون تو در قرآن حق بگریختی
با روان انبیا آمیختی

(مثنوی مولوی)

تاثیر کتب آسمانی ادیان مختلف در فرهنگ هر ملت، امری کاملاً روشن است. به طوری که اگر از پرنفوذترین کتاب‌ها در ادبیات هر ملتی سراغ بگیریم، متخصصین به ادبیات آن ملت، کتاب دینی خود را در طول تاریخ ادبیِ خود بیش از هر کتابی موثر می‌دانند.

مثلاً کتاب مقدس(bible) در ادبیات ملل اروپایی همواره بیشترین حضور را حداقل تا قبل از دوران مدرن در شاهکارهای ادبی آنها مانند کمدی الهی و بهشت گمشده داشته داشته است. حضور قرآن در فرهنگ اسلامی و متون ادبیات فارسی امری بدیهی است و نویسندگان و شعرای ادبیات فارسی چه در نظم و چه در نثر در دوره‌های مختلف ادبیات فارسی هر کدام به شیوه‌ای از این کتاب آسمانی تاثیر پذیرفته‌اند.

زمانی تاثیرپذیری از قرآن در ادبیات فارسی، به صورت اقتباس مستقیم و نقل تمام یا قسمتی از یک آیة قرآن در متنی ادبی است و در دوره‌ای استفاده از واژه‌ها و ترکیبات قرآنی، از ویژگی سبکی نویسندگان و شعرای آن دوره می‌شود و در شعرایی تاثیرپذیری از قرآن بیشتر به شکل تلمیح و اشاره به داستان‌ها و قصص قرآنی است.

ضمن اینکه در تاریخ ادبیات فارسی دسته‌ای از متون نثر درباره تفسیر قرآن کریم وجود دارد که با توجه به کهنگی متن و قدمت زبان، منشاء تحقیقات سودمند در حوزه تاریخ زبان فارسی شده است (مانند ترجمه تفسیر طبری، تاج التراجم اسفراینی، تفسیر سورآبادی و کشف‌الاسرار میبدی و...).

البته پرداختن به موضوع تاثیر قرآن و شیوه‌های تاثیرپذیری شعرای ادبیات فارسی ار قرآن، موضوع کتابها و پژوهش‌های جداگانه مفصل است که علاقمندان به این موضوع می‌توانند به کتاب‌هایی مانند «تاثیر قرآن و حدیث در ادبیات فارسی» از دکتر علی‌اصغر حلبی که یکی از واحدهای درسی دانشگاهی در رشته زبان و ادبیات فارسی است، مراجعه کنند.

اما در بهار قرآن و ماه ضیافت الهی کاملاً مناسب دانستیم، هرچند شمه‌ای کلی، اما درخشان از حضور قرآن در آثار شاخص ادبیات فارسی را نشان دهیم تا آشکار شود، همه نویسندگان و شعرای و فرهیختگان در ادب فارسی خصوصاً تا قبل از دوره معاصر از خوانندگان بلکه شیفتگان این کتاب مقدس بوده‌اند:

یک ذره ز حسن لیلی‌ات بنمایم
عاقِل باشم اگر تو مجنون نشوی

حافظ

با حافظ شروع می‌کنیم که به‌عنوان بزرگترین غزلسرای ایران حسن افتتاحی باشد، چرا که در تمام دوره حضور این شاعر در ادبیات فارسی، مردمان این سرزمین دیوان او را همچون کتابی مقدس در کنار قرآن گذاشته‌اند و خودش را لسان‌الغیب خوانده‌اند و به کتابش تفال‌ها زده‌اند و هم اینکه بر کسی پوشیده نیست حافظ تخلص شعری خود را به جهت حافظ قرآن بودن برگزیده است؛ حافظ شیرازی هم حافظ الفاظ ظاهری قرآن بوده است، چنانکه خود می‌گوید:

ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ
به قرآنی که اندر سینه داری

و هم حافظ همه لطایف حکمی و معرفت‌هایی که در قرآن تعلیم داده شده است:

ز حافظانِ جهان کس چو بنده جمع نکرد
لطایف حکمی با نکات قرآنی

همانگونه که قبل‌تر گفتیم، هر شاعری در تاثیرپذیری از قرآن شیوه‌ای برگزیده است. در دیوان حافظ هم به شکل‌های مختلف به قرآن توجه شده است. از به دست دادن مغز و خلاصه تعلیمات انبیای الهی و گوهرِ معرفتیِ هر کدام از آن بزرگان تا استفاده از ترکیبات و تصاویر بدیع قرآنی برای خلق تصاویر جدید در دیوان خود.

جالب است بدانیم با آنکه نام اکثر انبیایی که در قرآن آمده است، با خلاصه‌ای از تعالیم او در دیوان حافظ دیده می‌شود؛ اما نام پیامبر بزرگوار اسلام(ص)، به اشارة مستقیم در هیچ جای دیوان او به کار نرفته است و شاید حافظ از سرِ غیرتی که به محبوب خود، پیامبر خاتم داشته است، حضور او را در دیوانش جز به اشارات ادبی نیاورده است:

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله‌آموز صد مُدرّس شد

که اشاره به امی‌ بودن پیامبر(ص) و برخورداری او از وحی دارد و یا این بیت که به قاصدبودن پیامبر(ص) از جانب کوی محبوب یاد کرده است:

آن پیکِ نامور که رسید از دیار دوست
آورد حِرزِ جان ز خط مشکبار دوست

خوش می‌دهد نشان جمال و جلال یار
خوش می‌کند حکایت عزّ و وقار دوست

یکی از استفاده‌های هنری که حافظ از قرآن کرده است، به کارگیری ترکیبات قرآنی برای ساختن تصاویر بدیع هنری در دیوان خود است:

چشمِ حافظ زیر بامِ قصرِ آن حوری‌سرشت
شیوة جنات تجری تحتها الانهار داشت

گاه آیه‌ای یا قسمتی از یک آیه قرآن در دیوان حافظ، در یک مصرع گنجانده شده است:

شب وصل است و طی شد نامة هجر
سلام فیه حتی مطلع الفجر

حافظ خود بارها از عشق و ارادتش به قرآن و همنشینی‌اش با این کتاب مقدس یاد کرده است:

حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بُوَد وِردَت دعا و درس قرآن غم مخور

عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ 
قرآن ز بر بخوانی در چهارده روایت

صبح‌ خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هرچه کردم همه از دولتِ قرآن کردم

برخی از تلمیحات و اشارات به داستان‌های انبیا الهی در دیوان حافظ، آنقدر مشهور است که حکم مثلِ سائر را پیدا کرده است. بعضی از این ابیات را می‌آوریم:

از دل تنگ گنهکار برآرم آهی
​کاتش اندر گنه آدم و حوا فکنم

پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
ناخلف باشم اگر من به جویی نفروشم

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

یوسف گمگشده باز آید به کنعان غم مخور
کلبة احزان شود روزی گلستان غم مخور

یا رب این آتش که در جان منست
سرد کن آن سان که کردی بر خلیل

فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می‌کرد

بی‌شک تاثیرپذیری این شاعر بزرگ ادب فارسی محدود به همین موارد نمی‌شود، تنها خواستیم به اشاره، مواردی را آورده باشیم و بابی را باز کرده باشیم در برخورداری از سرچشمه‌های فیاض کتاب قرآن که در صدر کتب تاثیرگذار در ادبیات فارسی محسوب می‌شود.

حامد شکوفه‌گی