استاد شیر محمد اسپندار پیشکسوت موسیقی نواحی ایران در گفتگو با خبرنگار مهر درباره فعالیت این روزهایش و وضعیت زندگیاش اینگونه توضیح داد: حکایت دل ما حکایت همان ضرب المثل معروف «نو که میاد به بازار، کهنه میشه دل آزار» است. گویا دیگر برای آقایان مسئول، هنرمندی به درد نخور هستم که در این مدت و بعد از آن مراسم یادبودی که برایم در تهران گرفتند، حتی یک سرکشی ساده هم انجام ندادند که بدانند من زنده هستم یا مرده. این بی محلی مسئولان این نکته را یادآوری می کند که من باید مشغول حساب و کتاب خودم در این دنیا باشم چرا که در این دنیا دیگر کسی حساب و کتابی با ما ندارد.
این دونلینواز افزود: متاسفانه به نظر می آید که ما برای آقایان موجودی کهنه شدهایم البته آنها نمی دانند روزی رسان من خدای مهربان است که در این ماه برکت و مهربانی نان من را می دهد. من حالم خوب است و به یاری خداوند مشکلی هم ندارم؛ حتی اگر همان مبلغ مقرری را یک ماه به حسابم واریز نکنند. البته که این وظیفه هر اداره دولتی به ویژه وزارت ارشاد است که برای کمک به هنرمندان پیشکسوت موسیقی نواحی از هیچ تلاشی دریغ نکند اما متاسفانه آقایان فقط در مراسم دولتی و یادبودهای پرطمطراق یادی از ما می کنند و وقتی مراسم تمام می شود دیگر به فکر پیگیری اوضاع نیستند.
وی درباره رفتار اداره کل ارشاد استان سیستان و بلوچستان بیان کرد: خانه ام با نزدیکترین اداره ارشاد استان سیستان و بلوچستان بیست کیلومتر فاصله دارد و به طور طبیعی من نمی توانم این مسافت را برای حضور در این نهاد طی کنم. اما آیا برای دوستان مسئول مقدور نیست حداقل هر چند ماه یک بار سری به من بزنند و ببیند حالم خوب است یا خیر؟ من بعضی وقت ها که سری به سازم می زنم و می نوازم به خودم می گویم که شاید دیوانه شده ام که این چنین فقط در تنهایی دونلی می زنم؛ سازی که در زمان مهربانی دوستان با من، در تمام دنیا تماشاگران را مجذوب می کرد و من هم خوشحال بودم که می توانم این چنین نماینده شایسته ای برای تاریخ، فرهنگ و هنر این سرزمین باشم.
استاد اسپندار با اشاره به کم توجهی مسئولان فرهنگی به مقوله حمایت از پیشکسوتان موسیقی تصریح کرد: با اینکه هنوز می توانم دونلی بنوازم اما گویا مدیران فرهنگی حالی ندارند که در این هیاهوی مدیریتی از من بخواهند کنسرتی را در تهران، شهرستان های دیگر و خارج از کشور برگزار کنم. اما آنها بدانند من همچنان حالم خوب است و از ساز زدن لذت می برم و وقتی این ساز دونلی با من است من هم خوب هستم و به هیچ چیزی هم کاری ندارم مگر اینکه تعدادی از دوستان خبرنگار تماسی با ما داشته باشند و حالی از ما بپرسند.
این هنرمند گفت: مقرریای که من می گیرم ۱۸۰ هزار تومان است که آن را دو ماه واریز می کنند و یک ماه واریز نمی کنند. حال سوال من این است آیا با این مبلغ میتوان زندگی کرد؟ این مبلغ به قدری خنده دار است که من شرمم می آید چنین مساله ای را بازگو کنم. آقایان مسئول بدانند من همان شیر محمد اسپنداری هستم که سالها پیش در کشورهای کلمبیا، هلند، فرانسه، ایتالیا، مالزی، ترکیه، پاناما و بسیاری از کشورهای دیگر به عنوان نماینده هنر ایران روی صحنه دونلی می زدم و به خودم می گفتم شاید نماینده خوبی برای ایران هستم.
وی در پایان گفت: بارها این موضوع را گفته ام که مقامات فرهنگی چندین کشور دنیا با یک اقامت مجاز و حقوق و مزایا حاضرند از من به عنوان یک هنرمند در کشورشان پذیرایی کنند اما من هم بارها گفته ام که در سخت ترین شرایط حاضر نیستم حتی یک وجب از خاک مملکت خودم را با بهترین جای دنیا عوض کنم. دل من داغ های زیادی دارد، اما ایرادی ندارد همین که زنده ام و می توانم سرحال و قبراق ساز بزنم برایم کافی است.