به گزارش خبرنگار مهر، میرجلال الدین کزازی شامگاه پنج شنبه در مراسم گرامیداشت استاد یدالله بهزاد کرمانشاهی که در محل تالار انتظار شهر کرمانشاه برگزار شد، با اشاره به انبوه جمعیت حاضر در سالن، آن را اتفاقی مثبت دانست و گفت: در این روزگار آسیبزدگی و شتابزدگی و در خودگمگشتگی در ایرانزمین کمتر به بزمهای چنین با شکوه و برین بازمیخوریم.
وی با تاکید بر ماندگاری چنین مراسماتی افزود: این بزم بیگمان سالها در یاد کرمانشاهیان و آن دیگران که با آن آشنا شدهاند باقی خواهند ماند و به تنهایی برهانی برا و نشانهای نیکو از آن خوی والای کرمانشاهی است.
ایران راستین و سرشتین را در سرزمین های با تیره های ناب ایرانی چون کردها می توان یافت
این چهره ماندگار کرمانشاهی و مشاهیر ایرانی گفت: بارها گفتهام و نوشتهام و میسزد که بار دیگر در پیشگاه شمایان بگویم که ایران راستین، ایران سرشتین و ایران شورانگیز پارسهخیز را می توان در سرزمینهایی یافت که تیرههای ناب ایرانی مانند کردان در آن میزیند و دل ایران در این سرزمینان می تپد.
وی تصریح کرد: بی گمان دل ایران در شهرهای بزرگ که در خود گم گشته و پیچیده اند نمی تپد، شهرهایی که چیستی خویش را کما بیش از دست داده اند.
استاد کزازی ادامه داد: بی گمان در شهرهایی چون پایتخت ایران زمین چنین بزمی شورانگیز و شررخیز نمی توان یافت، زیرا تهرانیان بیش از آن در خود پیچیده اند که پروای فرهنگ، ادب و اندیشه و گرامیداشت بزرگان خویش را، دست کم چونان پروای نخست در سربپرورانند.
برخاستن بهزاد از کرمانشاه بیهوده نیست
این چهره ماندگار کرمانشاهی، برخاستن مردانی چون بهزاد کرمانشاهی را از دیار چون کرمانشاه بی دلیل ندانست و تصریح کرد: هیچ پدیدهای چه خرد، چه کلان، چه ساده و چه پیچیده در دریافتن و دانستن در این جهان پهناور بیهوده پدیدار نمیشود و هیچ چیز به بازی بخت پدید نمی آید و بهزاد کرمانشاهی، آن زادمرد راد که خدایش بیامرزاد و در مینوی برین جایگاه بلندش بدهاد بیهوده نیست که از کرمانشاه برخاسته است.
وی با طرح این سوال که اگر پرسیده شود آیا بهزاد می توانست در شهر دیگر بزاید و بپرورد و بالا بیفرازد و بهزاد شود؟ گفت: به آواز بلند من می گویم نه، چرا که پاره سبب سازها باعث شده است بهزاد در این دیار بزاید، بپرورد و بالا بیفرازد که پارهای از آنها را با شما در میان مینهم.
استاد کزازی تصریح کرد: این سخن بیهوده نیست و میخواهم در پی آن به پیوندی بپردازم که هرچند پیوندی یکسره با بهزاد ندارد، اما میدانم و بیگمانم که یادکرد آن روان بهزاد را خوش خواهد افتاد، زیرا سخنی است که هرچند بهزاد به تن در میان ما نیست، بیهیچ گمان و گزافه با آن هماندیش و همداستان است.
وی با اشاره به تاثیر موقعیت جغرافیایی و نوع آب و هوا و اقلیم بر شکل گیری شخصیت افراد تصریح کرد: همه هنجارهای زیستی و همه ویژگیهای بومی در پیدایش چهرهها بزرگ، نامدار و شگفتانگیز در کارند که هر روز با با نمونههای پیرامونی آن روبه رویید.
این چهره ماندگار کرمانشاهی افزود: آب و هوا میتواند مردان و زنان بزرگ را بپروراند و به بلند پایگی و مهین پایگی برساند و کسی روزگاری از من پرسید چرا ویژگی دیگرسان در گفتار و کردار دارید و پهلوانانه سخن میگویید و یکی از پاسخهای من به او جغرافیای کرمانشاه بود که اگر در دیگر میزادم به همانسان در روان رنگ و رویی دیگر مییافتم و خوی و خیمی دیگرسان نیز میداشتم.
چشم اندازهای کرمانشاه حماسه خیز است
وی کرمانشاه را شهر رزم، حماسه و پهلوانی دانست و گفت: این اتفاق بیهوده نیست زیرا چشماندازهای کرمانشاه حماسهخیز است و کرمانشاه شهری در میان کوهساران است و در بستر سترگی که با خورشید و کیوان و ناهید راز میگوید جای دارد.
استاد کزازی افزود:هرجا کوه باشد درههای ژرف و تیز دهان میگشایند و رودهای خروشان روان میشوند و هرجا رود باشد، خرمی و سرسبزی و آبادانی و شکوفایی است
وی تصریح کرد: این همه بیگمان بیچون و چرا در آنچه بهزاد شد کارساز افتاده است و اگر نگاهی به سرودههایش بیافکنید آن شور پهلوانانه را در جایجای آن خواهید یافت و زیبایی و دلآرایی طبیعت کرمانشاه را فرا روی ما میگشاید چرا که بهزاد به شیوهای رازآلود و نمادینه از زیباییهای گیتی کرمانشاه سخن گفته است، خورشید را ستوده و شب را نکوهیده است.
آیا آن سان که کرمانشاه را می سزد گرامی داشته ایم
چهره ماندگار کرمانشاهی و این استاد ادبیات، با تاکید بر اینکه اگر بهزاد را یا هر فرزند دیگر کرمانشاهی را گرامی می داریم روا و بسیار نیک است گفت: اما گرامی داشت اینان در گرو گرامی داشت کرمانشاه است، چرا که کرمانشاه است که بهزاد را پرورانده و آیا آن سان که کرمانشاه را می سزد گرایم داشته ایم؟
وی با اشاره به خبر خشگیدگی چشمه های هزار ساله و دریاچه طاقبستان، خطاب به استاندار و مسئولین کرمانشاهی گفت: هر روز خبری جانکاه و جگر سوز از کرمانشاه می رسد که واپسین خبر جگرسوز و جگر خراش این بود که دریاچه طاقبستان خشکیده است.
دریاچه طاقبستان نماد جوشش فرهنگ ایران است
استاد کزازی دریاچه طاقبستان را نماد جوشش فرهنگ دانست و گفت: اگر دریاچه طاقبستان بخشکد، آب هنر و فرهنگ و زندگی در این شهر نمیجوشد و دیگر بهزادی پدید نخواهد آمد و در شورهبوم و در خشک رود جز خار چه میتواند رست.
وی تصریح کرد: داستان این نیست که دریاچهای بود و آبی داشت و این آب به یکباره از میان رفت، دریاچه طاقبستان اگر بخوشد، دریای فرهنگ ایران را می خشکد.
استاد ادبیات و از مشاهیر ایرانی با اشاره به اهمیت چشمه های طاقبستان گفت: اگر ما در طاقبستان آن تندیسهها را داریم که در گونه خود در جهان بیهماندند به گمان بسیاری از این رو بوده است که دریاچهای در کنار آن طاق از دیرزمانی بوده و طاقبستان پرستشگاهی در بزرگداشت آناهیتا، ایزدبانوی آب و در پی آن آبادانی است و اگر این دریاچه بخوشد، پایگاه فرهنگی و باورشناختی طاقبستان از بین خواهد رفت.
دیو گردناک «اپوش» بر کرمانشاه چیره شده است
وی خبرجانگاه و جگر سوز دیگر را ورود گرد و غبار طی سال های اخیر به استان دانست و گفت: خوشیدن طاق بستان از واپسین نمونه از شررهای جگرخراش است اما روزگاری ایرانیان به ستایش از آب و هوای کرمانشاه یاد میکردند و امروز دیو اپوش «دیوی باستانی که روی خورشید را میپوشانده است و ابرهای تیره بر خورشید می نشاند»، اما هم اکنون این دیو اپوش بر آسمان کرمانشاه چیره نشده بلکه دیو اپوشی که ابری از گرد و خاک بوده بر آسمان کرمانشاه چیره شده است.
استاد کزازی تصریح کرد: همانگونه که همگان می دانند زمانی در دریاچه پر از چین و شکن و پر تب و تاب طاقبستان خود را مینگریستیم، اما اینک خانههای بلند بی هیچ سامان در آن ساخته شدهاند.
وی افزود: زمانی به پاچه نوکان و تنگ کنشت میرفتیم تا کامه هنری برگیریم و جان و دل را بنوازیم امروز گرد کارخانهها با نوکان که بزمگاه بوکان (عروسان کرد) میسزد که باشد چه کرده است!؟
این چهر ماندگار کرمانشاهی با اشاره به موارد ذکر شده تاکید کرد: آیا از این پس کسانی چو بهزاد در این کرمانشاه پدیدار خواهند شد؟ و من به دشواری میتوانم به این پرسش پاسخ آری بدهم.
استاد کزازی افزود: ای کرمانشاهیان اگر بهزاد و دیگر نامآوران این شهر را گرامی داشته و بزم به نامشان سامان میدهید، کرمانشاه را ارج بنهید و بزرگ دارید چرا که اگر مام برنجد و بیازارد و بگزندد و به آسیب دچار شود یا فرزندی نخواهد زاد یا اگر بزاید فرزندی نزار و بیمار خواهد بود.