به گزارش خبرنگار مهر، جایگاه اجتماعی و شغلی مترجمان یکی از دغدغههای همیشگی فعالان حوزه ترجمه و بازگردانی متون در کشورمان بوده است. همچنین یکی از مسائل مهم در این زمینه، تعریفی صحیح و متقن از واژه مترجم است که باید روزی نهادینه و تثبیت شود.
اشرف جوهرپور یکی از دست اندرکاران فعالیت های انجمن صنفی مترجمان تهران، یادداشتی درباره همین دغدغه ها نوشته و آن را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است که در آن به مفاهیمی از جمله مترجمان شفاهی، حمایت از مترجمان و ... پرداخته است.
آن چه نگارنده مطلب در مقاله اش به دنبال آن است، جایگاه ترجمه و مترجم در جامعه ماست.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
انسان همواره از روزگاران کهن در تلاش برای ایجاد ارتباط با هم نوع خود بوده، این نیاز آدمی به ارتباط، منجر به پیدایش و شکلگیری تمدنهای بشری شده است. گذشت زمان و مقتضیات فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی کنونی، به ویژه در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، این التزام را بوجود آورده که در پی ایجاد پلی برای ارتباط باشند. شایان ذکر است که این مهم توسط مترجم محقق شدهاست.
از دیدگاه یونسکو مترجم کسی است که «متنهای مختلف عمومی و تخصصی را از یک زبان به زبانی دیگر ترجمه می کند و نقش مهمی را در توسعه و آبادانی یک کشور ایفا میکند. پیشرفت علمی، فرهنگی و اقتصادی هر کشور به ترجمه خوب و دقیق از دانش و علوم و فرهنگهای سایر جوامع وابسته است. وجود مترجمان قوی در گسترش روابط بینالمللی، انتقال علوم و تکنولوژی بین کشورها و غیره بسیار ضروری و لازم است. در انواع جلسات و مراسم بین المللی سیاسی، علمی، فرهنگی و ورزشی مترجمهای خبره باید حضور داشته باشند تا افراد با ملیت های مختلف به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند».
این تعریف از نظر فدراسیون جهانی مترجمان، شامل تمام مترجمان به ویژه مترجمان شفاهی، در تمام بخشها اعم از ترجمههای مکتوب، ترجمه در رادیو، تلویزیون و یا هر رسانه ی دیگر است. طبق این تعریف ترجمه، یک شغل محسوب شده و مانند سایر مشاغل از تمام تسهیلات مانند بیمه سلامت، حقوق سالمندان و بازنشستگی، تسهیلات مختلف و سایر امکانات رفاهی برخوردار است و هیچ محدودیتی از این حیث ندارد.
در کشور ما نیز با تشکیل صندوق اعتباری هنرمندان، نویسندگان و روزنامه نگاران که با عنوان صندوق اعتباری هنر شناخته میشود، گام هایی در این عرصه برداشته شده و چنین تسهیلاتی برای مترجمان در نظر گرفته شده است. اما مسأله قابل توجه در ارائه خدمات این صندوق اینست که مترجمان در این صندوق هویت مستقلی نداشته و به عنوان نویسنده شناخته میشوند؛ موضوعی که در قانون حمایت از مولفان، مصنفان و هنرمندان نیز به چشم میخورد. درست است که سازمان های بین المللی همچون یونسکو کلیه حقوق مترتب بر نویسنده یک اثر را ببر مترجم نیز مترتب می بینند، اما هرگز استقلال آن را از بین نبرده و برای وی هویت مستقلی قائلند.
به موجب آییننامه صندوق اعتباری هنر، نویسنده به شخصی اطلاق می شود که حداقل دو عنوان کتاب در سطح بزرگسالان یا سه عنوان کتاب در سطح کودکان و نوجوانان تألیف، ترجمه، نقد و بررسی یا تحقیق و ویراستاری کرده باشد و این موضوع می بایست به تأیید خانه کتاب برسد.
باید گفت صندوق اعتباری هنر تنها صندوق رسمی است که تحت نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میکند و می توان آن را تنها نهاد رسمی برای حمایت مالی از مترجمان در نظر گرفت. اما با این شرط عضویت، آیا مترجمان حمایت می شوند یا نویسندگان؟
واقعیت این است که با اعمال شرط معرفی مترجمان توسط خانه کتاب، بخش قابل توجهی از مترجمان کشور از دایره حمایتی وزارت ارشاد خارج می شوند که از آن جمله می توان به مترجمان شفاهی اشاره کرد؛ مترجمانی که در سطح بالایی از توانایی بوده و نقش مهمی را در میادین سیاسی و فرهنگی و علمی دارند. گروه دیگری از مترجمان که تعداد قابل توجهی نیز بوده و میبایست مدنظر قرار گیرند، مترجمان مکتوبی هستند که به عنوان مترجم یا مترجم یار با دارالترجمهها کار میکنند. این افراد مترجم رسمی نبوده و در نتیجه از حقوق مترجمان رسمی برخوردار نیستند و بسیاری از آنها ممکن است فرصت ترجمه کتاب و ثبت نام خود در این حوزه را نداشته باشند. دسته دیگر، مترجمان چندرسانه ای هستند که کار ترجمه فیلم و برنامه های چند رسانه ای را برعهده دارند.
اندکی تامل و تعمق در خصوص اهمیت و جایگاه ترجمه در کشور و در نظر گرفتن نکات ذکر شده ما را با این پرسشها مواجه میکند که آیا خانه کتاب که تنها بر آثار مکتوب نظارت دارد میتواند مرجعی جامع محسوب شود؟ آیا برای شناسایی مترجمان و معرفی آنها گزینههای دیگری وجود ندارد؟
آیا نظام صنفی ویژه مترجمان که به طور تخصصی به شناسایی، ارزیابی و تحلیل فعالیت شغلی مترجمان میپردازد، جایگزین مناسبی برای این امر نیست؟ پاسخ صحیح و منطقی به این سوالات میتواند راه را برای دستیابی به شرایط ایدهآلتر هموار ساخته و سبب ایجاد انگیزه برای مترجمان علاقهمند به این حرفه شود، تا به واسطه آن اندکی از دغدغههای یک مترجم کاسته شده و کمی هم به حقوق از دست رفته این قشر پرداخته شود.
اولین اقدام، بهبود شرایط فعلی مترجمان اختصاص این تسهیلات به اشخاص مورد تایید صنف مترجمان است که البته می تواند با همکاری نهادهای ذی مدخلی همچون خانه کتاب صورت پذیرد. پذیرفتن ترجمه به عنوان یک صنعت میتواند گام محکمی در راستای دستیابی به افق های روشن باشد. پس بیاییم یک بار دیگر با نگاهی جدیتر، آنگونه که شایسته ست مترجم را ارج نهیم و بکوشیم تا این رکن از حیات جامعه همچنان پایدار بماند.