سعید حسینی، مدیر مجمع نوشتافزار ایرانی- اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر، ترویج استفاده از این نوع نوشتافزار را درگرو فرهنگسازی دانست و افزود: «باربی» یا شخصیتهای والت دیسنی، یک شبه به اینجا نرسیدهاند. سالهاست که فیم و پویانمایی و تبلیغ و محصولات مرتبط فرهنگی بر اساس این شخصیتها ساخته شده است. به همین خاطر کودکان ایرانی، باربی و بتمن و مد عنکبوتی و میکی ماوس را همچنان بیشتر میشناسند. چون با این شخصیتها آشناتر هستند.
مدیر مجمع نوشتافزار ایرانی- اسلامی با اشاره به اینکه انجمن، سه سال است شکل گرفته و از سال ۹۱ تا به حال، روند روبه رشدی را طی کرده است گفت: ما کار خود را در سال ۹۱ با دو برند شروع کردیم، دو سال بعد این تعداد به ۳۰ برند رسید و ما را بر آن داشت تا به منظور انسجامبخشی به کارها و دوری از کار مقطعی، مجمعی تشکیل شود تا به فرهنگسازی در این زمینه بپردازد. چرا که در طول سال، بهطور میانگین، ۱۵۰ میلیون جلد دفتر در کشور مصرف میشود و ما نمیتوانیم نسبت به این ظرفیت عظیم و مصرف انبوه بیتفاوت باشیم. حتی اگر بتوانیم میزانی از این تعداد را به تولید نوشتافزارهای اسلامی- ایرانی اختصاص دهیم، میتوانیم بر جریان فرهنگی کشور تاثیر بگذاریم.
شکرستان و کلاه قرمزی در میان پرفروشها
حسینی در ادامه به پرفروشترین طرحهای نوشتافزار اسلامی- ایرانی اشاره و بیان کرد: شخصیتهایی که بچهها با آن آشنا هستند، درشمار کارهای پرفروش ماست. برای مثال شخصیتهای مجموعه شکرستان و کلاه قرمزی و همینطور عروسک «چرا» جزو کارهای پرفروش ماست. از سوی دیگر شخصیتهای مجموعه «پایتخت» هم طرفداران خاص خود را دارند چون بچهها این شخصیتها را در قالب فیلم و مجموعههای تلویزیونی دیدهاند و میشناسند.
او با اشاره به ضرورت حمایت دستگاههای فرهنگی مختلف از نوشتافزار اسلامی- ایرانی گفت: تبلیغ و فرهنگسازی در این زمینه، تنها برعهده مجمع نوشتافزار اسلامی- ایرانی نیست. اصلا ما به تنهایی از عهده این کار برنمیآییم و لازم است تمام نهادهای فرهنگی، بهویژه صدا و سیما به فعالیت در این زمینه بپردازند. برای مثال فروش دفترهایی با تصویر شهید عباس بابایی زمانی پرفروش شد که سریال «شوق پرواز» از رسانه ملی پخش شد یا سال گذشته، دفترهایی با تصویر تیم ملی والیبال، پرفروش بود چون والیبالیستها مرتب افتخاری تازه بهدست میآوردند و تصویرشان پخش میشد.
حسینی با اشاره به اینکه شخصیتهای مجموعه شکرستان و کلاه قرمزی تیپ هستند نه کاراکتر گفت: یکی از اهداف ما ارائه سبک زندگی اسلامی- ایرانی است ما با کلاه قرمزی و شکرستان نمیتوانیم این سبک زندگی را ترویج کنیم اما با «ثنا و ثمین» یا «بچههای آسمانی» میتوان چنین کرد. ما حتی یک انیمیشن بر اساس شخصیت ثنا و ثمین طراحی کرده ایم اما چندان موفق نبوده است. چراکه این کار به یک فرهنگسازی و تبلیغ گسترده نیاز دارد.
مدیر مجمع نوشتافزار اسلامی- ایرانی در ادامه به نحوه توزیع دفاتر اشاره و بیان کرد: بخشی از این دفترها به صورت سنتی در بازار عرضه میشود و تعدادی هم به کمک نمایشگاههای نوشتافزار در سطح کشور چون نمایشگاه «ایران نوشت» و «باز باران». اما لازم است بنکدارهای ازار، ما را بیش از این بشناسند و از کارهامان حمایت کنند.
توان رقابت با نوشتافزار چینی را نداریم
حسینی در پاسخ به اینکه گرافیک بعضی کارها، اغراق شده است یا با مخاطب، ارتباط برقرار نمیکند گفت: ما سعی کردیم در این مدت پژوهشهای کاربردی انجام دهیم و با ارائه فرمهای نظرسنجی، سلیقه و نظر مخاطبان را جویا شدهایم. البته هنوز، ابتدای راهیم و کارمان ضعفها و کاستیهای خود را دارد اما به نسبت سال ۹۱، در جایگاه بهتری ایستادهایم.
به گفته این فعال فرهنگی، بیشتر محصولات آنها به تولید و طراحی جلد دفاتر برمیگردد و همچنان کوله و تراش و پاککن و جامدادی از چین وارد میشود. به این خاطر که هزینه تولید این محصولات در ایران بسیار بالاتر از چین است و ما در شرایط فعلی توان رقابت با نوشتافزار چینی را نداریم. یعنی هزینه تولید در ایران چند برابر میشود و خانواده ترجیح میدهند تراش چینی بخرند. ضمن اینکه در قالب جلد دفتر بهتر میتوانیم پیامهای فرهنگی خود را منتقل کنیم.
حسینی با اشاره به اینکه ما برای واردات و یا تولید این محصولات در کشور تعریف و ساختار مشخصی نداریم گفت: متولی حوزههایی مانند اسباب بازی و نوشت افزار مشخص نیست. تمام هدف مجمع نوشتافزار اسلامی- ایرانی، این بوده که در این عرصه فعالیت کند و به فضاسازی بپردازد. در واقع میتوان به نوشت افزار به چشم یکی از محصولات پیش قراول صنایع فرهنگی نگاه کرد که میتواند در حوزه فرهنگ عمومی نیز تأثیرگذار باشد.
مدیر مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی به وجود برخی شائبهها اشاره و بیان کرد: در میان اعضا، کسی نیست که پول بلاعوض گرفته باشد موفقیت این کار، در مردمی بودن آن است. از اینرو فعالیتهای مجمع میتواند الگوی خوبی برای حرکتهای فرهنگی دیگر باشد آن هم در کشور ما که بیشتر کارهای فرهنگی، جنبه نمایشی دارد. در هر حال ما زمانی میتوانیم با کالاهای چینی رقابت کنیم که کارهامان، هم از نظر قیمت و هم کیفیت، قابل مقایسه با نمونههای مشابه باشد. ما همه تلاش خود را کردهایم که این اتفاق بیفید و دیگر نهادهای فرهنگی هم میتوانند چنین کنند.