خبرگزاری مهر - گروه استانها: آبادانی باشی یا نباشی، قدم زدن در این شهر یک حس نوستالژیک زیبایی به تو میدهد که باعث میشود از ماندن در این شهر هیچگاه خسته نشوی هر چند آبادان با دوره شکوفایی خود فرسنگها فاصله گرفته ولی هنوز خیلیها را مجذوب خود میکند و باعث میشود کسی در این شهر که هنوز آثار تجاوز دشمن در جایجای آن نه پیدا که نهفته است، احساس غربت نمیکند.
آبادان به دلیل شکوفایی بینظیری که داشت، نوستالژیهای بیشماری را در خود پنهان کرده است که شاید یادآوری هر کدام از آنها قلب آبادانی ها و به خصوص موسفیدان امروزی و جوانان دیروزی را میخراشد.
هرچند همان بچه آبادانی های شیکپوش، بعدها با لباسهای خاکی بسیجی و صورتهای گل مالی شده، تفنگ به دست گرفتند و از کشورشان در برابر متجاوزان دفاع کردند ولی آنها هیچگاه نمیتواند جنگی که آن همه خوشی و رونق را از شهرشان گرفت را فراموش کنند. جنگی که اول مهر و روز اول مدرسه را بر بسیاری از نوجوانان آبادان که شب به امید مدرسه رفتن و کلاسبندی خوابیده بودند را به کابوس تبدیل کرد.
آبادان با همین وضع هم هنوز برای ساکنانش باعث غرور است و اگر از مردمش سؤال کنی با غرور خاصی میگویند؛ آبادانی هستند اما آبادان بهرغم همه جاذبههای زیبایی که در خود جای دارد، از یک کالبد زخمی هم رنج میبرد و دیگر هیبت آن شهر مدرن و شکوفا را با خود ندارد.
امروز آبادان زیبایی خاص خودش را دارد ولی کالبد این شهر زخمی است. آبادان در این سالها تنها در ظاهر اصلاح شد وگرنه کوچهپسکوچههای امیری، ذوالفقاری، زمین شهری، ایستگاه یک تا ۱۲، فیه، سلیچ و جمشیدآباد و اغلب مناطق این شهر پر از حفرههای بیتدبیری است. دست اندازهای بیشمار کوچهپسکوچههای آبادان به هر تازه واردی یادآوری میکند که آبادان با آن آبادانی که برای همه خاطرهانگیز است، فاصلهای چندین و چندساله دارد.
این روزها برای مردم آبادان، تیکه پرانیهای جناب خان در برنامه خندوانه هم جذابیت ندارد؛ آنها دوست دارند شهرشان همانند برخی شهرهای ایران به مرزی از توسعه و تعالی برسد که هنگام باران، بچههایشان در فاضلابهای روباز غرق نشوند چرا که آبادان امروز بیش از آنکه به شبکههای مناسب آب و برق و فاضلاب و گاز نیاز دارد به مطرحشدن لهجه شیرینش نیاز ندارد. امروز اگر جناب خان به مختصر لهجهای که از آبادانی ها فرا گرفته در بین همه مردم ایران گل کرده در کوچهپسکوچههای این شهر زخمخورده، شیرینزبانانی به مراتب بهتر از جناب خان از فرط بیکاری به دام اعتیاد رفتهاند.
حسن رشیدی یکی از ساکنان قدیمی آبادان در خصوص مقایسه امروز و دیروز آبادان میگوید: اینکه بگویم آبادان با گذشتهاش فاصله دارد را خیلیها پیش از من گفتهاند و همه هم به این حرف اعتقاد دارند ولی یک واقعیت را این روزها همه مردم به خوبی لمس کردهاند. آبادان از سیاسیکاری ضربه میخورد چرا که همه مشاغل در آبادان سیاسی شده است.
وی میافزاید: این روزها حتی متصدیان مشاغل خدماتی در شهر هم سیاسیکاری میکنند برای همین هم هست که آبادان در ظاهر زیباست ولی از درون با بحران مواجه است. خیابانهای پرچاله، شبکه فاضلاب فرسوده و ظاهر نامناسب تنها بخشی از حکایت این روزهای محلات آبادان است که پای اغلب مسافران به آنجا نمیرسد.
رشیدی تصریح میکند: خیلیها با ورود به آبادان میگویند چقدر شهر زیبایی است ولی واقعیت این است که آنها با مشکلات محلات محروم آبادان مثل سلیچ، سده، جمشید آباد، کوی قائم و کوی ملت آشنا نیستند و باید در این مناطق به دنبال زیبایی بود. به نظر من مسافران در آبادان بیشتر جذب بازار پر زرق و برق ته لنجی ها میشوند و از دیدن واقعیتهای آبادان محروم میشوند.
این ساکن منطقه ایستگاه ۱۲ آبادان تصریح میکند: برخی میدانهای شهر سالی یکبار تغییر چهره اساسی میدهند ولی برخی محلات آبادان زنگ یک متر روکش آسفالت را به خود نمیبینند. درد آبادان این است که همه با اندک معروفیتی، میخواهند وارد مجلس شوند و تمام هم وغم خود را بر این کار میگذارند.
رشیدی تصریح میکند: کاش خیلیها که امور مهمی در دست دارند نه برای رأی که برای رضای خدا و مردم شهر کار کنند تا آبادان حداقل از نظر ساختار شهری به جایگاه سابق خود بازگردد.
بازسازی فرآیندی شکستخورده
وقتی جنگ تمام شد، بازسازی آغاز شد ولی بدترین فجایع در دوره بازسازی آبادان رخ داد و باعث شد روند بازسازی در شهر به کلی از مسیر اصلی خود منحرف شود و تنها به ساختن برخی خانهها و جادهها محدود شد به همین دلیل است که خیلیها اعتقاد دارند، بازسازی در آبادان یک فرآیند کاملا شکستخورده بود و حتی در مواردی گفته میشود به ساختار شهری هم ضربه زد.
نماینده آبادان در مجلس شورای اسلامی در این خصوص به خبرنگار مهر میگوید: روند بازسازی در آبادان در یک سخن، بسیار پیش پا افتاده و ابتدایی بود. شاید برخی مناطق مسکونی بازسازی شد ولی بازسازی به معنای عمیق آن که احیای زیرساختها لازم برای یک زندگی معمولی بود هیچگاه محقق نشد.
جواد سعدون زاده میافزاید: همین روند شکستخورده بازسازی است که این روزها مردم آبادان همیشه دست به مقایسه جایگاه این شهر در بعد و قبل از جنگ میزنند در حالی که با گذشت اینهمه سال از پایان جنگ، نباید این زمزمهها در بین مردم باشد و مردم باید از پیشرفتها سخن بگویند نه اینکه بابت فرصتهای ازدسترفته شهرشان از عمق جان ناله سر دهند.
وی تصریح میکند: البته شاید یکی از دلایل ناموفق بودن روند بازسازی در آبادان نبود پیمانکاران مقتدر سطح کشور در آن مقطع از تاریخ کشور بود چرا که کشور در آغاز انقلاب اسلامی بود و شرایط تحریمی سختی را نیز تجربه میکرد به همین دلیل در بخشهایی مثل ساختمان، تاسیاست آب و برق، خطوط انتقال آب و برق، فاضلاب و ساختار شهری در روند بازسازی توفیق قابل ملموسی به دست نیامد.
سعدون زاده میگوید: بازسازی در آبادان و خرمشهر اغلب با اتلاف گسترده منابع مالی به نتایج تلخی دست یافت ولی اگر در آن زمان نیروهای فنی با توان و تجربه فعلی در کشور را داشتیم شاید روند بازسازی و در کل وضع امروز آبادان جایگاه به مراتب بهتری داشت.
اشتغال معضلی همیشگی
قدیمیهای آبادان میگفتند در آن زمان با التماس در مناطق عمومی از جوانان برای کار کردن در پالایشگاه، بندر، پتروشیمی و چندین و چند مکان آبادان دعوت میکردند بهگونهای که کسی در این شهر دغدغه کار کردن نداشت؛ ولی امروز کابوس جوانان آبادانی بعد از خاتمه دوران خدمت وظیفه، شروع میشود چرا که آنها باید از فرط بیکاری چند صباحی و یا برای همیشه میهمان گوشه اتاق خود و خیابانها باشند.
به جرات میتوان گفت امروز در آبادان برای هیچ کار نیست مگر کسی که خودش توان و ارادهای داشته باشد و کاسبی یا حرفهای را برای خود دست و پا کند. اصولا صنایع بزرگ موجود در آبادان میزبان نیروی کار خارج از شهر هستند و جوانان آبادانی در شهرشان همیشه پشت چراغقرمز غیربومیها هستند. علت این کار هم این است که بعد از این پایان جنگ، اغلب مشاغل کلیدی شهر در دست افراد غیربومی قرار گرفت و این کار زمینهساز حضور آشنایان و اقوام این افراد در شهر و به حاشیه رفتن بچههای آبادان شد.
نماینده آبادان در مجلس نیز با تائید این موارد میگوید: بیکاری یک معضل جدی در شهر است و جوانان بیشماری از آبادان به علت نبود شغل، شهر و دیارشان را که علاقه زیادی به آن دارند را برخلاف میل باطنی خود ترک و به سایر شهرهای مهاجرت میکنند.
سعدون زاده اضافه میکند: متأسفانه به ایجاد رونق در شهر توجهی نشده و اکنون بیکاری به مرز انفجار رسیده است. مشاغل دولتی و صنعتی در شهر اشباعشده و پاسخگوی نیازهای جدید بازار کار نیست. پالایشگاه دوم آبادان هم که وعده دولت سابق برای رفع بیکاری در این شهر بود نیز در حد نصب تابلو باقی ماند و اثری از این وعده امیدبخش نیست.
وی تصریح میکند: باید آموزشهای فنی و حرفهای را در شهر افزایش داد تا جوانان آبادان بتوانند خودشان با راهاندازی مشاغل کوچک، علاوه بر یافتن شغلی مناسب زمینهساز رونق اقتصادی شهرشان باشند چرا که به نظر میرسد امیدی به دولت برای حل این بحران وجود ندارد؛ ضمن اینکه تجربه نشان داده در صورتی که اشتغال دولتی در شهر ایجاد نشود سهم نیروهای غیربومی همیشه بیشتر بوده و سهم چندانی به بیکاران آبادانی و حتی خرمشهری نمیرسد.
آبشور بهجای آب شیرین
شاید افراد ۵۰ ساله امروز خوب به یاد دارند که زمانی جزر و مد رودخانه بهمنشیر، آب شیرین را تا دم در خانههای برخی مناطق آبادان میرساند و این آب با خود شادی و خرمی را میهمان خانههای میکرد. مردم همان آب را در ظرفهایی میگذاشتند تا گل آن تهنشین شوند و بعد آن را میخورند ولی همین آب تصفیه نشده هم عاری از بیماری بود و کسی بیماریهای رودهای که امروز بسیاری از آبادانی ها با آن دستوپنجه نرم کردند را نداشت.
اما امروز دیگری خبری از صفای بهمنشیر در آبادان نیست و حتی به علت برداشت آب از بالادست، بهمنشیر آنقدر نحیف شده که آبشور خلیجفارس بر آب شیرین این رودخانه غلبه میکند و بهمنشیر تنها میتواند آبشور را به آبادانی ها هدیه کند. امروز نه تنها مردم آبادان دیگر آب شیرینی از بهمنشیر برداشت نمیکنند که نخیلات آبادان هم به علت نبود آب مناسب و شیرین در حال جان دادن هستند.
نماینده مردم آبادان در مجلس در خصوص بی کیفیت بودن آب شرب آبادان میگوید: رودخانه اروند که زمانی بخشی از آب شرب و کشاورزی آبادان و خرمشهر را تأمین میکرد در مدت اخیر بر اثر بیتوجهی بهکلی شور شده و از مدار تأمین آب خارجشده و امروز تنها امید آبادان، وجود رودخانه بهمنشیر است.
سعدون زاده تصریح میکند: اکنون تنها منبع تأمین آب شرب و کشاورزی آبادان، رودخانه بهمنشیر است اما در ماههای اخیر به دلایل کاملاً مشخص از جمله برداشت بیرویه آب در بالادست و از سرشاخههای رودخانه کارون و همچنین رها شدن نمک پشت سد گتوند به رودخانه کارون، شوری آب بهمنشیر به ۶ هزار میکروموس رسیده است. این در حالی است که استاندارد شوری قابلقبول برای رودخانههای تأمینکننده آب، یک هزار و ۵۰۰ میکروموس و در بدترین حالت، دو هزار و ۵۰۰ میکروموس است.
وی بیان میکند: این میزان شوری آب که به نظر میرسد در آینده بازهم افزایش یابد، حیات انسانها و کشاورزی بهخصوص نخیلات در آبادان با آن ارزش بالای ارزی ارز آوری برای کشور به دلیل صادرات خرما را بهشدت تهدید میکند بهگونهای که اکنون نخیلات آبادان بهکلی در معرض نابودی قرار گرفتهاند. رسیدگی سریع به وضع لایههای نمکی پشت سد گتوند که در حال آزاد شدن هستند و نمک زیادی به رودخانه کارون و در نهایت بهمنشیر وارد کرده است، میتواند تا حدودی شوری این رودخانه را کاهش دهد.
سعدون زاده میگوید: احداث سد سلولی در منتهیالیه رودخانه بهمنشیر در منطقه چوئبده میتواند راهکار حل مشکل شوری بهمنشیر باشد بهگونهای که این سد با کمک سد سلولی دهانه بهمنشیر در روستای منیخ در خرمشهر، میتواند یک حوضچه کارآمد و مطمئن برای تأمین آب شرب و کشاورزی منطقه ایجاد کند.
راستی اگر به آبادان رفتید فقط به خیابانهای اصلی و بازارهایش بروید و به محلات فقیرنشین و حتی غنی نشین آن سر نزنید چرا که برخی محلات این شهر دوست داشتنی از داشتن ابتدائی ترین خدمات یک زندگی شهری مثل آب شرب سالم، فاضلاب و برق با ولتاژ مناسب هم بیبهره هستند. بگذارید آبادان همان شهر پرغرور و درخشان در ذهنتان باشد نه یک دلاور زخمی نه یک زیبای مغموم.
گزارش: علی نواصر
عکس: هادی آبیار