به گزارش خبرنگار مهر، مراسم بزرگداشت و تجلیل مقام ایثارگران با محوریت تجلیل از مقام کتابداران شهید و ایثارگر، پیش از ظهر امروز دوشنبه ۶ مهر با حضور سید عباس صالحی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور، سردار احمد حق طلب رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس و مجتبی رحماندوست نماینده مجلس در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد.
در ابتدای این برنامه محمد اللهیاری معاون توسعه كتابخانهها و كتابخوانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور به ارائه گزارشی اجمالی از فعالیت های اخیر نهاد کتابخانه های عمومی کشور و همچنین فعالیت های این نهاد در هفته دفاع مقدس پرداخت و محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری، نیز به خوش آمدگویی به حاضران در برنامه پرداخت.
در این برنامه از ۳۱ نفر از کتابداران ایثارگر، شهید و مدافع حرم تجلیل به عمل آمد.
سردار احمد حق طلب رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس در این برنامه گفت: جوانی که روزی در یکی از بهترین دانشگاه های اروپایی درس مهندسی می خواند و به خاطر حضور در جبهه، ترم آخر تحصیلی اش را رها کرده و لباس رزم پوشید، امروز جانباز اعصاب و روان است و نگهداری اش برای خانواده اش بسیار دشوار است؛ مردی که ۳۰ و چند سال است قطع نخاع است و فقط می تواند پلک چشمانش را تکان بدهد و نمونه های دیگر، تحمل اشک مادران و دوری از همسران و گریه فرزندان، همه و همه سختی هایی هستند که به صورت فشرده و تیتروار، نشان می دهند که چه وظیفه سنگینی را به عهده داریم.
وی افزود: رهبر معظم انقلاب، شرایط امروز را شرایط جنگ نرم و جنگ فرهنگی نامیده اند. چه ارزشی بالاتر از این که شما کتابداران حاضر در این برنامه، لقب افسران جنگ نرم را دارید؟ تلاش های زیادی طی سال های پیش تا امروز شده است اما این همه تلاش با اهدافی که برای ما فرض شده، فاصله زیادی دارد. تلاش خودمان را با تلاش مقام معظم رهبری در این زمینه مقایسه کنیم. تعداد کتبی که ایشان در حوزه دفاع مقدس تقریظ کرده اند، با احتساب «دختر شینا» به حدود ۴۷ عنوان رسیده است. این تقریظ نوشتن ها باعث شد که این کتاب ها، به عنوان پرفروش های سال دست پیدا کنند. پس سعی کنیم در این زمینه تلاش خودمان را بیشتر کنیم.
پرویز بیگی حبیب آبادی شاعر انقلاب و دفاع مقدس نیز در بخشی از این برنامه گفت: شعر «یاران چه غریبانه» حاصل سفرم به جبهه در سال ۱۳۶۰ است که از حوزه هنری و همین نقطه با جمعی از دوستان به سمت جنوب رفتیم. این شعر حاصل دیده های عینی من است. مثلا آن قسمت که می گوید «افتاده سری سویی» مربوط به ماشین پشت سری ما می شد که مورد اصابت خمپاره دشمن قرار گرفت یا «فریاد اباذرها» مربوط به پیرمردی به نام اباذر است که اهل یزد بود و در جبهه دیدمش و همسرش به او گفته بود یا می روی خرمشهر را آزاد می کنی یا به خانه برنگرد!
در ادامه این برنامه، مجتبی رحماندوست سخنان خود را با تسلیت حادثه منا آغاز کرد و گفت: این واقعه و قتل شبه عمدی که در حرم امن الهی صورت گرفته، تسلیت می گویم. تجلیل از ایثارگران به معنی وفاداری به آرمان های انقلاب اسلامی است.
مشاور پیشین رئیس جمهور در ادامه گفت: علی رغم پیشرفت های دیجتالی و الکترونیکی که صورت گرفته، هیچ چیز جای کتاب کاغذی را نمی گیرد. بنابراین نهاد کتابخانه های عمومی کشور برای همیشه ماموریت فعلی اش را دارد و اگر قرار باشد جایی هم برای مساله کتاب و کتابخوانی برنامه ریزی کند، همین نهاد است. نکته ای که در این زمینه مهم است، افزایش مرکز توزیع کتاب است چون ما از نظر تولید، کم نداریم یعنی چه در حوزه تالیف، ترجمه و چه چاپ و تجدید چاپ مشکل چندانی وجود ندارد اما مشکل اصلی، مساله دسترسی به کتاب است و از این منظر، دچار کمبود مراکز توزیع کتاب هستیم. به محض انتشار خبر چاپ یک کتاب، این دغدغه را داریم که چطور به دستش بیاوریم. به نظر من، خوب است که نهاد کتابخانه های عمومی کشور، روی تکثیر مراکز عرضه کتاب کار کند.
رحماندوست گفت: زمانی که در وزارت ارشاد بودم، تعداد کتابخانه های عمومی کشور، هزار و ۵۰۰ باب بود و حالا این رقم به ۳ هزار رسیده است. هر کلاس، هر لابی اداره یا هتل، هر مرکز انتظار هوایی، ریلی، بیمارستانی، جاده ای و هرجایی که اسمش اتاق انتظار است، می تواند کتابخانه باشد. در این زمینه باید بین مردم انگیزه ایجاد کنیم تا کتاب را برداشته و ورق بزنند. پیش از این ۲۲ طرح درباره روش های افزایش نرخ مطالعه کتاب نوشتم که می شود به آن مراجعه کرد. یک زمان، طرح دیگری هم نوشتم به نام ۲۰ کتاب بلعیدنی که موجب تشویق و ترغیب عموم مردم به کتابخوانی می شد.
وی ادامه داد: مردم ما منبع ارزش های به دردبخور برای مردم دنیا هستند. خیلی از مردم ما، منبع و راوی هستند اما تدوین گر نیستند. بسیاری از مردم ما که در حوادث انقلاب و جنگ حضور نداشتند، شاهد مسائل مهم اجتماعی بوده اند و راوی اند. به نظر من نهاد کتابخانه های عمومی کشور می تواند از میان این افراد، تدوین گر تربیت کند. ما بعد از انقلاب، در ایران شاهد ژانری به نام رمان نوین ایران بودیم. اما خاطرات شفاهی گاهی از نظر شمارگان و فروش، رمان های پرمخاطب ایرانی و خارجی را پشت سر گذاشته اند. بنابراین پیشنهاد می کنم نهاد کتابخانه ها از مشتری ها یا کتابخوان های حرفه ای کتابخانه هایش بخواهد که به سراغ فامیل و آشنایان خود که راوی خاطرات هستند بروند و خاطرات دفاع مقدس را ثبت کنند. این کار را می توان حتی در حوزه زندگی معمول هم انجام داد یعنی از مردم بخواهیم سفرهای نوروزی شان به صورت جمعی و مشارکتی بنویسند.