مدیر گروه فرهنگی یونسکو ضمن تشریح فرآیند ثبت شهرها در فهرست «شهرهای خلاق یونسکو» گفت: شهرداران در این زمینه متولیان اصلی هستند و باید نگاهی کلان به توسعه پایدار داشته باشند.

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ: یونسکو از ۱۱ سال پیش «شبکه شهرهای خلاق» را راه‌اندازی کرده و به معرفی شهرهایی می‌پردازد که براساس هفت معیار اصلی از سرتاسر جهان انتخاب و به فهرست «شبکه‌های شهرهای خلاق» افزوده می‌شوند.

امسال، ایران با ثبت دو شهر، یعنی رشت به عنوان شهر خلاق غذا و اصفهان به عنوان شهر صنایع دستی، به این شبکه راه یافته‌است.

خبرنگار مهر به بهانه ورود ایران به شبکه شهرهای خلاق به گفتگو با عبدالمهدی مستکین،‌ مدیر گروه بخش فرهنگی کمیسیون ملی یونسکو رفت و از او درباره معیارهای یونسکو برای انتخاب دو شهر رشت و اصفهان، حفظ و ثبت میراث معنوی و فواید ثبت یک شهر یا یک اثر در فهرست‌های جهانی پرسید.

حاصل این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

* یونسکو از ۱۱ سال پیش، ثبت شهرهای خلاق را آغاز کرده است. چه شد که ایران، پس از گذشت این مدت به این شبکه راه یافت؟

می‌توانیم دوگونه با این موضوع برخورد کنیم؛ هم به روش سلبی و هم ایجابی. به جای این سوال شما می‌توانیم بگوییم چه خوب که دو شهر ما در فهرست شبکه جهانی شهرهای خلاق ثبت شده‌اند...

* اما نمی‌توان منکر این مساله شد که ایران، پس از ۱۱ سال به این شبکه پیوسته است؟

شبکه شهرهای خلاق یونسکو، یک چارچوب جوان است و هنوز دوره جنینی خود را طی می‌کند. در واقع ایجاد «شبکه شهرهای خلاق» یکی از برنامه‌های سازمان جهانی یونسکو و در چارچوب رویکرد توسعه پایدار است که از سال ۲۰۰۲ برنامه‌ریزی‌های آن آغاز و سال ۲۰۰۴ با تائید کشورهای عضو، نهائی شده و به تصویب رسیده است.‌

از سوی دیگر هنوز شهرداری‌های ما که متولی اصلی تشکیل و گردآوری پرونده مربوط به شهرهای خلاق هستند با مقوله توسعه پایدار آشنا نبوده و با استانداردهای جهانی ناآشنا هستند.

* چه معیارهایی برای عضویت شهرها در شبکه شهرهای خلاق جهان وجود دارد؟

هر شهری که کاندیدای عضویت در این شبکه باشد، باید دارای یکی از معیارهای هفت‌گانه یونسکو شامل «ادبیات»‌، «خوراک شناسی»،‌ «صنایع دستی»‌، «موسیقی»‌، «هنرهای رسانه‌ای»‌، «هنرهای مردمی» و «طراحی» باشد. معیارهایی که بیانگر روح حاکم بر فعالیت‌های آن شهر خاص است.

* یونسکو به ثبت میراث ناملموس هم می‌پردازد که آداب و رسوم و موسیقی و نمایش و موضوعات این‌چنین را دربرمی‌گیرد؛ چه تفاوتی میان ثبت شهرهای خلاق و میراث ناملموس وجود دارد. به این معنی که وقتی موسیقی بخشی‌های شمال خراسان به ثبت رسیده آیا نمی‌توان این منطقه را در شمار شهرهای خلاق هم به ثبت رساند؟

هیچ تفاوتی میان این دو وجود ندارد. مثل اعضای یک گروه موسیقی که همه در هماهنگی کامل با هم می‌نوازند تا یک سمفونی زیبا خلق شود.

وقتی ما به ثبت میراث معنوی خود می‌پردازیم، در واقع از خود و دیگران می‌خواهیم تا پاسدار ارزش‌هایی باشیم که در فرهنگ و تاریخ ما ریشه دارند و هویت ما را می‌سازند. از طرف دیگر میراث مادی و معنوی در ارتباط با یکدیگر هستند.

برای مثال مجموعه‌ای از عوامل مادی و معنوی، دست به دست هم می‌دهند تا اصفهان به‌عنوان شهر جهانی صنایع دستی انتخاب شود. یا اگر به نیشابور می‌رویم به این خاطر است که خیام و عطاری هستند که شعرشان را می‌شناسیم.

* برخی کارشناسان، معتقدند ثبت یک اثر تنها به آن جنبه موزه‌ای می‌دهد و به زنده بودنش کمک نمی‌کند.

تداوم یک میراث برای یونسکو، بسیار مهم است. وقتی این نهاد فرهنگی، میراثی را در فهرست خود ثبت می‌کند یعنی به دنبال این است به مردمان محلی و دولتمردان بگوید همه توجه خود را معطوف کنید تا این میراث نسل به نسل حفظ شود و به دست آیندگان برسد.

* ما در حال گذار از سنت به مدرنیته هستیم. چگونه می‌توان در این دوره، حافظ ارزش‌هایی بود که از گذشته به ما رسیده است؟ بهتر نیست میراث نیاکان خود را به‌روز کنیم؟

یونسکو کار خود را انجام می‌دهد و این میراث ارزشمند را ثبت می‌کند، باقی موارد به اهتمام مسئولان و آگاهی مردم بستگی دارد.

برای مثال بازار تبریز در فهرست جهانی ثبت شده و حالا مردم دنیا با این بازار آشنا هستند حالا اگر شهرداری تبریز بیاید و تراکم بفروشد و این مکان را تخریب کند، تقصیر یونسکو کدام است؟

وقتی صدا و سیما و آموزش و پرورش فرهنگسازی نمی‌کنند تا مردم با ارزش و اهمیت آنچه دارند آشنا شوند چه می‌توان کرد؟

* به مسئولان شهری و عدم آشنایی آنها با توسعه پایدار اشاره کردید. شهرداری‌ها چه نقشی در ثبت شهرهای خلاق دارند؟

شهرداران ما متولیان اصلی شهر هستند و باید نگاهی کلان به توسعه پایدار داشته باشند و همان اندازه که به فاضلاب شهری اهمیت می‌دهند، فاضل کردن مردم یک شهر هم برایشان مهم باشد.

چرا آلمان و نروژ و فنلاند، به درجه‌ای از توسعه پایدار رسیده‌اند که آشغال وارد می‌کنند و از آن در ساخت صنایع پیشرو بهره می‌برند؟ چرا ما به ضرورت توجه فرهنگ و سرمایه‌گذاری در این زمینه توجه نکرده و هنوز به این نتیجه نرسیده‌ایم که سرمایه‌گذاری فرهنگی از بین نمی‌رود و به بار می‌نشیند.

* رشت با ۲۷۰ نوع غذا به عنوان شهر خلاق غذا معرفی شده است، آیا همه این غذاها با وجود مدرن شدن زندگی امروز و وجود انواع فست فود باقی مانده است؟

شهر «رشت» به دلیل داشتن حدود ۲۷۰ نوع غذا در بین شهرهای شمالی ایران به عنوان شهر خلاق در حوزه‌ غذا شناخته شد و شهردار این شهر و همچنین مراکز دانشگاهی آن با ما همکاری خوبی داشتند.

اصفهان هم به عنوان شهر خلاق صنایع دستی معرفی شده است، اگرچه این شهر یک‌بار دیگر هم در سال ۲۰۱۱، به همراه دو شهر نیشابور و شیراز در «شبکه شهرهای معنوی جهان» قرار گرفته بود.

* حالا وظیفه متولیان شهری رشت و اصفهان چیست؟

شهرداری هر شهری که نامش در شبکه‌ «شهرهای خلاق» ثبت می‌شود، باید یک دفتر با عنوان «دفتر شهر خلاق یونسکو» راه‌اندازی کند تا بتواند برنامه‌های محور خلاقانه‌اش ر ا در طول عضویت در این شبکه پیاده‌سازی کند.

* با ثبت در فهرست یونسکو، چه امکانی در اختیار شهرهای خلاق قرار می‌گیرد؟

 شهری که عضو این شبکه می‌شود به یک ظرفیت عظیم در حوزه‌ اشتراک‌گذاری اطلاعات، دست پیدا می‌کند.

به عنوان مثال شهر «رشت» می‌تواند با دو منطقه دیگر در دنیا مانند شهرهایی از «اسپانیا» و «ایتالیا» که شهر «خلاق غذا» نام گرفته‌اند، از نظر اطلاعات داد و ستد کند. در واقع مهمترین هدف این است که شهرهای خلاق در یک مختصات جغرافیایی فرهنگی با یکدیگر داد و ستد داشته باشند.

* از نامزد شدن شیراز به عنوان شهر جهانی ادبیات هم خبر داده بودید. رسیدن به این عنوان، با فراهم اوردن چه معیارهایی امکان‌پذیر است؟

نهایی شدن این نامزدی وابسته به همکاری شهرداری شیراز است، چون معتقدیم باید نوع نگاه به شهرها از حالت سنتی خود خارج شود و شهرداران به توسعه پایدار شهرها و فراهم آوردن و گسترش زیرساخت‌های فرهنگی یک شهر توجه کنند. وگرنه شیراز کمتر از پراگ نیست.

پراگ امروز با کافکا شناخته می‌شود و سالانه گردشگران بسیاری را جذب می‌کند چراکه متولیان این شهر، به ارزش نویسنده‌ای چون کافکا پی برده‌ و این نویسنده را به یک سرمایه فرهنگی و اجتماعی تبدیل کرده‌اند.

حتی مسیر پیاده‌روی او در این شهر را شناسایی و ثبت و ضبط کرده‌اند. با این‌‌که کافکا هم، چون حافظ، هرگز از شهر خود خارج نشده اما ما حتی نمی‌دانیم حافظ کجا زندگی کرده‌است.

* گردشگری ادبی در کشور ما به زیارت قبور خلاصه می‌شود...

 ما براساس پاره‌‌ای مستندات می‌توانیم محل زندگی حافظ و سعدی را شناسایی و بازآفرینی کنیم. همینگوی تنها چهار روز در کوبا زندگی کرده اما کافه‌ای که به آنجا رفته و در آن قهوه خورده، یکی از جاذبه‌های گردشگری کوباست. اما ما از همه ظرفیت‌های ادبی خود بی خبریم.

گفتگو: زهره نیلی

برچسب‌ها