رمان «آبشار یخ» نوشته متیو جی.کربی با ترجمه محبوبه نجف‌خانی توسط نشر افق منتشر و راهی کتابفروشی‌ها شد.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان نوجوان «آبشار یخ» نوشته متیو جی.کربی با ترجمه محبوبه نجف‌خانی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد. این کتاب صد و هفتادومین عنوان مجموعه «رمان نوجوان» است که توسط این ناشر به چاپ می رسد.

متیو جی.کربی نویسنده آمریکایی کتاب‌های کودک و نوجوان است که از دوران کودکی‌اش می‌نوشته و برای خود داستان سرایی می‌کرده است. این نویسنده در کالج، در زمینه‌های تاریخ و روانشناسی تحصیل کرد ولی بعد از مدتی به این نتیجه رسید که می‌خواهد برای کودکان و نوجوانان داستان بنویسد. بنابراین در یک مدرسه به عنوان روانشناس مشغول به کار شد و سپس شروع به نوشتن رمان برای نوجوانان کرد. اولین کتابش «ساعت کوکی» نام داشت و دومین اثرش «آبشار یخ».

بخش‌هایی از این رمان درباره اسطوره‌های اسکاندیناوی است و برنده جایزه ادگار آلن‌پو شده است. اسطوره‌های اسکاندیناوی زیرمجموعه اسطوره‌های هند و اروپایی به شمار می روند. برخی از داستان‌های این رمان، درباره اسطوره های ایزدان و الهه های وایکینگ های اسکاندیناوی است. بعضی از اتفاقات به روشنی، تجسم تصورات مربوط به پدیده‌های طبیعی‌اند و دلیل آفرینش آن‌ها را نشان می‌دهند. اما برای نوجوانان امروز، داستان هایی مفرح به شمار می روند.

در داستان این رمان، شاهزاده خانم سولویگ و خواهر و برادر کوچکش، با شروع جنگ به قلعه‌ای میان کوه‌های سر به فلک کشیده پناه برده‌اند. بچه‌ها هر روز چشم به راه رسیدن خبر پیروزی پدرشان هستند تا به خانه برگردند. اما زمستان از راه می‌رسد و با یخ بستن آبدره، همه در قلعه گرفتار می‌شوند. عده ای از جنگجویان مسموم شده و می‌میرند. بچه ها دیگر نمی توانند به کسی تکیه کنند و...

رمان «آبشار یخ» ۲۳ بخش دارد که به ترتیب عبارت اند از:

یخ‌ها، اسکالد، هیلدا، غار، سنگ یادبود، زاغچه، گرگ، گرسنگی، قصه، شک و تردیدها، سقوط، مرگ، آب شدن یخ‌ها، وحشت، پیک‌ها، نبرد، خائن‌ها و دروغ‌ها، پرنده اُدین، پِر، غل و زنجیر، آتش، فروپاشی جهان، جهان نو.

در قسمتی از این رمان می خوانیم:

«هیک همچون غولی یخی آن‌ها را لگدکوب می‌کند و در هم می‌کوبد؛ با دیدن این صحنه، ترس و وحشت وجودم را پر می‌کند. سپرها می‌شکافند، شمشیرها می شکنند و نیزه‌ها خرد می‌شوند. دورتا دورش، جسدها روی هم کپه می‌شوند.

اما هنوز برسرکر آخرین نفرشان را به آن دنیا نفرستاده، موج جدیدی از جنگجویان به طرفش حمله می‌کنند. نگهبانان ما را عقب می‌کشند و از صحنه نبرد دور می‌کنند. ترس را در وجود جنگجویی که مرا نگه داشته، حس می‌کنم و تلاش می کنم خودم را از دستش آزاد کنم.

از پشت سرم، صدای کشیده شدن زه کمان را می شنوم و سرم را بلند می کنم و تیری را در هوا می بینم که پرواز کنان می گذرد. تیر با صدای خفه ای کنار پای هیک به زمین می افتد...»

این کتاب با ۳۸۴ صفحه، شمارگان ۲ هزار نسخه و قیمت ۱۷۵ هزار ریال منتشر شده است.