فرهاد ورهرام مستندساز پیشکسوت سینمای ایران درباره ظرفیت فیلمهای مستند برای اکران عمومی در سالن های سینما و جذب مخاطب به خبرنگار مهر گفت: از نظر میزان تولید امروزه به جایی رسیده ایم که بتوانیم برای سینمای مستند هم فضایی ایجاد کنیم تا اکرانی یکدست و منظم داشته باشد و مردم بلیت بخرند و مستند را در سالن سینما ببینند. البته همه مستندها قابل اکران در سالن سینما نیستند.
وی با اشاره به اینکه ما مستند را در ژانرهای مختلف علمی، تبلیغاتی، اجتماعی و ... داریم و طبیعتا همه آنها نمی توانند مناسب اکران در سینما باشند، اضافه کرد: از گذشته تا امروز مستندهایی در سینمای ایران ساخته شدهاند که قابلیت نمایش عمومی داشته اند و می توانستند در جذب مخاطب موثر باشند اما این امکان برایشان فراهم نبوده است. حال امروز با شرایطی که داریم نیاز نیست همه چیز را از نقطه صفر تجربه کنیم بلکه با بهره گیری از آنچه پیش تر در دنیا اعمال شده می توانیم برای اکران مستند برنامه ای مدون و حساب شده داشته باشیم.
این مستندساز به بحث مدیریت فرهنگی اشاره کرد و توضیح داد: اگر مدیرانی که قدرت تصمیم گیری دارند به گذشته بی اعتنا نباشند و از تاریخ سینما درست استفاده کنند نیازی نیست تازه تحقیق کنند و ببینند که چگونه می شود فضایی مستقل برای نمایش فیلم های مستند در سینما فراهم کرد. همه اینها در نتیجه یک مدیریت درست اتفاق می افتد. البته سرمایه بخش اعظم تولیدات مستند توسط نهادهای دولتی تامین می شود و همین کار را برای اکران کمی پیچیده می کند. مدیران دولتی به دلیل رقابتی که بین شان وجود دارد چندان به مساله اکران مستند توجهی ندارند ولی اگر این بخش از فضای دولتی دور باشد می توان فضایی فراهم کرد تا سینمای مستند همچون سینمای داستانی با در اختیار گرفتن سهم خود از پرده سینماها، گیشه هم داشته باشد.
بلیت فروشی در جشنواره های تخصصی
وی با اشاره به اینکه شرایط اکران عمومی و فروش بلیت مستند باید از جشنواره ها آغاز شود، بیان کرد: همانطور که در اغلب کشورهای دنیا مرسوم است جشنواره های تخصصی برای نمایش آثار بلیت می فروشند. زمانی که قرار بود مستند «از آلپ تا دماوند» من در یک جشنواره تخصصی با موضوع کوه اکران شود برای من دعوتنامه فرستاده بودند اما همسرم باید بلیت تهیه می کرد و جالب اینکه استقبال مردمی هم از این اتفاق خیلی خوب بود چون نگاه جدی مدیریتی وجود داشت و مردم هم این سیستم را پذیرفته بودند. ما نسل نفتیم و دوست داریم همه چیز را مجانی به دست آوریم. در جشنواره ها همیشه عدهای هستند که بیشتر پیگیر بلیت و کارت و فلش مجانی اند تا آثار مستند.
این مستندساز پیشکسوت ادامه داد: اگر ما به جای دعوت از این افرادی که معمولا هم همه جا حضور دارند دنبال علاقمندان واقعی بگردیم سیستم جذب مخاطب و فروش بلیت هم زودتر به سامان می رسد. بهتر است تعداد نفرات کمتری در سالن حاضر باشند تا اینکه یک عده برای مقاصد دیگر صندلیها را پر کنند. جشنوارهها اگر به تماشاگر اهمیت دهند در اکران هم می توان برای سینمای مستند هدفمندتر عمل کرد. در سینمای بلند داستانی هیچ فیلمی مجانی نمایش داده نمی شود چون مخاطب برایش تعریف شده است. در اروپا، شهرداری و سایر نهادهای دولتی مکان هایی ترتیب می دهند که مستند با هویت مستقل بتواند میزبان علاقمندانش باشد.
کارگردان مستند «سیاهان جنوب» اشاره کرد: در ایران عمر مدیریتی فرهنگی بسیار کم است و از آنجا که همه مدیران هم علاقمندند خودشان یک روش جدید پایه گذاری کنند نتیجه این شده که هیچ وقت به نتیجه نمی رسیم. مستند نه تنها برای مسئولان که برای خود مستندسازان هم هیچوقت مهم نبوده به همین خاطر است که حواشی و مسائل فرعی بین خودمان انقدر زیاد و مشکل ساز است که فرصت نمی کنیم به چنین موضوعات جدی بپردازیم. اکران فیلم های مستند در سینما به طور منظم و با توجه به گیشه یکی از دغدغه های چندین ساله من است و همیشه بر این اعتقاد بودم که رسم و سنت ها به سمتی رود که فیلم های مستند هم بتوانند به فروش فکر کنند.
نقش تلویزیون و تهیه کننده در کیفیت مستند و سودآوری
ورهرام با ذکر این نکته که تهیه کننده نقش مهمی در تولید یک اثر مستند و سودآوری آن دارد، توضیح داد: در تولید فیلم مستند یک تهیه کننده وجود دارد و یک کارگردان. تهیه کننده فردی است که با یک نهاد حامی یا سرمایه گذار قرارداد می بندد تا هم به پروژه پول تزریق کند هم ناظر بر کیفیت و روند تولید باشد و ۲۰ درصد از آورده را به عنوان سهم خود بردارد. امروزه اغلب کارگردان ها خودشان تهیه کننده می شوند چون میزان پولی که برای تولید به دست می آورند آنقدر کم است که اگر درصدی از آن را بخواهند به تهیه کننده بدهند چیزی باقی نمی ماند که بخواهند فیلم بسازند. ولی این معنی ندارد که خود کارگردان، تهیه کننده کارش باشد چون در این صورت نظارت و کنترلی هم بر کار کارگردان وجود نخواهد داشت. از طرف دیگر گروه های تولید کوچک شده اند و امروز این مُد شده است. از قدیم هم داشتیم گروه هایی که یک نفر یا دونفره دست به تولید می زدند اما اقتضای خودش را داشت. امروز تهیه کننده، کارگردان، فیلمبردار و تدوینگر همه یک نفر است و وقتی مستندساز می خواهد با حذف تهیه کننده که نقش اساسی در کیفیت اثر دارد اینگونه عمل کند نمی توان توقع درآمدزایی داشت و به سودآوری و جذب تماشاگر فکر کرد.
این کارگردان و محقق در زمینه نقش تلویزیون برای دیده شدن مستند در سالن سینما بیان کرد: تلویزیون نقش مهمی در دیده شدن مستند دارد. با اینکه معمولا با تهیه کننده و کارگردان مثل کالای سرراهی برخورد می شود و به شدت در آثار مستند دخل و تصرف دارد و جدا از سانسور گاهی با اجازه خودش کار دیگری را مونتاژ کرده و پلان ها را جابه جا می کند اما باز هم غنیمت است به شرطی که بابت چندین باری که از تلویزیون پخش می کند مبلغ قابل توجهی به تهیه کننده بدهند. رسانه ملی بهترین فرصت برای آشنا کردن مردم با اثر مستند است. برای خود من جالب بود که در شهرستان ها آثاری که از من را در شبکه مستند پخش شده بود دیده بودند و درباره آن صحبت می کردند. این نشان می دهد تلویزیون کلید رابطه مستند با مردم است و علی رغم همه نقدهایی که به آن وارد است از امتیازهایش نمی توان چشم پوشید چراکه اگر قرار باشد مردم در کل کشور با فرهنگ سینمای مستند آشنا شوند در قدم اول باید از یک راهی مستند ببینند و با این گونه آثار آشنایی پیدا کنند. این رسانه اگر بابت مستنداتی که پخش می کند مبلغی به سازنده اثر بدهد فیلمساز تشویق می شود و با رغبت و انگیزه بیشتری کار بعدی خود را شروع می کند.
شان سینمای مستند حفظ شود
وی با اشاره به اینکه در ارشاد هم شرایط بهتر از این نیست، اضافه کرد: گردش مالی سینمای مستند بسیار پایین تر از حد تصور است و اعلام عدد و رقم های مقطعی که خیلی از دوستان به آن دل بسته اند مشکلی را حل نمی کند. اگر این نهاد دولتی اقداماتی جهت حضور مستندها در جشنواره های جهانی داشته باشد و بازار فروش مهیا کند می توان به سودآوری مستند بیشتر امیدوار بود ولی چون اکثر آثار مستند با بودجه دولتی ساخته می شود کسی نسبت به کیفیت، فروش و تاثیرگذاری آنها دغدغه ای ندارد. مستند یک کالای ارزشی و فرهنگی است و انجمن های سینمایی و دانشگاه هایی که در نمایش آثار مستند فعال هستند باید شان و منزلت فیلمسازان و صاحبان اثر را بیشتر حفظ و حتی با مبلغی کم از عوامل تشکر کنند ولی این ها معمولا کارشان که تمام می شود دیگر کاری به کار مستندساز ندارند.
فرهاد ورهرام با تاکید بر اینکه تعداد پاتوق های مستند باید روز به روز بیشتر شود، یادآور شد: مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی طی یک اقدام قابل اعتنا آثار مستند را با فروش بلیت به نمایش می گذارد و به نظرم باید در قبال آثار تولیدی خودش هم همین حرکت را ادامه دهد. پایه ریزی چنین سنت هایی از سوی محافل دولتی روند اکران آثار مستند در سالن های مستقل سینمایی را سریع تر می کند. امروزه همه «هنر و تجربه» را محلی برای اکران مستند می دانند اما این گروه برنامه درستی برای اکران ندارد. پراکندگی و نمایش های جسته گریخته نشان از ضعف مدیریت دارد که باید در این گروه ریشه کن شود. از طرفی مثل «هنر و تجربه» ده گروه دیگر باید باشد و سینمای ما نباید متکی به یک سیستم شود.
امیدواری به مخاطبان شهرستانی
وی گفت: این اندیشه ها اتفاق جدیدی نیست ولی چون مدیران ما اغلب از نسل ها گذشته هستند جسارت تغییر را خیلی ندارند. کار باید به جوانان توانمند سپرده شود و تصمیم گیری دست کسانی بیفتد که به بدنه حاکمیتی اتصال ندارند؛ کسانی که هم جرات تغییر داشته باشند هم برایش تبلیغ کنند. در چنین شرایطی سرمایه گذاران بسیاری پیدا می شوند که حاضرند در راه تولید کالای فرهنگی قدم بردارند. مادامی که سیستم مدیریتی به شکل سنتی پیش می رود تغییر و تحول و پیشرفتی را شاهد نخواهیم بود.
این کارگردان در پایان مخاطبان شهرستانی سینمای مستند را تقسیم بندی کرد و گفت: همه شهرستان ها را نمی توان با هم مقایسه کرد. برخی استان ها مثل گیلان، مازندران، اصفهان و کردستان با فرهنگ تماشای مستند آشنایی دارند و قطعا می توان در این شهرها فضایی ترتیب داد که علاقمندان بلیت بخرند و به سالن های سینما بیایند. در این بخش اتفاقا کار از آنچه فکر می کنیم راحت تر است چون تاثیر تلویزیون بیشتر دیده می شود و از طریق علاقمندان و تبلیغ درست بهتر می توان فضای سودآوری برای سینما مستند فراهم کرد.