در ادامه سوژه بررسی شرایط تحقق اکران عمومی فیلمهای مستند در سینماهای ایران با داریوش یاری از مستندسازان کشورمان گفتگویی داشتهایم که وی درباره شرایط اکران فیلم مستند در سینماهای ایران به خبرنگار مهر گفت: در فیلم مستند با توجه به ساختار و همچنین موضوعاتی که به آن میپردازد، مساله سرگرمی و جذابیت در مراحل آخر هدفگذاری قرار دارد. در مقابل نخستین هدف فعالان سینمای داستانی و قصهگو، مساله سرگرمی و جذابیت است.
وی افزود: در پاسخ به عدهای که اعتقاد به جذابیت فیلم مستند دارند باید بگویم که این جذابیت در راستای سرگرمی نیست. متاسفانه تماشاگر ایرانی در این دههها عادت کرده که صرفا برای سرگرمی به سینما برود. حتی بخش نخبه جامعه نیز که تلویزیون نمی بیند و جایی هم برای تفریح ندارد با تمام گاردهای روشنفکرانهاش برای سرگرمی به سینما میرود.
سینمای مستند سرگرم کننده نیست
کارگردان فیلم مستند «کربلا جغرافیای یک تاریخ» مهمترین وظیفه سینمای مستند را مقوله آگاهیبخشی خواند و گفت: سینمای مستند کارش نشان دادن اسناد، بحث درباره تاریخ، نشان دادن زخمهای کهنه، زخمهای پیشرو و... است و این مسائل چیزهایی نیستند که مخاطب بخواهد برای دیدن آنها به سینما برود و پول بپردازد. البته قرار نیست که مردم هر چیزی را که خواستند به آنها بدهیم بلکه باید کمک کنیم تا مخاطبان با دیدن چیزهایی جدید به فهم بالاتری دست پیدا کنند. اگر مردم به فهم بالاتر دست پیدا کنند قاعدتا به انتخابهای مناسبی برای تماشای فیلم دست میزنند.
یاری ادامه داد: در این سالها فعالیت گروه سینمایی «هنر و تجربه» و چند عامل دیگر باعث شده تا سطح سلیقه هنری طیفی از مخاطبان ارتقا پیدا کرده و صرفا برای سرگرمی صرف به سینماها نروند. این اتفاق باعث شده تا برخی افراد که فقط و فقط به دنبال گیشه و فروش بیشتر هستند احساس خطر کنند. مسئولان و کارفرمایان فرهنگی و هنری میتوانند از این فرصت استفاده کرده و عموم مردم را به طرف سینمایی بکشانند که هدفش سرگرمی نیست.
این فیلمنامهنویس و کارگردان همچنین با اشاره به این نکته که نباید فیلمهای مستند را به صورت گسترده در سینماها اکران کرد، گفت: هرچند که برخی مستندهای اکران شده و فیلمهای خاص غیرسرگرم کننده با اقبال مخاطبان روبهرو شدهاند، اما نباید مستندسازان انتظار داشته باشند که تعداد سالنهایی که در اختیار آنها قرار میگیرد به اندازه تعداد سالنهای فیلمهایی چون «ابد و یک روز» و یا «بادیگارد» باشد. بهترین فیلم مستند تاریخ سینما هم نمیتوانند ۱۰۰ سالن سینما را پوشش دهد.
اکرانها را هدفمند کنیم
کارگردان تله فیلم «حبیب» در بخش دیگری از این گفتگو بهترین روش برای اکران فیلمهای مستند را به این شرح بیان کرد: همانطور که بیان کردم مهمترین هدف از ساخت فیلم مستند مقوله آگاهی دادن است. باید این فیلمها را در سالنهای معدودی اکران کرد و سعی کنیم مخاطبان اصلی فیلم در کنار طبقات جدی جامعه آن را دیده و در ادامه با هم به بحث و گفتگو درباره موضوع مطرح شده در فیلم بنشینند.
یاری اضافه کرد: نباید فقط به فروش هرچه بیشتر فیلم فکر کنیم. اگر فیلم میلیاردها تومان هم فروش کند اما آن گفتمانها شکل نگیرد هدف فیلمساز محقق نمیشود. به عنوان مثال داریوش یاری فیلمی درباره بحران معماری در شهرهای ایران میسازد. قطعا این فیلم برای مخاطبی که شغلش مرتبط نیست به طور عام کارآیی خاصی ندارد و لزومی ندارد این مخاطب را مجبور به تماشای این فیلم در سینماها کنیم. این فیلم را باید معماران، مهندسان، صاحبان شرکتهای معماری و فروشندگان مصالح و لوازم ساختمان سازی به همراه متفکرانی که دغدغههای این موضوع را دارند، دیده و در ادامه درباره بحران مطرح شده در آن گفتگو کنند.
کارگردان مجموعه مستند «اهل فتوت» همچنین با اشاره به این نکته که با وضعیت فعلی اکران فیلمهای مستند هیچ جریان خاصی در جامعه به وجود نمیآید، اظهار کرد: اینکه اعلام کنیم فلان فیلم مستند بسیار پرفروش شده هیچ افتخار خاصی دربرندارد. برای جامعه ایران خوب نیست که پرتماشاگرترین فیلمهایش «گنج قارون» و «اخراجیها» باشند. چرا باید در سالی که فیلمی چون «جدایی نادر از سیمین» ۷۰۰ میلیون میفروشد فیلمی مثل «اخراجیها» هفت میلیارد رقم فروشش است. بنابراین باید بررسی کرد که میزان تاثیرگذاری یک فیلم مستند اکران شده چگونه بوده و نه اینکه صرفا میزان فروشش را در بوق و کرنا کنیم.
یاری گفت: فروش بالای فیلمهای کمدی سخیف نشان میدهد که کارگزاران فرهنگی در عملکرد خود چندان موفق نبوده اند و طیفی از فیلمسازان هم برای فرش قرمز و جشنوارههای خارجی کار کرده اند. البته خوشحالم که طیفی از فیلمسازان جوان خوشفکر اکنون وارد عرصه شدهاند که هدفی متفاوت را دنبال میکنند. امیدوارم گروه سینمایی «هنر و تجربه» به نوآوریهایی دست پیدا کند و با اکران آثار این فیلمسازان تماشاگران ایرانی را به مرز آگاهیهای جدید بیاورد.
نمایش مستندها در تلویزیون کاری غیرحرفهای است
کارگردان فیلم سینمایی «دخیل» در بخش پایانی این گفتگو نمایش فیلمهای مستند از تلویزیون در وضعیت فعلی جامعه را نیز کاری غیرحرفهای خواند و گفت: اکنون در دورانی زندگی میکنیم که گرایشهای مختلف فکری شکل گرفته و همهچیز تخصصی شده است، اما تلویزیون ایران از این مساله دور است و سعی در جذب عامه مردم دارد.
وی افزود: فرض کنید که در ۲۰ سال پیش مستندسازی برای انجام رسالت خود فیلمی درباره ایدز در ایران میساخت و آن را از تلویزیون پخش میکرد. چه اتفاقی میافتاد؟ فیلمساز تقبیح و تعدادی مدیر هم عوض میشدند. فیلمی از این دست را باید در چند سالن سینما نمایش داد و مسئولان وزارت بهداشت، پزشکان و بیماران ایدزی را برای تماشای آن دعوت کرد. از این طریق گفتمانی تاثیرگذار برجامعه شکل میگیرد که عامه مخاطبان را نیز برای پرداختن به این موضوع آماده میکند. متاسفانه چنین رویدادهایی تاکنون رخ نداده بنابراین عامه مردم آمادگی تماشای مستندها از طریق تلویزیون را ندارند.
کارگردان تله فیلم «حس تماس» همچنین به پیداشدن موضوعات جدید برای مستندسازان اشاره کرد و گفت: مسایل مهم اجتماعی هستند که فیلمسازان نسبت به این مسائل احساس خطر کرده و خود را ملزم به ساخت آثاری درباره آنها برای آگاهی دادن به مردم میدانند بنابراین باید هرچه سریعتر اکرانهای هدفمندی که بیان کردم شکل بگیرند تا بتوان در آینده عموم مردم را نیز به تماشای آثار کشاند.