خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- مریم خرمائی: نزدیک به یک سال تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری فرانسه زمان باقی مانده است حال آنکه برخی کارشناسان با توجه به اینکه تا شِش ماه آینده احزاب سیاسی عملا وارد چرخه انتخاباتی می شوند، بازه زمانی لازم برای آمادگی نامزدهای احتمالی در ورود به گود رقابت را عملا به نصف کاهش می دهند.
در این میان، رهبران حزب حاکم «سوسیالیست» در حالی از امید به پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۷ میلادی سخن می گویند که زمینه های امیدواری برای احزاب مخالف نیز به همان اندازه وجود دارد؛ چرا که فرانسه چندی پیش انتخابات محلی را پشت سر گذاشت- میدان کارزاری که در آن شاهد توفیقات احزاب دست راستی، از جمله حزب راست افراطی، بودیم تا جایی که حتی می توان مدعی شد که حزب راست به مراتب بهتر از حزب چپ در انتخابات محلی فرانسه عمل کرد.
جدال دولت سوسیالیست با دیگر احزاب مدعی قدرت در حالی صورت می گیرد که فرانسه از یک سو با دو معضل اروپایی و منطقه ای شامل بحران مهاجرت و تروریسم و از سوی دیگر با معضلی خانگی در زمینه اصلاح قانون کار و ناآرامی های ناشی از آن دست و پنجه نرم می کند.
در همین زمینه خبرگزاری مهر از فرصتی که سفر دکتر «کریم پاکزاد» به ایران فراهم کرد، برای صحبت با وی در زمینه جو انتخاباتی و چالش های پیش روی هر یک از احزاب سیاسی فرانسه استفاده کرد.
کریم پاکزاد رئیس کمیته روابط خارجی حزب حاکم سوسیالیست و پژوهشگر موسسه روابط بین الملل و استراتژیک فرانسه است. وی همچنین کارشناس مسائل خاورمیانه در حوزه کشورهای ایران، پاکستان، افغانستان و عراق است.
*چه زمینه های امیدواری برای حزب چپ گرا و سوسیالیست فرانسه وجود دارد و در عین حال، با نگاه از بعد واقع گرایانه قضیه و به دور از هرگونه تمایل حزبی، چه عوامل منفی در پیش پای حزب سوسیالیست وجود دارد که مانع از شتاب گرفتن آن برای پیروزی در انتخابات می شود؟
مشکل اساسی «فرانسوا اولاند» رئیس جمهوری فرانسه آن است که می خواهد برای حل بحران اقتصادی که دولت پاریس با آن روبروست نسخه های جدیدی را پیشنهاد کند. اما مسئله چالش برانگیز آن خواهد بود که نسخه های پیشنهادی وی بیشتر رنگ و بوی لیبرالیسم دارد و همین امر منجر به نارضایتی درون گروهی بخش بزرگی از حزب متبوع وی یعنی «سوسیالیست» می شود. این نارضایتی تا حدی است که حتی بعضی از بزرگان حزب سوسیالیست از وی دوری کرده و حاضر به استعفا می شوند.
هدف اصلی اولاند از اصلاحات پیشنهادی کاهش نرخ بیکاری به عنوان معضل اصلی فرانسه است؛ به همین دلیل وی نامزدی خود در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۷ فرانسه را نیز به تحقق همین هدف مشروط کرده است.
*با این حساب شانس آقای اولاند برای پیروزی در انتخابات ۲۰۱۷ تا چه اندازه است؟ آنگونه که از خبرها بر می آید وی به لحاظ محبوبیت اُفت بی سابقه ای را در تاریخ فرانسه تجربه می کند.
امروز فرانسوا اولاند حتی شانس رسیدن به دور دوم را ندارد چه برسد به اینکه رئیس جمهور شود اما یک سال مانده به انتخابات نمی توان با قاطعیت از نتیجه نهایی صحبت کرد. فراموش نکنید که یک سال قبل از انتخابات ۲۰۱۲، اولاند طبق نظرسنجی ها فقط دو درصد شانس پیروزی داشت. اما وی در همین یک سال چنان دینامیکی خلق کرد که نه تنها وی را به ریاست حزب سوسیالیست سوق داد، بلکه عنوان ریاست جمهوری را نیز از آن وی کرد. با این اوصاف، خیلی زود است که در فاصله یک سالی که تا انتخابات مانده، قضاوت قاطعی درباره نتیجه نهایی داشته باشیم. اما اگر بخواهیم قضاوت نسبی که با استناد به نظرسنجی ها انجام می شود، در نظر بگیریم باید بگوییم که اولاند فعلا شانس چندانی برای پیروزی در انتخابات نهایی ندارد.
*با توجه به اینکه افکار عمومی فرانسه تا این حد در نوسان است، چه نشانه های مثبتی برای رساندن شما به این باور وجود دارد که حزب سوسیالیست قادر به احیاء جایگاه خود خواهد بود؟
نشانه های مثبتی برای معکوس کردن این روند وجود دارد. به عنوان مثال این دومین ماه است که نرخ بیکاری در فرانسه سیر نزولی طی می کند. اگر این روند ادامه پیدا کند و یقین حاصل شود که اولاند می تواند در شِش یا هفت ماه آینده، به وعده خود مبنی بر کاهش چشمگیر نرخ بیکاری عمل کند، وی شانس راه یافتن به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه را پیدا خواهد کرد.
فراموش نکنید که انتخابات سال ۲۰۱۷ بسیار پیچیده تر از سال های قبل است چراکه اینبار ما تقریبا مطمئن هستیم که احتمال راه یابی «مارین لوپن» رهبر حزب افراطی و نژاد پرست «جبهه ملی فرانسه» به دور دوم انتخابات بسیار زیاد است. اما نتیجه به این بستگی دارد که چه کسی از حزب راست میانه در مقابله با وی کاندیدا خواهد شد. به عقیده من- البته با در نظر گرفتن امکان خطا- اگر حزب راست میانه «نیکلا سارکوزی» رئیس جمهوری سابق فرانسه را به عنوان نامزد انتخاباتی ۲۰۱۷ انتخاب کند، شانس لوپن افزایش می یابد.
اما اگر به جای سارکوزی، حزب راست میانه «آلن ژوپه» را به عنوان نامزد منتخب خود معرفی کند و وی به دور دوم راه یابد، این احتمال که ژوپه رئیس جمهور آینده فرانسه شود خیلی زیاد خواهد بود.
*آیا با این اوصاف می توان گفت که اقبال ژوپه برای آنکه رئیس جمهور آینده فرانسه باشد، از همه نامزدهای احتمالی بیشتر است؟
اگر اولاند موفق به تامین اتحاد احزاب چپ فرانسه شود، وضع به گونه ای دیگر پیش خواهد رفت. فراموش نکنیم که امروز چپ ها دچار تفرقه و تکثر آراء هستند. مثلا چپ افراطی که دارای ۸ درصد آراء است، قسم خورده که در انتخابات پیش رو از اولاند حمایت نکند. حال، اگر شرایط اولاند بهبود یافته و به دور دوم برسد، اگر در این مرحله با لوپن روبرو شود، احتمال اینکه جایگاه خود را به عنوان رئیس جمهور فرانسه تمدید کند، وجود خواهد داشت. اما اگر، اولاند در دور دوم به مصاف ژوپه برود، امکان ندارد که مجددا به ریاست جمهوری انتخاب شود.
اما به طور قطع نامزد حزب سوسیالیست در این دور از رقابت ها اولاند خواهد بود، البته تا کنون ۶۰ وکیل حزب سوسیالیست با ارائه امضا عدم موافقت خود را با نامزدی اولاند اعلام کرده اند، اما علیرغم این موضوع ما اطمینان داریم که اتفاق نظر کلی درباره نامزدی وی وجود دارد.
*بزرگترین چالش مشترکی که در انتخابات ۲۰۱۷ فرانسه پیش روی نامزدهای انتخاباتی اعم از راست یا چپ وجود دارد چه خواهد بود و راه برون رفت از آن چیست؟
مثل معروفی است که می گوید انتخابات ریاست جمهوری روی سیاست خارجی برده نمی شود اما باخته می شود. برای اولین بار در تاریخ انتخابات فرانسه، سیاست خارجی نقش بسیار مهمی را ایفا خواهد کرد. جو حاکم بر فرانسه کنونی به گونه ای است که افکار عمومی خود را به ویژه از ناحیه تروریسم در خطر می بینند. فرانسه در چنین شرایط بحرانی نیاز به رهبری دارد که درک درستی از مسائل داشته باشد و به عقیده من این فرد اولاند است.
*اخبار فرانسه را که دنبال می کنیم برای ما اینگونه عنوان می شود که خانم لوپن - رهبر جریان راست افراطی- آنقدرها هم شانسی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه ندارد؛ حال آنکه از صحبت های شما برداشت متفاوتی می شود. تضاد بین جریان خبری که در رسانه هاست و اظهارات خود را چگونه توجیه می کنید؟
پاسخ به این سوال که آیا خطر قدرت گرفتن جریان راست افراطی در فرانسه زیاد است، به نوعی مثبت خواهد بود چرا که وقتی به تحولات اروپای امروز نگاه می کنیم، شاهد قدرت گرفتن تفکرات افراطی (از نوع لوپن) هستیم. به عنوان مثال انتخابات ریاست جمهوری که چند هفته پیش در اتریش انجام شد، با بالا آمدن «نوبرت هوفر» همراه بود و به این ترتیب برای اولین بار در تاریخ این کشور فردی که مثل لوپن عقاید افراط گرایانه دارد قدرت گرفت.
*گفته های شما ما را به ایده همه گیر شدن تب افراط گرایی سیاسی در سراسر اروپا سوق می دهد؛ عوامل تاثیر گذار در این روند چیست؟
بحران اقتصادی، بیکاری و مهاجرت سه عامل تاثیر گذار در جریان های انتخاباتی کشورهای اروپایی است. کار به جایی رسیده که حزب متبوع «آنگلا مرکل» صدر اعظم آلمان نتوانست در انتخابات پارلمانی اخیر که در سه ایالت این کشور برگزار شد، نتایج خوبی به دست آورد و در این مناطق شاهد پیروزی حزب راست گرای ضد مهاجرت بودیم.
این حالت بحرانی برای تمام اروپا صدق می کند. به خصوص در فرانسه این تمایل بسیار زیاد است. فرانسه پنج میلیون بیکار دارد و خودتان حساب کنید که این تعداد چه شرایطی را برای این کشور ایجاد می کند. انتخابات محلی فرانسه نشان داد که اگر لوپن توانایی متحد شدن با دیگر احزاب دست راستی را داشت، امروز می توانست نصف مناطق سیاسی فرانسه را در اختیار داشته باشد – مسئله ای که در عمل اتفاق نیافتاد.