خبرگزاری مهر-گروه هنر-شراره داودی: مزدک میرعابدینی کارگردان جوانی که به تازگی میخواهد نخستین فیلم سینمایی خود با عنوان «حلزون» را کارگردانی کند، در گفتگویی که با او و به بهانه اکران فیلمش «خواب است پروانه» در گروه «هنر و تجربه» داشتیم از حال و هوای هفت سال قبلی که این فیلم ویدیویی را ساخته بود سخن گفت و در ادامه توضیح داد که برای آن زمان توان و امکاناتی که برای ساخت فیلم داشته همین مقدار بود و این روزها کمی برایش سخت است بخواهد به موشکافی دلایل ساخت آن فیلم که موضوعش زمانی دغدغه ذهنیاش بوده، صحبت کند.
او در این بخش از صحبتهایمان درباره روند تجربه فیلمسازیاش صحبت کرد و اینکه امروز تلاش دارد فیلمنامههایی قویتر و قصهگوتر بنویسد.
با ما بخش دوم و پایانی این گفتگو را میخوانید:
*تصور کنید حالا یعنی هفت سال بعد بخواهید همان دغدغهها را دوباره به فیلم بدل کنید، اینبار فیلمتان چه شکلی میشود؟ نوع روایت، داستانها و ...
-قطعا فیلمنامه عوض میشود. راستش را بخواهید امروز دیگر به راحتی ایدهای که در ذهن دارم به فیلمنامه تبدیل نمیکنم. الان اگر بخواهم همان دغدغه را فیلم کنم، برایش فیلمنامه مستحکمتری مینویسم و با ساختار محکمی جلو میروم. بعد از آن درباره بازیگر و دیگر المانهایش فکر میکنم.
امروز اگر بخواهم به فیلمی با این موضوع بپردازم، باید بگویم که نظر من درباره مباحث روانشناسی تغییر کرده، نظر من درباره سینما عوض شده، ولی اگر بخواهم یک جملهای بگویم، خیلی بیشتر روی فیلمنامه کار میکنم. فیلمنامه قصهگو می نویسم چون امروز باور دارم که فیلمنامه باید قصه بگوید، قصهای قوی و زیاد.
*ولی علاقهای ندارید دوباره این کار را انجام دهید؟
-خلاصه حرف من این است که بیش از حد پرداختن من به این فیلم برای خودم خطر دارد، آنهم این است که تماشاچیها تصور میکنند من همچنان مشتاق به ساختن چنین فیلمهایی هستم، در حالیکه در یک مصاحبه باید کاملا مشخص شود که این فیلم برای من یک خاطره و بُرهه در فیلمسازی است که دیگر تمام شده است.
*یعنی الزاما موضوع مورد علاقه شما برای پرداختن نیست؟
-در آن زمان بوده و الان هم پای این فیلم میایستم، چون معتقدم که چنین فیلمی در سینمای ایران ساخته نشده و نمیشود. اصلا به همین دلیل هم هست که گروه «هنر و تجربه» آن را اکران میکند. وقتی آقای گلمکانی و دیگرانی که در این گروه هستند، پای این فیلم میایستند، یعنی میخواهند چیزی را به این گروه اضافه کنند. برای آنها این فیلم هم استثنا و خاص است و مانند آن را ندیدهاند.
مثالی به ذهنم رسید، مثلا شهرام مکری یک جنس فیلمسازی خاصی دارد و میتواند روزها و شبها درباره «ماهی و گربه» صحبت کند، چون فیلم بعدیاش هم ادامه این سبک فیلم است و به این شکل فیلم میسازد یا مجید برزگر سبک فیلمسازیاش مانند «پرویز» است، فیلم بعدیاش «یک شهروند کاملا معمولی» را هم که میبینید، در همان راستاست.
ولی من خیلی موافق این نیستم که فیلمهای قبلتری هم که ساخته بودم با «خواب است پروانه» شباهت دارند، چون همه آنها تجربههایی در زمینه فیلمسازی من بوده است که از میان آنها یکی خوب شده و برای اکران حاضر شده است، آن ها دست گرمیهایی بودند که من را به ساخت این اثر نزدیک کردند. در بازیگری هم داستان به همین شکل است، بازیگری من به شکلی نیست که جایگاهی مانند دیگر هنرپیشههای حاضر داشته باشم، کارهایی که انجام دادهام، دستگرمیهایی بوده که من را به ساخت اولین فیلم سینمایی خودم برساند.
یعنی مزدک میرعابدینی که امروز روی نخستین فیلم بلند سینمایی خودش کار میکند، قرار است به نگاه و تعریف اصلی برسد یا اینکه همچنان هم در حال تجربه کردن است و ممکن است هنوز به سبک خودش نرسیده باشد؟
-فقط یک جواب برای این سوال دارم، آن هم این است که من فیلم خودم را بسازم تا دیده شود و بعد ببینیم نظرهای مردم و منتقدان نسبت به آن چگونه خواهد بود. ممکن است حرفها این طور باشد که تجربههای مزدک به قدری نبوده که او را پُربار کند و این فیلم هم مانند قبلیهاست، با این تفاوت که دو بازیگر معروف دارد و فیلمنامهاش کمی تغییر کرده است، یا شاید هم بگویند که تجربههای قبلی باعث شده این فیلم محکم و قوی شود.
*پس یعنی خودتان هم هنوز نمیدانید قرار است چه اتفاقی رخ بدهد.
-قطعا همینطور است. من فیلم خودم را میسازم و دیگران باید درباره آن نظر بدهند.
*شما پیش از این گفته بودید که بازیگری برایتان نمره یک دارد و مهم است، ولی به سمت کارگردانی میروید و وارد این حوزه میشوید، حالا سوال این است که در بازیگری چه اتفاقی نمیافتد که شما به این سمت میروید؟
-واقعیت این است ۴-۵ سالی میشود منتظر هستم فیلم جدید خودم را بسازم و معمولا وقتی آدم در چنین شرایطی قرار میگیرد، وسواسی روی کاری که انجام میدهد دارد، از همین رو هر جوابی به این سوال بدهم، زیر سایه ساخته شدن «حلزون» خواهد بود. چه درباره بازیگری، چه در نوشتن و چه در کارگردانی.
من ترجیح میدهم تمام نظراتم را بعد از ساخته شدن این فیلم، بدهم. الان هرچه بگویم تحت تاثیر این کار است و آن طوری نیست که خودم بخواهم. مانند زمانیکه آدم دارویی خورده باشد و تحت تاثیر آن قرار گرفته باشد و هر حرفی هم که بزند به دلیل تاثیری بوده که آن دارو گذاشته است. این صادقانه ترین چیزی است که میتوانم بگویم. همین حالا که با شما صحبت میکنم و به اتاقم نگاه میکنم، شخصیتها و سکانسهای مختلف «حلزون» را میبینم و همه ذهن من سمت این فیلم است و صادقانه بگویم برایم سخت است بخواهم به هفت سال قبل برگردم یا حتی چند سال قبل که بخواهم درباره بازیگری صحبت کنم. به قدری روز و شبم به بازنویسی فیلم و انتظار برای پیش تولید میگذرد، هر جوابی بدهم آن جواب محکم نیست و چیزی نیست که به دنبالش خواهم بود.