۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۲۸

مزدک میرعابدینی و «خواب است پروانه»-۱

درباره فیلمی که پس از ۷ سال اکران شده چه بگویم/ حالم عوض شده است

درباره فیلمی که پس از ۷ سال اکران شده چه بگویم/ حالم عوض شده است

مزدک میرعابدینی کارگردان فیلم «خواب است پروانه» که پس از ۷ سال اکران شده، می‌گوید از حال و هوای آن روزهایش فاصله گرفته و دیگر نمی‌تواند خیلی درباره فیلم حرف بزند.

خبرگزاری مهر-گروه هنر: مزدک میرعابدینی را بیشتر به عنوان بازیگر می‌شناسیم، همان سرباز آمریکایی فیلم «بدرود بغداد» ساخته مهدی نادری که شاید به خاطر تیپ ظاهری او کمتر احتمال ایرانی بودنش را می‌دادیم. حال او فیلم «خواب است پروانه» را مدتی است در گروه سینمایی «هنر و تجربه» دارد که دومین فیلم بلند ویدیویی کارنامه کارگردانی اش است.

برای خودش هم جالب است که بعد از هفت سال این فیلم که دغدغه‌ آن روزها و سال‌هایش بوده‌اند، از آرشیو بیرون کشیده شده و در اکران هم مورد توجه قرار گرفته است. به بهانه اکران این فیلم با مزدک میرعابدینی گفتگویی داشته‌ایم که او در این گفتگو معتقد است هر کسی فیلم خودش را می‌سازد، اگر آن فیلم مخاطب داشت که چه بهتر، اگر هم نداشت باید در سبک کاری‌اش تغییراتی را به وجود بیاورد چون مخاطب داشتن نکته مهمی در سینما به حساب می‌آید. این کارگردان جوان همچنین می‌گوید که با ساخت فیلم‌ها یا بازیگری سعی داشته خودش را پیدا کند و حال و هوایی را که هفت سال قبل و در زمان ساخت «خواب است پروانه» داشته دیگر ندارد. 

با ما در بخش نخست این گفتگو همراه می‌شوید: 

*پیش از «خواب است پروانه» سه فیلم دیگر «فلوت شیشه ای»، «مسافرکش» و «کتاب قرمز» را هم کارگردانی کرده بودید. می‌توان گفت در فیلم‌های قبلی‌تان هم فضای روان شناختی وجود دارد و المان‌هایی و اشاره‌هایی را می‌توان پیدا کرد...

-نه، خیلی این‌طور نیست.

*به هر حال در «مسافرکش» یک راننده است که در فیلم ارتباط او با داستان‌های زندگی مسافرهایش را می‌بینیم و با اینکه داستان هرکدام به وضوح بیان نمی‌شود، اما به هر حال گذری است بر اتفاق‌هایی که برای‌شان افتاده. به طور کل اینکه شما به این شکل به موضوعات نگاه می‌کنید، احساس نیاز شخصی به موضوعات روان شناختی است یا فکر می‌کنید باید فیلم‌هایی با چنین سبکی هم در سینما و میان فیلم‌های ما وجود داشته باشد.

- «خواب است پروانه» برای هفت یا هشت سال قبل است و امروز فکر می‌کنم آدم دیگری هستم. البته فکر می‌کنم این گزاره به خودی خود خیلی درست نباشد چون آدمیزاد بر اساس اتفاق‌های گذشته خودش جلو می‌آید، ولی واقعا امروز آدم دیگری شده‌ام و فکرهای دیگری هم دارم.

در ابتدا باید بگویم که اصلا فکر نمی‌کنم بقیه چطور باید فکر کنند ولی از نظر خودم اگر موضوعی مخاطب زیادی داشته باشد کارگردان می‌فهمد فیلم قوی ساخته است. در شرایط امروزی من حتی به مخاطب عام و خاص هم اعتقادی ندارم و فکر می‌کنم هرچه بیشتر یک فیلم تماشاچی داشته باشد عملا فیلم بهتری است. دراین تفکر شاید تناقضی میان فیلم عامه پسند، هنری و مابقی به وجود بیاید که قرار است چطور ارزیابی شوند، ولی به هر حال فیلمی را که مردم بیشتر دوست دارند و تماشاچی برای آن وجود داشته باشد، مهم است و این نکته‌ای است که به نظر من در ساخت فیلم مهم است.

*یعنی از نظر شما اینکه مخاطب چه نگاهی به مسائل دارد و فیلمساز هم به همان شکل نگاه کند و پیش برود، مهم است.

-هرکسی باید فیلم خودش را بسازد و در این میان چه بهتر که مخاطب هم برای اثر وجود داشته باشد. خوب است وقتی کسی می‌بیند مخاطب ندارد یا آثارش مورد توجه قرار نمی‌گیرد سبک کاری‌اش را تغییر دهد، سعی کند و فیلم قوی‌تری هم بسازد. اما من وقتی «خواب است پروانه» را می‌ساختم اصلا به این چیزها فکر نمی‌کردم، تازه فارغ التحصیل شده بودم و سعی می‌کردم از واقعیت‌هایی که در اطرافم بود، الهام بگیرم و فیلم بسازم. برای مثال من «مسافرکش» را بیشتر از این جهت ساختم که فیلم کوتاهی در همین سبک ساخته بودم. «کتاب قرمز» را ساختم چون تجربه تدریس زبان خارجی را داشتم، «آن‌جا» را ساختم به خاطر این که مسائل شخصی خودم بود اما چون فیلم سنگینی بود با مشارکت عبدالرضا کاهانی ساخته شد که البته کارگردان اثر وی بود.

در همین راستا «خواب است پروانه» هم به دلیل درگیری خودم با مسائل روان‌کاوانه شکل گرفت و حاصل هم این چیزی است که می‌بینید. اما بعد از این‌ها عملا به سمت مستندسازی و بازیگری رفتم و فکر می‌کنم شاید این فاصله نیاز بود تا من هم دیدگاه‌های خودم را پیدا کنم.

*پس می‌خواستید با این فیلم‌ها دنیای خودتان را پیدا کنید. با این تفاسیر در شرایط امروزی احتمالا به سراغ چنین فیلم‌هایی نمی‌روید؟

-بهترین حرفی که می‌توان زد این است که این‌ها لازم هستند اما کافی نیستند. برای رشد کسی که می‌خواهد وارد این دنیا شود، لازم است، اما کافی نیست. من فکر می‌کنم بچه‌های الان حتما لازم نیست همه تجربه‌ها را داشته باشند، خیلی‌ها تجربه کرده‌اند، آن‌ها را نوشته‌اند و تبدیل به جزوه شده‌اند، حتی تلفاتی سر این تجربه‌ها داده شده است، بچه‌هایی که الان فیلم می‌سازند، لازم نیست خیلی راه را پیاده طی کنند و می توانند از تجربیات قبلی ها استفاده کنند.

*داریوش مهرجویی هم از کسانی است که در فضای روانشناسانه فیلم می‌ساخت اما از جایی به بعد سبک فیلم‌سازی‌اش را تغییر داد و شاید بتوان گفت از همین تغییر مسیر بود که دیگر آن موفقیت‌ها به شکلی که قبلا بود، تکرار نشدند. فکر می‌کنید چرا این اتفاق می‌افتد، یعنی دیگر نیازی احساس نمی‌شود.

-من این را تعمیم نمی‌دهم و فکر می‌کنم هر کسی یک جور است. بعضی‌ها در جوانی قوی‌تر هستند، بعضی‌ها در میان‌سالی. بعضی‌ها با فیلم کوتاه ساختن به هدف می‌رسند، بعضی‌ها با ادبیات. بعضی‌ها هم با بازیگری به مقصد می‌رسند.

برای مثال خود من در آمریکا سینما خواندم و با اینکه آن روند خیلی خوب بود اما در فیلمسازی به شکل مستقل از آن‌ها استفاده نکرده‌ام. فکر می‌کنم مهم‌ترین متریال برای فیلمسازی خودِ زندگی است و بعضی‌ها زندگی می‌کنند. مثلا «ابد و یک روز» مثال جالبی است، شما وقتی این فیلم را می‌بینید، احساس می کنید کسی که آن را ساخته در همه آن‌فضاها از بچگی نفس کشیده است و حالا سینما را هم می‌شناسند و توانسته کار خوبی را تحویل دهد. اما بعضی‌های دیگر مانند داریوش مهرجویی تجربه دیگری دارند یا آقای فرهادی آجر به آجر همه چیز را می‌سازد و بالا می‌رود. نمی‌توان گفت یک راه مشخصی برای فیلمسازی هر فرد وجود دارد. خود من فیلم‌های قبلی را ساخته‌ام و تجربه کرده‌ام و حالا می‌خواهم اولین فیلم لند سینمایی‌ام «حلزون» را بسازم. البته درست است که از تجربه‌های آن زمان و چیزهایی که یاد گرفته‌ام، استفاده می‌کنم اما قرار است همه چیز بهتر و بهتر شود.

*شما حین «خواب است پروانه» درگیر همین موضوعات بوده‌اید و بازخوردی از اطراف خودتان را در فیلم نشان دادید و به هر حال هر فرد با یکی از این داستان‌ها همذات پنداری خواهد کرد. به نظر شما این جنس سینما چه جایگاهی در کشور دارد؟

-جایگاه یک فیلم را بیشتر منتقدان باید مشخص کنند تا خود فیلمساز. فیلمساز فیلمش را می‌سازد و در ادامه بقیه هستند که یا آن را تحسین می‌کنند یا مورد نقد قرار می‌دهند، مردم یا به تماشای فیلم می‌نشینند یا نمی‌نشینند و منتقدان هستند که جایگاه سینمایی فیلم را مشخص می‌کنند. در حقیقت من این فیلم را ساخته‌ام و کارم تمام شده و شاید برای‌تان جالب باشد بگویم که تازه فهمیدم که چقدر سخت است درباره جزئیات فیلمی که هفت سال قبل ساخته‌ای، صحبت کنی.

*یعنی یادتان رفته است؟

-نه، مساله فراموش کردن نیست.

*پس دیگر در آن حال و هوا نیستید.

-دقیقا. دیگر همان فضا نیست. مثلا خود شما اگر به هفت سال قبل برگردید، دیگر همان حال را ندارید پس شاید اگر این طور به قضیه نگاه کنید، من را هم بیشتر درک کنید. در این مدت اتفاق‌های زیادی برای من رخ داده است. برای خودم هم جالب است که این فیلم اکران شده و حالا مردم به تماشای آن می‌نشینند.

*حالا با این اکران شدن شما به روزهای قبل و همان حال و هوا برمی‌گردید؟

-بله، این طور هم هست. به آن زمان برمی‌گردم، فکر می‌کنم و حتی چندباری هم درباره آن حرف می‌زنم، اما بیشتر از این نخواهد بود و واقعا دیگر نه در توان من و نه توان فیلم است که بخواهم بیشتر درباره آن صحبت کنم. برای مثال شما از کسی بخواهی درباره دوران دانشجویی خودش صحبت کند، می‌تواند خاطره‌ای را برای‌تان تعریف کند، اما این‌که بخواهی او را به آن دوران برگردانی و آنالیز کنی ممکن نیست. خود من درباره فیلم حرف می‌زنم و فکر می‌کنم با توجه به اکران شدن آن، وظیفه‌ دارم حرف بزنم، ولی تمایلی ندارم. بیشتر به سوال‌هایی که پرسیده می‌شوند احترام می‌گذارم و خیلی مشتاق به این کار نیستم.

*شاید بعد از این صحبت‌های شما من دیگر نباید درباره فیلم سوالی را بپرسم!

-(خنده) شما بپرسید، من هم جواب خودم را می‌دهم.

*درباره این فیلم بحثی وجود داشت که شخصیت‌هایی که در آن حضور دارند و روبروی دکتر می‌نشینند، آدم‌هایی هستند که همه ما در اطراف خودمان دیده‌ایم و با آن‌ها آشنا هستیم و حتی شاید در میان آشنایان داشته باشیم، اما در فیلم همه چیز در حد همان تعریف کردن می‌ماند و خیلی وارد جزئیات نمی‌شود. خودتان با این موضوع موافق هستید؟

-بله، به هر حال این فیلم فضایی تجربی دارد، اگر قرار باشد همه این موضوعات بسط داده شود، تبدیل به فیلم سینمایی بزرگی می‌شود. خیلی از چیزهایی که در این فیلم وجود دارد در حالت بالقوه مانده است.

یعنی آگاهانه نمی‌خواستید بالفعل شوند؟

-من همین‌قدر بلد بودم. آن چیزی که شما در این فیلم می‌بینید، همه توان و امکانات من در آن زمان بوده است. اگرنه که همان زمان اکران می‌شد و چند بازیگر داشت و سر و صدا هم به راه می‌انداخت.

ادامه دارد...

کد خبر 3701284

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha