به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «ساختار انقلابهای علمی» نوشته تامس س.کیون به تازگی با ترجمه علی جوادزاده توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است.
کتاب پیش رو را یکی از ۱۰۰ کتاب تاثیرگذار نوشته شده پس از جنگ جهانی دوم دانستهاند. اصطلاح کلیدی پارادایم که نویسنده اثر آن را از عرصه زبان شناسی وام گرفته و با بازتعریف بهعنوان معرف مبنایی ترین وجه نظریه خود به کار برده، تنها پس از انتشار این کتاب بود که راه خود را در گویش عمومی جهانی باز کرد.
تامس سامیوئل کیون متولد ۱۹۲۲ در شهر سین سیناتی ایالت اوهایوی آمریکاست. او مدرک دکترای فیزیک خود را در سال ۱۹۴۹ از دانشگاه هاروارد گرفت و از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۶ در همین دانشگاه مشغول تدریس بوده است. او پس از ترک هاروارد در دانشگاه برکلی کالیفرنیا بهعنوان استاد تاریخ علم به فعالیت پرداخت. در همین زمان بود که مهمترین کتاب خود یعنی «ساختار انقلابهای علمی» را منتشر کرد. او در سال ۱۹۹۶ به دلیل ابتلا به سرطان ریه درگذشت.
نویسنده کتاب در معرفی اثرش میگوید: این کتاب اولین گزارش منتشرشده از طرحی است که حدود ۱۵ سال پیش از این، به ذهنم رسید. آن زمان سرگرم تکمیل پایان نامه دکتری خود در رشته فیزیک نظری بودم. از بخت خوش کار تدریس فیزیک به دانشجویان رشتههایی غیر از علوم طبیعی، در چارچوب یک واحد درسی آزمایشی در کالج، سبب نخستین رویاروییام با مقوله تاریخ علم شد. با کمال تعجب این مواجهه با نظریات و تجربیات کهن علمی، تحول بنیادینی در درک من از طبیعت علم و دلایل موفقیت آن پدید آورد.
نگاهی که کیون در این کتاب دارد، متاثر از فلسفه تحلیلی است و داعیه اصلی اش هم در این اثر، این است که علم به روش تجمع تدریجی و خطی اطلاعات و دادههای نوین، توسعه پیدا نمیکند بلکه از طریق انقلابهای دورهای پیش میرود.
این کتاب ۱۳ فصل دارد که به ترتیب عبارتند از: نقشی برای تاریخ، گذار به سوی علم متعارف، سرشت علم متعارف، علم متعارف به مثابه حل معما، اولویت پارادایمها، ناهنجاری و بروز اکتشافات علمی، بحران و ظهور نظریههای علمی، واکنش به بحران، طبیعت و ضرورت انقلابهای علمی، انقلاب ها به مثابه دگرگونیهایی در چشم انداز جهان، نامرئی بودن انقلاب ها، استقرار انقلابها، پیشرفت از طریق انقلابها.
در پایان این ۱۳ فصل هم دو بخش «افزوده ۱۹۶۹» و «بازاندیشی در مورد پارادایمها» درج شده است.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
اینک بگذارید به شواهد برگردیم و ببینیم مورخی که به چنین تغییراتی باور دارد چه نوع تحولاتی را میتواند در جهان دانشمندان کشف کند. اکتشاف سیاره اورانوس به دست ویلیام هرشل نخستین نمونه مطابقت بسیار نزدیک با تجربه ورقهای نامتعارف است. بین سالهای ۱۶۹۰ تا ۱۷۸۱، تعدادی از ستاره شناسان که در میان آنها چندین رصدکننده برجسته اروپایی هم بودند، دست کم هفده بار ستارهای را در موقعیتی رصد کرده بودند که امروزه فرض بر این است که موقعیت سیاره اورانوس است. یکی از بهترین رصدکنندگان این گروه در سال ۱۷۶۹، ستارهای را در چهار شب متوالی مشاهده کرده بود بدون توجه به حرکت آن که میتوانست ستاره بودن آن جرم فلکی را مورد تردید قرار دهد. دوازده سال بعد، وقتی هرشل برای اولین بار همان جرم فلکی را دید، مشاهده اش به کمک تلسکوپ بهتری بود که تلسکوپ ساز شخصیاش برایش ساخته بود و از این رو توانست قرص مانندی را تشخیص دهد که حداقل برای ستارهها امری نامعمول بود.
این کتاب با ۳۸۸ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۲۸۰ هزار ریال منتشر شده است.