نهمین جشنواره تجسمی فجر که از سوم بهمن کار خود را آغاز کرده و تا ۳۰ بهمن ادامه دارد؛ جشنواره ای است که مدیرانش معتقدند اتفاقات خوبی در سیاستگذاری آن رخ داده است.

خبرگزاری مهر-گروه هنر-آزاده سهرابی: همزمان با برپایی نهمین جشنواره تجسمی فجر در میزگردی با حضور مجتبی آقایی دبیر، جمشید حقیقت شناس مدیر هنری و عبدالرحیم سیاهکارزاده دبیر اجرایی جشنواره پیرامون رویکرد جشنواره نهم تجسمی فجر، سوال ها و ابهامات پیش آمده و نگاه به آینده این رویداد به گفتگو نشستیم.

در بخش اول این میزگرد بیشتر درباره ساختار تغییر یافته جشنواره و بین رشته ای شدن آن گفتگو کردیم و مسئولان از حذف فراخوان جشنوراه تجسمی فجر در آینده ای نزدیک خبر دادند. 

در بخش دوم این میزگرد بیشتر رویکردمان پرسش هایی درباره توسعه هنرهای تجسمی و هدف گذاری جشنواره و نحوه انتخاب آثار و نمایش آن در موزه هنرهای معاصر و موضوعاتی از این دست بود.

در حالیکه به روزهای پایانی برگزاری جشنواره تجسمی فجر رسیده‌ایم و با هنرمندان بسیاری درباره رویکرد این جشنواره گفتگو کرده ایم بخش دوم و پایانی این میزگرد را از نظر می گذرانید.

* نکته ای که آقای حقیقت شناس به آن اشاره کردند بحث جذب حمایت برای حوزه هنرهای تجسمی بود؛ اینکه به گونه ای جشنواره را برگزار کنیم و حمایت دستگاه های دیگر را جلب کنیم که در طول سال به هنرمندان تجسمی سفارش کار داده شود و خود آثار خریداری شوند. برای این منظور چه راهکاری اندیشیده شده است و اساسا چه تضمینی هست رویکردی که ۲ سال است در جشنواره ایجاد شده و به سمت هنر بین رشته ای حرکت کرده ایم در دوره های بعدی با تغییر مدیرکل و حتی تغییرات وزارتخانه ای باقی بماند؟ به طور مثال شما از حذف فراخوان در این جشنواره به مرور صحبت کردید. چه تضمینی هست دوباره به فراخوانی شدن جشنواره و برپایی جشنواره در بخش های ۹ گانه تجسمی باز نگردیم؟

جمشید حقیقت‌شناس: خود من همیشه این سوال را اینگونه جواب می دهم که برای رسیدن به قله ها اینطور نیست که کوهنورد یکسره رو به بالا حرکت کند. گاهی لازم است در مسیر رسیدن به قله، پایین هم بیاید. در واقع باید یک مسیر بالا و پایین رفتن را رصد کنیم و ببینیم در جهت رسیدن به قله هست یا نه. اگر بخواهیم یک شیب را با سرعت پشت سر بگذاریم ممکن است در میانه از نفس بیفتیم و به نظرم یکسره بالا رفتن رفتاری غیر طبیعی است. به ویژه در حوزه کاری ما باید گاهی پایین بیاییم و یک خوانش و آسیب شناسی داشته باشیم.

مجتبی آقایی: هیچ کس نمی تواند دراین‌باره ضمانت اداری و مرسوم بدهد اما یک راهکار وجود دارد و آن این است که جشنواره فجر یا هر فعالیت دیگری کیفیتی برای خودش تعریف کند که دیگر نتوان به هیچ عنوان از آن کیفیت عقب نشینی کرد. دیگر تضمین این است که جنس برپایی جشنواره از ذات هنر باشد و کار سیاسی و یا مقطعی نباشد و اگر اینگونه باشد با تغییر دولت‌ها و مدیریت ها مسیر منطقی اش را پیدا می کند. اگر مسائل حاشیه ای را در اصل داستان قرار دهیم دیگر همه چیز تابع سلیقه می شود.

*در این سال‌ها کم ندیده ایم که مدیریت فرهنگی ما تابع سلیقه ها بوده است.

آقایی: من تقریبا در همه دولت‌ها فعالیت فرهنگی کرده ام و شاید دلیل حضورم در همه دولت‌ها این بوده که ساحت هنر را وارد بحث های سیاسی نمی کنم. جریان های مقطعی که امروز درست است و فردا ممکن است غلط باشد را نباید وارد هنر کرد.

اما روی دیگر سوال شما را باید اینطور جواب بدهم که همه مطالبات هنر را نمی توان از جشنواره تجسمی فجر انتظار داشت. ما در این گفتگو شاید بخشی از آرزوهای خود را بلند بلند می گوییم. ما نه می توانیم و نه قرار است تمام کمبودهای تجسمی کشور را بگوییم. حوزه هنرهای تجسمی کشور ما سیستمی عمل نمی کند و زنجیره مان در این عرصه ناقص و گسسته است و ما جشنواره ها را برگزار می کنیم که صرفا یک جشنواره خوب برگزار کنیم، بعد همین می شود که افراد می آیند خودشان را در جشنواره ها نشان می دهند و می درخشند و بعد بی ینال های خارجی و گالری های خارج از کشور جذبشان می کند. همانطور که در سیستم آموزشی ما نخبه ترین ها را پرورش می دهیم اما بعد برایشان بازار کار نداریم. من امسال در جشنواره یکی از هنرمندانی را که از یکی از شهرها شرکت کرده بود صدا کردم و ازش پرسیدم واقعا خودت هستی که در اینهمه جشنواره شرکت می کنی؟ گفت من فقط از طریق همین جشنواره ها امرار معاش می کنم. این اتفاق خوبی نیست.

اما در نهایت جشنواره تجسمی فجر بزرگترین فرصت برای مردم، هنرمندان تجسمی و نظام است. هیچ جشنواره دیگری نداریم که چنین عزم مدیریتی جدی پشت آن باشد و خواست مردم هم پشتش باشد. الان تقویم بی ینال های ما گاهی ۵ ساله و اصلا در تقویم گم می شوند و کسی نگرانشان نیست. مثلا سیزده دوره جشنواره تئاتر دانشجویی چه شد؟ هیچ کس سوال نمی پرسد چرا اینها تعطیل شد. اما شما نمی توانید حتی یک سال جشنواره فجر را برگزار نکنید. این بزرگترین سرمایه است ولی یک مدیریت قوی می خواهد تا از این فرصت بهره برداری کند. مثلا ما کاری که کردیم این بود که چرخه هنری محصولات در جشنواره فروخته یا معرفی شود.

*فروش آثار هنری جشنواره هم گویا از سال قبل کلید زده شد. بازتابش چه بود؟ آیا آثار فروش می رود؟

عبدالرحیم سیاهکارزاده: بله از سال گذشته ما فروش آثار جشنواره را شروع کردیم ولی هنوز زود است که درباره بازتاب ها سخن بگوییم. وقتی این داستان اثربخش خواهد بود که دغدغه حاکمیت و مردم شود. همین الان ما اثری در جشنواره داریم که وزارت نیرو می تواند بیاید و آن را بخرد. یا بسیاری از سازمان های دیگر می توانند از اینجا اثر بخرند.

*راهکار دبیرخانه برای اینکه افراد و ارگان ها را جذب خرید آثار کند چیست؟

سیاهکارزاده: من هم به عنوان مجری طرح این جشنواره یک موسسه هستم. موسسه ای که آثار هنرمندان را می خرم و وظیفه ام هم همین است. روی سخنم اینجا با سازمان هاست. ما به سازمان ها مراجعه می کنیم و دعوتشان می کنیم ولی باید آنها هم در این زمینه علاقه نشان بدهند. اثر دیگری درباره دفاع مقدس در جشنواره هست که بنیاد شهید می تواند آن را برای همه استان ها الگو قرار بدهد. البته این نمایشگاه بیشتر رویکردش نمایشگاهی برای مردم است.

آقایی: اگر ما بتوانیم کاری کنیم که تقویم جشنواره در تقویم خرید آثار هنری خریداران واقعی هنر برود، همین امر هم به تنهایی کاری بزرگ است.

*شما بر مردمی بودن جشنواره تاکید دارید. معیارتان برای اینکه می گویید این جشنواره یک جشنواره مردمی است چیست؟ ضمن اینکه آیا قیمت گذاری ها به گونه ای هست که مردم بتوانند آثار را بخرند؟ از سوی دیگر نسبت به به دیگر جشنواره های فجر به تبلیغات شهری جشنواره و پوشش آن که نگاه کنیم می بینیم بسیار تبلیغات این جشنواره کم است. الان چند درصد مردم می دانند جشنواره تجسمی فجر در حال برگزاری است؟

حقیقت شناس: یکی از علت‌های این موضوع این است که جشنواره فیلم فجر، موسیقی و تئاتر در یک مکان برگزار نمی شوند اما جشنواره تجسمی متمرکز است. اگر این رویداد در سیصد جا برگزار شود قطعا به مردمی شدنش بیشتر کمک می کند.

*در نشست خبری جشنواره یک نقدی مطرح شد که چرا جشنواره تجسمی در طول یک ماه برگزاری گالری های سطح شهر را با این رویداد همسو نمی کند. در این صورت مکان برگزاری جشنواره هم کثرت پیدا می کند.

حقیقت شناس: در طراحی هایی که انجام می دهیم روی این موضوع هم بحث می کنیم. اول باید ببینیم پتانسیل چقدر است و چگونه می توان آن را مدیریت کرد. ضمن اینکه در جشنواره فیلم ما یک فیلم داریم و یک سالن و یک سانس اما در نمایشگاه تجسمی هم آثار دارای ارزش افزوده هستند و هم اینکه از ابتدا تا انتهایش یک چیز را نمایش می دهد. نکته این است که جشنواره فجر باید به پیکره کل تجسمی منتقل شود.

*نکته همین است که آیا نمی شود به سی تا گالری گفت در طول برگزاری جشنواره تجسمی فجر شما هم مروری بر نمایشگاه های یک سال گذشته خود را با انتخاب خودتان برگزار کنید. این یک همسویی ایجاد می کند.

آقایی: در دهمین دوسالانه عکس ایران این ایده را به کار بردم و ماه هنر عکاسی ایران همزمان با دوسالانه عکس راه افتاد و خیلی از گالری ها همراهی کردند و بسیار موفق بود. تقریبا دو سوم نگارخانه های تهران داوطلبانه نمایشگاه عکس گذاشتند.

 راستش من باور ندارم وقتی دو میلیون نفر از یک جشنواره یا نمایشگاه دیدن کنند باید اسمش را بگذاریم مردمی. ما نمایشگاه کتاب هم برگزار می کنیم و بازدید کننده زیادی دارد اما چند نفر از آن نمایشگاه کتاب می خرند؟

 راستش من باور ندارم وقتی دو میلیون نفر از یک جشنواره یا نمایشگاه دیدن کنند باید اسمش را بگذاریم مردمی. ما نمایشگاه کتاب هم برگزار می کنیم و بازدیدکننده زیادی دارد اما چند نفر از آن نمایشگاه کتاب می خرند؟

حقیقت شناس: مردم را نمی توان توده های بی شکل دید بلکه این توده طول، عرض، ارتفاع، دانش و نقاط هدف دارد. ما در این دوره جشنواره برای نخستین بار هدف گذاری می کنیم. ببینید سال ها پیش یک برند غذایی آمد و گفت من برای ده درصد مصرف کننده این محصول برندم را ارائه می دهم و الان می بینیم صد در صد مردم از آن استفاده می کنند.

*جامعه هدف شما در این جشنواره چیست؟

حقیقت شناس: من محاسبه کردم یک گالری در عالی ترین شکل خود دو هزار نفر بیشتر مخاطب ندارد که دو هزار نفر درگیر آن گالری هستند، سیصد نفر از آنها پیگیر جدی هستند و روی کیفیت آثار نظر دارند و در نهایت چهل نفر هم خریدار اثر هستند. همین نسبت را باید بیاوریم در جشنواره فجر. ولی راه هایی هم هست تا کسانی که تمایل به خرید اثر هنری ندارند ولی بالقوه خریدار هستند جذب کنیم. اول باید کاری کنیم مردم اثر هنری اصل بخرند و بعد کم کم کاری کنیم آن آثار را ارتقا دهند.

*سوال بعدی ام از شما این است که در این دوره اگر رویکرد بین رشته ای بودن جشنواره بود چرا تک اثر هم پذیرفته شد؟ یعنی کنار هم قرار گرفتن چیدمان در کنار یک اثر کاریکاتور در کنار یک اثر نقاشی و... به نظر می رسد کمی فضا را ناهمخوان کرده است. ضمن اینکه در قضاوت چگونه قرار است یک اثر کاریکاتور یا نقاشی یا نگارگری که ماهیت های ساختاری و عملکردی و تکنیکی متفاوتی دارند با یک چیدمان با هم قیاس شوند؟ 

حقیقت شناس: وقتی «رشته» موضوعمان نیست پس توانایی اجرا هم موضوعمان نیست. مثلا برایمان ملاک این نیست که فلان اثر نقاشی اجرای بسیار خوبی دارد یا یک چیدمان بلکه تاثیر گذاری هر اثر برایمان ملاک است.

*تاثیرگذاری دامنه وسیعی دارد و از هر فرد تا فرد دیگر متفاوت است و این حرف بسیار کلی است که قضاوت را بیشتر سلیقه ای می کند.

حقیقت شناس: ببینید ما تصمیم نگرفتیم جشنواره را بین رشته ای برگزار کنیم بلکه در جان تصمیم گیری کلان برای جشنواره این موضوع جاری بود. جهان تغییر کرده است و میزان تاثیرگذاری اهمیت پیدا کرده است. ما گفتیم هر اثر که قابلیت وارد شدن به چنین دنیای معاصری را دارد در جشنواره جای دارد.

*دو اتفاق دیگر هم در جشنواره امسال رخ داد. یکی حذف بخش فیلم های تجسمی از جشنواره بود که کم کم داشت جای خود را باز می کرد و با حمایتی که جشنواره از ساخت فیلم هایی در حوزه تجسمی می کرد حتی فیلمسازانِ خود را پیدا کرده بود، دومی اضافه شدن بخش ویدیو آرت به جشنواره است که اتفاق مثبتی بود. این دو اتفاق چگونه رخ داد؟

آقایی: شاید حذف واژه مناسبی نباشد. ما دیدیم ظرفیت های فعال نشده زیادی در جشنواره داریم که بهتر است آنها را فعال کنیم مانند بخش ویدیو آرت. اگر ما همین روند را ادامه دهیم و حوزه های فعال نشده را در این جشنواره فعال کنیم به هدف زده ایم. البته من امیدوارم روزی مرز بین همه هنرها برداشته شود و یک هم افزایی در همه هنرها صورت بگیرد و از پتانسیل هنر در معنای کلی کمک بگیریم. چون ذات هنر سیال است و در ظرف زمان و مکان تکنیک نمی شود آن را محدود کرد.

حقیقت شناس: ما در این جشنواره سازهای مختلفی داشتیم که قرار است یک ملودی را بزنند اما سازی که بخش فیلم می زد با روح جشنواره همخوان نبود. 

*نکته بعدی برگزاری جشنواره تجسمی در موزه هنرهای معاصر تهران است. گویا دیگر با توجه به کمبود فضای نمایشگاهی در کشور هر جا مکانی برای ارائه آثار نداشته باشیم به موزه روی می آوریم و این باعث شده موزه دیگر جایگاه اصلی خود را نداشته باشد. بیشتر جای یک گالری ملی را گرفته است تا کارکرد موزه ای.

سیاهکار زاده: البته درباره محل برگزاری جشنواره آقای ملانوروزی تصمیم گرفتند. فقط می توانم بگویم اگر ایشان روی آرت بودن آثار اطمینان نداشتند نمی پذیرفتند در موزه برگزار شود. الان بی ینال مجسمه هم قرار است در موزه برگزار شود. 

*امسال شما از شرکت کنندگان رزومه خواسته بودید. دلیل خاصی داشت؟

حقیقت شناس: اولین چیزی که در قضاوت مهم است اطلاعات ما از اثر و تاثیرگذاری اش و بعد صاحب اثر است. سال‌هاست در جشنواره ها فقط روی خود اثر تمرکز می شود اما تحقیق و درک درباره اثر هم بسیار اهمیت دارد.

آقایی: ببینید در جشنواره چهارم و پنجم سینمای جوان آثاری ارائه شد که هنوز هم بعد از بیست سال به جشنواره ها ارائه می شود و جایزه می برد. یا ما بسیار هنرمندان تصادفی داشتیم که در تاریخ گم شدند. اولین اطلاعاتی که ما از اثر پیدا می کنیم از طریق رزومه است. اینکه بدانیم فرد تداوم خلق اثر دارد یا صرفا در یک جشنواره شرکت کرده است. حتی جلوی کپی کاری ها گرفته می شود. 

* و سخن آخر؟

آقایی: دو ویژگی عمده در جشنواره هشتم و نهم وجود دارد؛ اینکه یک گفتگو میان شورای هنری و شرکت کنندگان شکل گرفت. اول ایده ها آمد و بعد کامنت هایی از سوی شورای هنری به صاحبان اثر رسید و این گفتگو وتعامل تا زمان چیدمان آثار در موزه هم ادامه داشت.  دومین ویژگی این بود که هر سال در ۹ رشته جشنواره برگزار می شد و هر رشته ۵ داور و یک دبیر داشت و حدودا ۴۵ نفر درگیر داوری و انتخاب و... می شدند و حجم عمده ای از بودجه برای این منظور می رفت ولی الان بیش از ۶۰ درصد بودجه جشنواره به خود هنرمندان بر می گردد. 

حقیقت شناس: من می خواهم بگویم در همه این سال‌ها ما فراموش کرده ایم اسپانسر اصلی ما مردم هستند و نه دولت ها. اگر اثری روی مردم اثرگذاری داشته باشد هم خودشان از آن محافظت هم حمایت می کنند. باید مخاطبان اصلی هنر و حامیان اصلی را جدی بگیریم. 

سیاهکار زاده: همزمان با جشنواره نهم منتخب این جشنواره در ۳۱ استان کشور برپا می شود که این اتفاق بسیار مبارکی است.