به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از تورنتواستار، ریچارد ب.رایت نویسنده کانادایی که جوایز متعدد ادبی در کارنامه داشت از دنیا رخت بست.
کارگزار ادبی وی که خبر درگذشت این نویسنده مطرح کانادایی را اعلام کرد از وی به عنوان یک مرد دوست داشتنی ویک نویسنده واقعی یاد کرد و گفت کار کردن با این نویسنده یکی از نقاط اوج کار ادبی وی بود. این ناشر استعداد و دستاوردهای رایت در طول زندگیاش را تحسین کرد و جایگاه او را در میان مردم کانادا ستود.
دیگر ناشر وی که انتشارات هارپر کالینز کانادا است و پنج عنوان از رمانهای رایت را منتشر کرده نیز از او به عنوان یک نویسنده در سطح جهانی یاد کرد که به خوبی از پس تصویر چهره مردم معمولی و به ویژه زنان، در آثارش برمیآمد و با این آثار استاندارد جدیدی در آثار ادبی کانادایی ایجاد کرد.
رایت با خلق کتاب «کلارا کالان» که سال ۲۰۰۱ منتشر شد چهره دو خواهر در شهری کوچک را تصویر کرد که یکی معلم مدرسه وعاشق شعر ودیگری نورا که راهی نیویورک شده بود خواننده رادیویی شد. این کتاب که با موفقیت بزرگی روبه رو شد بیش از ۲۰۰ هزار نسخه فروش کرد و هم جایزه گیلر و هم جایزه فرماندار کل کانادا را برد. جایزه تریلیوم از ایالت اونتاریا نیز موفقیت دیگری بود که نصیب این کتاب شد.
رایت ویراستاری و نشر کتاب را نیز در طول ۳۰سال ادامه داده بود.
وی که سال ۱۹۳۷ در میدلند متولد شده بود ابتدا به نشر کتاب پرداخت و بعد خودش به نویسندگی روی آورد. وی نخستین رمانش را در دهه ۱۹۷۰ با عنوان «مرد تعطیلات» منتشر کرد.
این نویسنده چندی پیش در مصاحبهای گفته بود : شغل من انتشار کتاب بود و بعدها بود که فهمیدم چقدر سخت است که بخواهی به عنوان رماننویس زندگی بکنی، مخصوصا اگر بخواهی بر وجه ادبی تکیه داشته باشی.
رایت سال ۱۹۷۶ به عنوان مدرس به تدریس در کالج ریدلی به عنوان یکی از معتبرترین مدارس اونتاریو پرداخت و تا سال ۲۰۰۱ که بازنشسته شد به این کار ادامه داد. در این دههها او همچنان دغدغه نویسندگی را در ذهنش داشت و اغلب ساعت ۴و نیم یا ۵ صبح از خواب بیدار می شد تا بتواند پیش از شروع کار روزانه به نوشتن بپردازد.
ناشر وی این تمرین مدام روزانه را یک عامل بزرگ موفقیت وی خواند و گفت با موفقیت نخستین کتابش او توانست از راه نویسندگی استقلال مالی کسب کند و نشان داد که نویسندگی با کاری سخت و در طول عمر به نتیجه می رسد؛ نه ۶ هفته پس از نوشتن یک کتاب.
با وجود موفقیت اولین رمانش، این نویسنده سالهای زیادی را صرف کرد تا بتواند به نویسندگی ادامه بدهد وبا وجود استحکام کارهای اولیهاش فروش موفقی را کسب نکرد. در سال ۱۹۹۵ رمان دیگر او با عنوان «سن اشتیاق» نیز نامزد نهایی جایزه گیلر و فرماندار کل شده بود.
این نویسنده در مجموع ۷ رمان منتشر کرد که «اکتبر»، «آقای شکسپیر لعنتی»و«شب هنگام» از جمله آنها بودند. او کتابهای دیگری نیز در کارنامهاش داشت.
او سال ۲۰۱۵ خاطراتش را با عنوان «یک زندگی بدون کلمات» منتشر کرد که با نقدهای بسیار خوبی روبه روشد.