بهزاد شیشه گران هنرمند طراح و نقاش با بهره‌مندی از فضای مجازی به سرعت نسبت به رویدادهای پیرامون خود واکنش نشان می دهد و معتقدست بیشترین همتش صرف همدلی با مردم کشورش شده است.

خبرگزاری مهر-گروه هنر-فاطمه حامدی خواه: هر رویدادی که در کشورمان و یا در جهان رخ می دهد که زندگی مردم را متأثر می کند با زایش یک یا چند طراحی، نقاشی و طراحی پوستر همراه است که بهزاد شیشه گران آن را به خودش سفارش می دهد. پوسترهای او آمیزه ای از طراحی، نقاشی، عکاسی و گرافیک است و جانمایه همه آثارش را نیز طراحی تشکیل می دهد. این ها ویژگی آثار اوست که حاصل توانمندی هایش در زمینه های مختلف تجسمی است.

به بهانه فعالیت های این هنرمند فعال گفتگویی با وی داشتیم که در بخش نخست آن به سابقه همکاری سه برادر در قبل و بعد از انقلاب پرداختیم و وی همچنین درباره طراحی پوسترهایش برای روزهای مبارزات انقلابی مردم با رژیم پهلوی صحبت کرد. طراحی پرتره‌هایی برای چهره های مطرح همچون شاملو، تختی، کیارستمی و... از دیگر مباحث طرح شده در بخش نخست گفتگویمان بود.

با ما در بخش دوم و پایانی این گفتگو همراه می‌شوید.

*مخاطب اغلب هنرهای تجسمی از جمله نقاشی مخاطب خاص است و مردم عادی علاقه چندانی به دیدن تابلوهای نقاشی در گالری ها نشان نمی دهند، اما طیف مخاطبان آثار شما عموم مردم است و از فضای مجازی هم برای انتشار آثارتان استفاده می کنید. آیا در ارتباط برقرار کردن با این طیف به نظرتان موفق بوده اید؟

-فکر می کنم این حقیت نومیدکننده شایسته تأکید است که متأسفانه طراحی، نقاشی، مجسمه سازی و گرافیک به طور تاریخی مخاطب و علاقه مند کم دارد ولی من در این چهار، پنج سال اخیر از فضای مجازی برای مخاطبان گسترده تر استفاده کرده ام و نمایشگاه های نقاشی و پوسترهای فرهنگی و اجتماعی خودم را به نمایش گذاشته ام که تا حدود زیادی مخاطب اندک نمایشگاه های حقیقی را جبران کرده است.

فضای مجازی به من کمک می کند تا این حقیقت ناامیدکننده و ناهنجار ترافیک تهران را تا حدود زیادی برای مخاطبان خود تسهیل کنمبا ظهور شبکه های عظیم اجتماعی مجالی یافتم تا از این پدیده شگفت انگیز برای عرضه آثارم با آزادی بیشتر در فضای تجسمی، بدون محدویت‌های حاکم بر دیگر رسانه‌ها، به راحتی و با سرعت در هر موقعیتی از شبانه روز استفاده کرده و آثارم را با مخاطبان وسیع تری به اشتراک بگذارم. فضای مجازی به من کمک می کند تا در لحظه نسبت به مسائل پیرامونم واکنش نشان دهم. فضای مجازی به من کمک می کند تا این حقیقت ناامیدکننده و ناهنجار ترافیک تهران را تا حدود زیادی برای مخاطبان خود تسهیل کنم. فضای مجازی به من کمک می کند تا بدون تعطیلی، بدون سرما و گرما، فراتر از مرزهای جغرافیایی از این دشواری عظیم عبور کنم و تصویر یا مطلب مورد نظر خود را در یک ثانیه با صدها و حتی هزاران نفر در سراسر جهان به اشتراک بگذارم. فضای مجازی به من کمک می کند علاوه بر بهره مند شدن از گالری های موجود در شهر تهران این امکان را داشته باشم تا با مخاطبان خارج از ایران هم در ارتباط باشم. فضای مجازی کمک می کند به جای اینکه شما با دشواری از نمایشگاه من دیدن کنید، من به راحتی در خلوت زندگی شما حضور یابم.

در فضای مجازی امکان نظرسنجی و ارزیابی بسیار آسان‌تر و به‌روزتر است و می توانید سریع از آخرین خواسته‌های مخاطبان خود مطلع می شوید. در فضای مجازی هم با آدم های خاص و درجه یک و نظرات سازنده و خوبشان روبرو می شوم و هم آدم های عام با اظهارنظرهای ناشیانه. فضای مجازی در کاهش هزینه های اقتصادی، اجتماعی به من کمک می کند، فضای مجازی در کاهش مصرف منابع سوختی برای وسایل نقلیه، کاهش آلودگی هوا، کاهش استهلاک وسایل نقلیه، کاهش رفت و آمدهای غیرضروری و به دنبال آن آرامش روانی بیشتر برای افراد جامعه به طور چشمگیری کمک می کند. فضای مجازی هزینه های هنگفت چاپ و نشر را نیز به شدت کاهش داده و لذا در استفاده از منابع زیست محیطی لازم برای تولید کاغذ نیز صرفه جویی های بسیاری به عمل می آورد.

*از میان رسانه هایی که شما با آن کار می کنید، کدام یک رسانه کاربردی تری برای زندگی امروز است؟

-با برداشته شدن دیوار بین هنرها و گسترش رسانه های هنری برای من چندان فرقی نمی کند که با چه مدیایی کار کنم، بنا به ضرورت و نیاز موضوع و متناسب با زمان هر یک را لازم بدانم از آن استفاده می کنم.

با برداشته شدن دیوار بین هنرها و گسترش رسانه های هنری برای من چندان فرقی نمی کند که با چه مدیایی کار کنم*از فروش آثارتان راضی هستید؟

-من از ابتدای جوانی سعی ام برای همدلی با دیگران بوده است. انسان ها را بی شائبه دوست داشتم. برای خلاقیت در حوزه آفرینش دست کم سه شرط اولیه لازم است آزادی، استقلال و امنیت اقتصادی. اینها باعث می شود که هنرمند با آسایش خاطر به کار خود بپردازد که من تا حدودی از این سه موهبت برخوردار بوده ام. همتم بیشتر مصروف همدلی با ملت و مردمم بوده است که این راه دشوار را با فروش آثارم و با صرفه جویی و قناعت زندگی کردن طی کرده ام و کسانی که با این روحیه من آشنایی ندارند، تصور می کنند من بسیار مرفه ام که این گونه رایگان به سفارش دلم کار می کنم.

*هنر گرافیک به نظر خیلی ها پولساز است و در میان علاقه مندان به هنرهای تجسمی، این رشته با اقبال چشمگیرتری روبروست. برای شما چگونه بوده است؟ آیا همچون سال‌های انقلاب از راه دیگری ارتزاق می کنید و خرج هنرتان می کنید یا اینکه امروز هنرتان علاوه بر علاقه و میل درونی منبع درآمد هم بوده است؟ اقتصاد هنر گرافیک از دیدگاه شما چطور است؟

-نه، این گونه نیست. آواز دهل از دور خوش است. سوال شما ۱۸۰ درجه با واقعیت در تضاد است. بسیاری از گرافیست های حرفه ای و مشهور کشور را می شناسم که هنوز آتلیه برای کار ندارند و یا اجاره نشین هستند و به سختی زندگی شان سپری می شود، به خاطر آن که با حرفه شان کاسبی نکرده اند از جمله خود بنده. اقتصاد هنر گرافیک با اقتصاد کلان کشور پیوند دارد که سخت بیمار است. این بیماری مزمن به گرافیک و به مفهوم عامتر بر هنر  این سرزمین نیز به شدت سایه انداخته است.

*با توجه به تجربه و کار پنجاه ساله شما آیا امروز به آنچه در ذهن داشتید نزدیک شده اید؟ آرزویی هست که هنوز برآورده نشده باشد؟

-همیشه آرزو داشتم سلامت باشم و همواره هنرجو باقی بمانم که این ثروت و افتخار نصیبم شده است.

*به نظر خودتان زیباترین، تاثیرگذارترین یا خاطره انگیزترین اثر شما کدام است؟ به عبارتی کدام اثرتان خودتان را بیش از دیگران راضی می کند؟

-من از سال ۵۰ تاکنون، ۲۱ دوره کاری در کارنامه هنری ام دارم که از هر دوره برخی از کارهایم را بیشتر دوست دارم. به تعدادی از آنها اشاره می کنم.

برخی از طراحی های پوسترهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، طراحی و نقاشی پرتره های ذهنی، طراحی و نقاشی انتزاعی، طراحی آرم، آرم نوشته، روی جلد کتاب، مجله و بسته بندی، طراحی و نقاشی انگشتی، طراحی حروف فارسی، طراحی از چهره هنرمندان، نویسندگان، شعرا و محققان، طراحی و نقاشی از چهره جهان پهلوان تختی، طراحی و نقاشی از چهره مشاهیر ایران و جهان، طراحی و نقاشی مجسمه گونه، طراحی و نقاشی فیگورهای سنتی، طراحی و نقاشی از نوازندگان ایران، طراحی و نقاشی گل و گلدان، طراحی پوسترهای دیجیتال، طراحی و نقاشی مینیاتورگونه، نقاشی با گرایش های خط (نقش مایه)، طراحی و نقاشی دیجیتال، طراحی و نقاشی معماری گونه، طراحی و نقاشی بدون عنوان و نمایشگاه عکس مجسمه.

*فرزند شما در چه مسیری وارد شده است؟ زندگی هنری شما تأثیری بر گرایش تحصیلی وی داشته است؟

-من یک پسر ۲۳ ساله دارم که در رشته کامپیوتر تحصیل کرده و بدون سفارش من و همسرم راه خودش را رفته است تا خود را بیابد و البته درک خوبی نیز از دنیای گرافیک دارد.

*در زمان جوانی شما کار هنری کردن چندان مورد اقبال خانواده ها نبود و معتقد بودند که نمی توان از این راه زندگی کرد، خانواده شما سه هنرمند در زمینه هنرهای تجسمی پرورانده است. پدر و مادر شما چگونه با این قضیه برخورد کردند؟

-پدر و مادر من هر دو محروم از خواندن و نوشتن بودند اما به اعتقاد من از روشنفکران زمانه خود بودند و نه تنها هرگز مزاحم هدف های زندگی فرزندانشان نشدند، بلکه همدلی و همراهی هم داشتند. همه ما مسیری را که دوست داشتیم با آزادی تمام طی کردیم.

پدر و مادر من هر دو محروم از خواندن و نوشتن بودند اما به اعتقاد من از روشنفکران زمانه خود بودند و نه تنها هرگز مزاحم هدف های زندگی فرزندانشان نشدند، بلکه همدلی و همراهی هم داشتندپدر من صنعتگر قابلی بود و از دید ایشان هیچ چیزی وجود نداشت که قابل اصلاح و تعمیر نباشد. از گرامافون تا اسلحه همه را بازسازی و تعمیر می کرد تا آن وسیله به گذشته مفید و مؤثر خود برگردد و البته به موسیقی هم علاقه مند بود و به صدای خوانندگان عصر خود عاشقانه گوش می کرد. مادرم زنی بسیار مهربان، زحمتکش، فداکار و دوست داشتنی بود. مادر و پدرم همیشه از پرکاری و کم خوابی من گله مند بودند که مبادا سلامتی ام به خطر افتد. یادشان گرامی.

*ارتباط شما با موسیقی چطور است؟

-رابطه من با موسیقی بسیار خوب است. زیاد گوش می کنم و بسیار هم لذت می برم.

*بهار و خزان هر ساله یادآور تولدها و مرگ هاست، نگاه شما به این دو رخداد مهم زندگی انسان چگونه است؟

-نگاه من به زندگی و مرگ، واقع بینانه است، به قول شاملو ما اتفاقی به دنیا می آییم اما اتفاقی از دنیا نمی رویم. هر انسانی که به دنیا می آید باید پذیرای ترک این جهان هم باشد و این توانمندی را از روحیه خوب تغذیه می کند. مرگ و زندگی دو روی یک سکه است. خوشا به سعادت کسانی که از خود چیزی برای دیدن، خواندن، شنیدن و فهمیدن به جا می گذارد.

*حال و هوای شما که هنرمندید در نوروز چگونه است؟ 

-حال و هوای بنده هم مثل بقیه هموطنانم است که علی رغم همه مشکلات زندگی منتظر بهار و نوروزیم و با آرزوی سلامتی، صلح و آرامش برای جهان.

*زیباترین و تلخ ترین خاطره شما در سال ۹۵ چه بود؟

-زیباترین خاطره در سال گذشته ام این بود که خوشبختانه از سلامتی برخوردار بودم و هستم و تمام لحظاتم لبریز از کار و تلاش بوده است و تازه ترین و تلخ ترین خاطره ام فاجعه هولناک پلاسکو بود که ملت ما را بهت زده و بسیار غمگین و خانواده قهرمانان آتش نشان و برخی از خانواده های دیگر را داغدار کرد.